تمامی شخصیت ها دارای نقاط قوت و ضعف می باشند. هیچ شخصیتی بدون عیب و نقص نیست. تمامی ما آدم ها لحظاتی در زندگی خود داشته ایم که جمله ای مثل کاش شخصیت دیگری داشته ایم را در ذهن خود مرور کرده ایم. امکان دارد تمایل داشته باشید انسان خوش گذرانی بشوید. شاید دلتان بخواهد کمی درونگراتر باشید. بعضی از ما می خواهیم ریسک پذیرتر باشیم. ما در این مطلب در مورد تغییر شخصیت صحبت می کنیم.
امکان تغییر شخصیت وجود دارد؟
بعضی از افراد دوست دارند احتیاط را بیشتر در زندگی خود لحاظ نمایند. به هر حال هر شخصی می خواهد تغییری در شخصیت خود بدهد. حتی شاید بعضی از ما بخواهیم به صورت کامل تغییر کنیم. در چنین زمانی سوال و پرسشی مطرح می شود این است که آیا امکان این هست که شخصیت خود را تغییر بدهیم. متاسفانه جواب این سوال به این سادگی نیست. طبق بسیاری از تئوری های شخصیت شناسی، هر شخصیت در زمان تولد شکل می گیرد و دیگر نمی تواند تغییر کند. هرچند نسبت به این آگاه هستیم که با گذر زمان، بعضی خصوصیت های شخصیتی در یک شخص بروز می کند که در تضاد با شخصیت همیشگی او می باشد. ولی این اتفاق چطور می افتد.
موارد شکل دهنده شخصیت
قبل از این که متوجه شویم چگونه می توان شخصیت را تغییر داد، در آغاز بایستی ببینیم چه عواملی در شکل گیری شخصیت تاثیر گذار هستند. شخصیت ما را ژنتیک می سازد یا محیط؟ شخصیت ما اکتسابی می باشد یا وراثتی؟ این ها سوالات بحث برانگیزی هستند که ذهن بشر را برای مدتی طولانی به خود مشغول کرده اند. در گذشته به طور معمول فیلیسوفان بر یکی از این دو مورد اصرار می ورزیدند و یکی از آن ها را دلیل اصلی شکل گیری شخصیت انسان در نظر گرفته اند. ولی امروزه همه روانشناسان اتفاق نظر دارند که شخصیت انسان از هر دو مورد ریشه می گیرد و موثیر می باشند. تعامل پیوسته ی محیط و ژنتیک در ظاهر شدن شخصیت شخص تاثیری اساسی دارد. به عنوان مثال امکان دارد شما ذاتا شخصی پر انرژی و شاداب باشید، ولی به دلیل کارکردن در محیطی شلوغ و پر استرس، زیاد به تفریحات خود توجهی نداشته باشید.
در آزمایشی دوقلو های همسان را از هم جدا نمودند و در محیط های به صورت کاملا مختلف بزرگ کردند. نکته قابل توجه این است که هر دو با خانم هایی شبیه به هم ازدواج کردند. هر دو تفریحات مشابه به هم داشتند و شخصیت های آنان بسیار به هم نزدیک بود. این مثال می خواهد ما را متوجه کند که شخصیت ما تا اندازه ای هم تحت تسلط و کنترل ما نیست. همچنین محیط تاثیر زیادی ندارد و وراثت تعیین کننده می باشد. درست است، ژنتیک دارای اهمیت زیادی می باشد ولی نمی توان به تاثیر محیط هم توجهی نکرد.
ویژگی های شخصیت میانه
بعضی از ویژگی های اخلاقی ما که خصوصیات ثابت و تغییر ناپذیر هستند، جزو خصوصیت های اصلی به شمار می روند. ولی بعضی از خصوصیات دیگر در شخصیت شخص وجود دارند که به آن ها ویژگی های شخصیت میانه می گویند. این ویژگی ها زیر مجموعه ویژگی های اصلی و غالب ما می باشند. کلید اصلی تحول شخصیت، به روز کردن این خصوصیات میانه و عوض کردن آن ها می باشد. خصوصیات پایه امکان دارد تا آخر عمر تغییری نکنند، ولی ویژگی های میانه، بدون شک تغییر می کنند. حال سوالی که مطرح می شود این است که ویژگی های میانه کدام یک از این ویژگی ها هستند.
باور ها و عقیده های ما
آگاه هستیم که عوض کردن شخصیت کاری سخت و دشوار می باشد. اما چیزی که موجب بروز شخصیت ما می شود، باور ها و عقیده های ما می باشد. در این باور ها و عقیده ها امکان تحول و عوض کردن وجود دارد. اگر این باور ها عوض شوند، نحوه ی بروز شخصیت ما هم عوض می شود.
هدف ها و قابلیت سازش
زمانی که هدف گذاری می نماییم و این تصمیم را داریم که به آن دست پیدا کنیم، بایستی سیستم سازش خود را فعال نماییم. فرض کنید که یک شخص مضطرب هستند و قرار است به مقصودی برسید که دستیابی آن مستلزم آرامش خیال و کنترل کردن اضطراب و استری می باشد. پس برای دستیابی به هدف خود باید در خود تغییری به وجود آورید واز شخصیت استرسی به شخصیت آرام تر تغییر کنید.
با وجود این که ایجاد تحول در عقیده ها کار سختی است ولی می تواند نقطه ی شروع خوبی باشد، این باور و عقیده ما می باشد که زندگی ما را شکل می دهد و باور ما، زندگی ما را تغییر داده و با عث شکل گیری شخصیت ما می شوند و ما را به شخصی که هستیم تبدیل می کند. باور و عقیده های ما می باشد که رابطه های ما را تعیین می کند و باور ماست که بر تصمیم گیری های ما تاثیر گذار است. همه چیز در زندگی به نوع نگاه ما وابسته می باشد.
چندین گام جهت این کار
آیا تمایل به تحول شخصیت دارید و می خواهید به چیزی که دوست دارید تبدیل شوید، آیا نسبت به برخی از ویژگی های اخلاقی خود خسته شده اید و تمایل دارید آن ها را با خصوصیت های اخلاقی دیگر جایگزین کنید. بهتر است بدانید که برای این کار ترفند هایی وجود دارد که می توانید از آن ها استفاده کنید. همانگونه که می دانید شخصیت در حقیقت یک الگو می باشد. این الگو، تفکر، احساسات و رفتار را شامل می شود. مجموع این موارد تعیین می کنند شما چه فردی هستید و از چه شخصیتی برخوردار هستید. البته که الگو های قادر هستند تغییر یابند.
برای اینکه توانایی تغییر الگو را داشته باشید، در آغاز باید با شخصیت خوبی آشنا باشید. شخصیت بسیار پچیده می باشد و در اکثر موراد ما شناخت درست و صحیحی از شخصیت خود نداریم. امکان دارد شخصیت هایی که می خواهیم در خودمان ایجاد کنیم، از قبل در شخصیت ما وجود داشته باشد و تنها به تقویت احتیاج داشته باشید. به همین سبب پیشنهاد و توصیه ما این است که در اولین گام به یک روانشناس رجوع کنید و تست شخصیت را انجام دهید. پس از اینکه جنبه های شخصیتی خود را شناختید، قادر هستید آن را تغییر دهید.
۱. مشخص کردن دلیل تغییر
باید متوجه باشید که علت اینکه تغییر می کنید چیست. گام اول در هر تغییری دانستن دلیل آن می باشد. آیا برای این تغییر علتی قابل قبول و محکم دارید؟ همین طور که آگاه هستید این کار به آسانی امکانپذیر نیست و یک اراده قوی نیاز دارد. اراده شما وقتی می تواند قوی باشد که برای اینکه شخصیت خود را تغییر بدهید باید علت خوبی داشته باشید.
۲. نحوه عوض کردن شخصیتتان
فقط با فکر کردن به یک خصوصیت نمی توانید آن را در شخصیت خود عوض کنید. بایستی برای تبدیل و عوض کردن آن تلاش کرده و انرژی صرف کنید. بر اساس گفته روانشناسان برای نهادینه کردن یک تبدیل و تعویض در شخصیت هر فردی حداقل ۱۸ و حداکثر ۲۵۴ روز تمرین و تکرار نیاز دارد. یعنی به صورت متوسط ۶۶ روز بایستی آن عادت را تکرار و تمرین کنید تا این توانایی را داشته باشید که شخصیت خود را عوض کنید. زمان و تکرار دو عامل مهم در تحول شخصیت انسان ها هستند.
۳. نوشتن برنامه ای برای خود
نوشتن این که چه فردی هستید و می خواهید در آینده به شخصی تبدیل شوید در این مسیر بسیار شما کمک می کند و از اهمیت بالایی برخوردار است. همیشه دانستن هدف و دیدن آن و قرار دادنش در جلوی چشم، ما را برای رسیدن به آن طماع تر می کند. شخصیتی که می خواهید به آن تبدیل شوید را از پیش برای خود ترسیم نمایید، آن هم به صورت دقیق! مشخص کردن هدف مسیر را برای شما دلنشین تر و پیمون آن را لذت بخش تر و راحت می کند. همچنین اگر فردی را می شناسید که به شخصیت دلخواه شباهت دارد، آن را هم در برنامه خود درج و ترسیم کنید.
۴. طراحی یک سیستم تشویقی
این سیستم تشویقی می تواند هر چیزی باشد، تاکید می کنیم که هر چیزی! زمانی که در این مسیر گام مثبتی برمی دارید، به خود جایزه بدهید. به عنوان مثال اگر می خواهید شخص منظم و وقت شناسی باشید و تلاش های شما در نهایت به نتیجه رسیده است، برای خود یک جایزه، هر چند کوچک، در نظر بگیرید.
۵. حرف زدن با فردی
صحبت کردن با شخصی که مورد اعتماد شما می باشد و توانایی تاثیر گذاری بر تحول شخصیت شما را داشته باشد، زمانی که به عنوان مثال با دوست خود درباره شخصیتی که می خواهید به آن تبدیل شوید، حرف می زنید، در ناخودآگاه شما رسیدن به آن شخصیت تثبیت می شود.
۶. دور کردن افکار منفی
تلاش کنید افکار منفی که مانع از ادامه مسیر تحول و تعویض شخصیت شما می شود را از خود دور نمایید. اگر با خود بگویید که قادر نیستید بدون شک نخواهید توانست. ولی اگر باعث دوری این افکار از خود شوید، به نتیجه ی بهتری دست پیدا می کنید. از مهم ترین عوامل در عوض کردن شخصیت، اراده می باشد. اراده را با افکار منفی سست نکنید.
۷. جلوگیری از برچسب زدن به خود
اگر فکر می کنید که شخص خجالتی هستید، این را دائما به خود نگویید. اصرار ورزیدن در صدا زدن خود با این عنوان، شما را یک فرد خجالتی واقعی تبدیل می کند. همچنین اگر واقعا خجالتی بودن از ویژگی های شما می باشد، این ویژگی را در شخصیت شما تثبیت می کند. اگر بر روی چنین برچسبی نگذارید، رفتار شما هم تغییر می کند.
عوامل موثر در تحول ناگهانی شخصیت
تحول که با گذشت زمان در شخصیت رخ می دهد طبیعی جلوه می کند، ولی تغییرات ناگهانی غیر عادی به نظر می رسد و توجه اطرافیان را بر می انگیزد. به طور معمول تحول شخصیت ناگهانی به دلیل حادثه یا اتفاق ناگواری اتفاق می افتد. اگر تحول ناگهانی شخصیت رخ داد به عوامل خط ر زیر حتما توجه نمایید:
- افزایش ضربان قلب
- نبض ضعیف
- پوست مرطوب
- فشارخون پایین
- تغییر دید
- سبک سری
- سرگیجه
- درد قفسه سینه
- اختلال در صحبت کردن
- گیجی
- تنفس سطحی
- درد های تیر کشنده در بازو و پاها
- افزایش تنفس
اگر تحول ناگهان شخصیت همراه با هر یک از این علائم بود، شرایط اورژانسی است و بایستی سریعا به پزشک اطلاع دهید.
در ادامه بعضی از علل تحول شخصیت ناگهانی را بررسی می کنیم:
۱. صدمه لوب پیشانی و تحول شخصیت
صدمه رساندن به لوب پیشانی می تواند موجب تحول شخصیت شود. این صدمه می تواند ناشی از تروما و ضربه باشد. لوب پیشانی در حقیقت کنترل پنل و یا محل مدیریت شخصیت ما می باشد. این مرکز فرماندهی محل کنترل موارد زیر است:
- ابراز احساسات
- صحبت کردن
- مهارت های شناختی
چیز هایی که امکان دارد موجب صدمه به لوب پیشانی مغز شود به شرح زیر می باشد:
- افتادن از ارتفاع
- تصادف خودرو
- ضربه به سر
۲. تحول ناگهانی شخصیت به علت اختلالات روانی
غم،خبر بد و ناامیدی می توانند موجب تحول شخصیت و تبدیل ناگهانی رفتار فرد شود. برخی مواقع ماه ها طول می کشد تا حالت شخص به حالت معمولی تبدیل گردد. دقت کنید که تعویض خلق با تحول شخصیت تفاوت دارد. امکان دارد یک فرد در شخصیت خود تحولی ایجاد کند و این تحول در اثر یک بیماری و شرایط بسیار سخت و دشوار باشد. تحول شخصیت امکان دارد سال ها برای شخص باقی بماند. تغییرات شخص امکان دارد به دلایل زیر اتفاق بیوفتند:
- حمله های پانیک: حمله های پانیک یا حمله هراس حالت های ترس و اضطراب شدید هستند. بیشتر این وحشت ها غیر منطقی می باشد. برخی مواقع امکان دارد حالت های حمله ی اضطرابی در موقعیت های اجتماعی فرد را ناتوان کنند.
- اضطراب: زمانی که یک شخص نسبت به شرایط زندگی خود احساس استرس و اضطراب می کند، می تواند فرد به تحول شخصیت دچار شود. در صورتی که اضطراب و استرس دائما ادامه دار باشد، تبدیل به اضطراب انتشار پیدا می کند و تغییراتی در شخصیت فرد به وجود می آورد. به عنوان مثال کسی که انسان ماجراجو و ریسک پذیری بوده را به انسانی محتاط و ترسو تبدیل می کند.
- اختلال دو قطبی: اختلال دوقطبی موجب به وجود آمدن اختلال شخصیتی واضح می شود. این اختلال شخص را به انجام کارها و گرفتن تصمیماتی مجبور می کند که از شخصیت او بعید است. همچنین این اختلال روانی موجب به وجود آمدن تغییر خلق هم در شخص می شود.
- اسکیزوفرنی: بیماری اسکیزوفرنی از تفکر منطقی پیشگیری می کند. این اختلال موجب می شود که شخص مبتلا در تشخیص حقیقت و توهم دچار مشکل شود.
- استرس بعد از تروما: به این حالت PTSD یا استرس پس از سانحه هم گفته می شود. بعضی از افراد که به استرس پس از تروما دچار می شوند، تغییراتی در شخصیت آن ها به وجود می آید.
۳. تحول شخصیت با تومور مغزی: بعضی از اشخاص که تومور مغزی در سر آن ها وجود دارد هم دچار تحول شخصیت می شوند. به عنوان مثال شخصی که بسیار آرام و بی حاشیه بوده است، پس از تومور مغزی حساس می شود و با هر مسئله ای اذیت می شود. همچنین امکان دارد کسی که بسیار فعال و پویا بوده، به خمودی و افسردگی دچار شود و فعالیت اندکی از خود نشان می دهد. تغییر خلق هم در این اشخاص مشاهده می شود. به عنوان مثال کسی که شاد بوده است، افسرده و به اضطراب دچار می شود.
۴. زوال عقل: دیمنشیا یا زوال عقل یکی از آسیب های مغزی می باشد که به طور معمول با اختلال در دو قسمت شناختی مغز همراه می باشد. زوال عقل یا به علت صدمه و یا به دلیل بیماری در مغز اتفاق می افتد. قسمت های شناختی مغز به شرح زیر می باشد:
- قضاوت
- زبان
- حافظه
- تفکر
- رفتار
اشخاصی که به این مشکا مغزی دچار می شوند، به تغییرات شخصیتی شدیدتری در قیاس با بیماران دچار می شوند. به عنوان مثال این اشخاص به اطرافیان خود مشکوک و بدبین می شوند. یا این که به عصبانیت و خشم فراوانی دچار می گردند.
۵. سکته مغزی: زمانی که سکته مغزی اتفاق می افتد، رگ تغذیه کننده ی مغزی صدمه می بیند و پاره می شود و این اتفاق قادر است موجب تحول شخصیت ناگهانی در شخص شود. به طور معمول اشخاصی که به چنین آسیبی دچار می شوند، پس از بهبودی نسبی، نسبت به همه چیز بی تفاوت می شوند. این تحول ناگهانی شخصیت واضح است. بعضی دیگر از بیمارانی که از این حادثه جان سالم به در می برند، امکان دارد رفتار های ناگهانی و بدون فکر از خود نشان دهند و تصمیمات بی فکر و بدون بررسی و تحقیق بگیرند.
منبع : آرگا