این مرد در اظهاراتش به بازپرس شعبه شش دادسرای امور جنایی تهران گفت: «12 بهمن سال گذشته، همسرم را برای زایمان به بیمارستانی در رباط کریم بردم، اما به من گفتند امکان سزارین همسرم وجود ندارد. چون حال خوبی نداشت او را به بیمارستانی در اسلامشهر انتقال دادم. اما متأسفانه متوجه شدم دفترچه بیمه همسرم را در بیمارستان قبلی گم کردهام. به همین خاطر آنجا هم از پذیرش همسرم خودداری کردند و گفتند برای بستری کردن همسرم باید دو میلیون تومان به حساب بیمارستان واریز کنید. دو میلیون برای من که زندگیام را با آشپزی میگذرانم پول زیادی بود. از طرفی اگر دو میلیون تومان داشتم کمی هم روی این مبلغ میگذاشتم و همسرم را به بیمارستان خصوصی میبردم.
بالاخره با هر زحمتی بود پول را تهیه کردم و همسرم در همان بیمارستان بستری شد. اما چند دانشجوی پزشکی درمان همسرم را به عهده گرفتند و هنگام زایمان بند ناف بچه پاره شد و جفت داخل شکم مادر ماند. پرسنل بیمارستان هم بدون اینکه حرفی به من بزنند همسرم را به اتاق عمل بردند. ساعت 4 صبح بود که یکی از بهیاران بیمارستان به سراغم آمد و ماجرا را برایم شرح داد اما از من خواست که اسمی از او نبرم. اگر آن زن حرفی نزده بود من تا آن زمان نه میدانستم که بچهام به دنیا آمده و نه میدانستم همسرم را عمل میکنند. تا اینکه ساعت 8 صبح گفتند بچه به دنیا آمده است. تصور کنید بچهام ساعت 2 و نیم نصف شب به دنیا آمده بود و مسئولان بیمارستان 8 صبح این خبر را دادند و به همین خاطر بچهام حدود 6 ساعت بدون لباس در سرما بود.
فردای آن روز همسرم و بچه از بیمارستان ترخیص شدند و دو روز بعد یک دفعه نفس بچه بند آمد و شیر از گلویش پایین نمیرفت. فوراً به بیمارستان مراجعه کردیم که پس از معاینه گفتند بچه وضعیت جسمی خوبی ندارد و باید دو روز قبل بستری و تحت درمان قرار میگرفت. به آنها گفتم اگر وضعیت بچه بد بود چرا او را ترخیص کردید و تحت درمان قرارش ندادید. بعد هم نتوانستند برای بچه کاری کنند و از ما خواستند امیرمهدی را به بیمارستان فیاض بخش 2 ببریم. وقتی هم به آنجا رسیدیم گفتند بچه مرده است. ضمن اینکه پی بردم پزشکان بیمارستانی که امیرمهدی در آن به دنیا آمده بود یک ساعت قبل از اینکه او فوت کند تازه متوجه شده بودند کلیهها و کبد بچه از کار افتاده که همین موضوع باعث شده بود قلب امیرمهدی هم از کار بیفتد. پس از مرگ پسرم، پروندهای تشکیل شد اما چون علت مرگ مشخص نبود، منتظر نظریه پزشکی قانونی ماندیم. تا اینکه چند روز قبل پزشکی قانونی علت مرگ را متابولیک نوزادی عنوان کرد. حالا از تیم درمانی بیمارستان اول که در رباط کریم با زایمانش موافقت نکردند و از پرسنل بیمارستان اسلامشهر که بیماری نوزاد را تشخیص نداده و بدون اجازه من، همسرم را درحالی عمل کردند که 50 درصد شانس زنده ماندن داشت شکایت دارم. چراکه پس از مرگ فرزندمان ازنظر روحی و روانی بشدت به هم ریختهایم.»
بعد از این اظهارات، بازپرس پرونده مرگ نوزاد را به دادسرای جرایم پزشکی برای رسیدگی ارسال کرد.
منبع : ایران