در رابطه با اینکه موارد موثر و تاثیرگذار در کودک ها نظریه های گوناگون و متفاوتی وجود دارد گه طبق باور و نظریه برخی این موضوع ریشه در امر وراثت دارد یعنی این رفتارها را از والدین خود به ارث می برند، اما عده دیگری عقیده دارند که این محیط زندگی است که بر رفتار و خلق و خوی کودکان و افراد تاثیر می گذارد. طبق دستاوردهای روانشناسی افراد در مرحله کودکی مرحله های رشدی گوناگونی را پشت سر می گذارند که در هر یک از آنها مشخصه های رفتاری متفاوتی را کسب می کنند، بنابراین پیش رفتارهای گوناگونی طبق سن کودک ها پیش بینی می شود. مثلا بیشتر پدر و مادرها جمله هایی شبیه مبنی بر گذرا بودن این دوران، همگانی بودن این رفتارها در کودکان و … بر زبان می آورند. همچنین می توان به این موضوع اشاره داشت که اغلب پدر و مادرها با تکرار حاشیه هایی جاافتاده و رایج مانند مسئول بودن دختران و نیز خشن و پرخاشگر بودن پسران این موضوع را تایید و به بیانی در شکل گیری آن نقش می یابند.به هر حال و به هر دلیلی رفتارهای بد و نامناسب در کودکان قابل چشم پوشی نبوده و باید نسبت به کنترل رفتار کودکان و تصحیح تربیت در آنان اقدام شود چه بسا در کودکی اصلاح بسیار آسان تر و بهتر است.
نکته مهم در این میان را می توان به موجود نبودن درک و شناخت لازم پدر و مادر از رفتار کودک اختصاص داد. در حقیقت این عزیزان نباید رفتارهای بد کودکان را به این چنین دلایلی (سنین خاص و حساس، و یا وراثت و …) اختصاص داد و از کنار آنها ساده گذشت.هر یک از رفتارهای کودک چه خوب و چه بد با هدف مشخصی همچون جلب توجه، اقتدار طلبی، گرفتن انتقام، نشان دادن بی کفایتی، احترام دو طرفه، دلگرمی، وقت گذراندن با هم و ابراز علاقه اغلب انجام می شود که بهتر است پدر و مادر از واکنش های خویش در مقابل بدرفتاری کودک خود آگاهی داشته و به جواب هایی که کودک به آنها در مقابل سعی برای اصلاح رفتارهایش می دهد، توجه نماید.
روش ها و چگونگی کنترل رفتار در کودکان
این کنترل باید با استفاده از روش های صحیح و مطلوب صورت بگیرد، در واقع والدین باید علاوه بر شاکی و گله مند بودن در زمان خطاهای کودک در زمان انجام کارهای خوب کودک به او توجه ویژه داشته و با یک واکنش مناسب مشوق او شوند.
رفتارهایی مانند اخذ تصمیمات ناگهانی و عجولانه، پرخاشگری، برون ریز بودن که اغلب با عنوان اختلال سلوک شناخته می گردد و نیز افسردگی، اضطراب و نگران اغلب در بحث های متعلق به عامل های خانوادگی مورد توجه واقع می شود که از پیامدهای روش های انضباطی به شمار می روند.سه مورد رایج از خطای والدین ۱:سهل انگاری و ساده گذشتن، بحث های طولانی و نیز زیاده روی در توبیخ و روش های انضباطی به خصوص در رابطه با کودک های دو تا چهار ساله یافته اند.با دوری از این خطاها در واقع مادرهای عزیز می توانند نتیجه بهتری دریافت کنند. و نیز همانطور که در بالاتر هم ذکر شد علاوه بر اینکه که به رفتارهای بد کودک واکنش نشان داده می شود باید به رفتارهای خوب او نیز واکنش مثبت نشان داده شود.
محبت و سخت گیری دو اصل موازی
در تکمیل گفته های بالا باید بگوییم که به استفاده از این اصل یعنی محبت و سختگیری و واکنش های مثبت و منفی در برابر کارهای خوب و بد او، کودک را از انزوا و فاصله گرفتن نجات می دهیم، در واقع به کودک می فهمانیم که هیچ حس خصمانه ای در کار نیست و تنها هدف تربیت و اصلاح رفتار او است. طبق تحقیقات انجام شده ۲ اصل اساسی انضباط پاسخ دهی و نیز سخت گیری می باشد که اصل اولی با گفتگو به دست آمده و دلبستگی و ارتباط متقابل را حاصل شده و سخت گیری که کنترل قاطعانه، نظارت و نتایج مثبت و منفی را به دنبال دارد. در بیانی کلی مدیریت صحیح تلفیقی از پاسخ دهی و سختگیری می باشد.این عزیزان گونه ای از ارتباط های دو طرفه و مثبت با فرزندان خویش ایجاد می نمایند، علاقه و ارتباط متقابل اصل و پایه عاطفی و دلبستگی و نیز یکی گردیدن فرزند و والدین می باشد.در این حالت که برعکس روش مستبدانه (سخت گیری فاقد پاسخگو بودن)، میان ورودی و خروجی یعنی رفتار هر دو طرف اعتدال به وجود می آید.
در چنین خانواده هایی کودکان دارای رفتارهای به دور از پرخاشگری هستند، اما در خانواده هایی که پدر و مادرها از روش های تربیتی نادرست و نامناسب مانند جیغ زدن، غر زدن های بی دلیل و مداوم، تنبیه بدنی، توهین و تهدید و … بهره می برند، فرزندان پرخاشگر هستند.در واقع این خود خانواده است گه به پرخاشگری و رفتارهای نامناسب کودکان دامن می زنند.فرزندی که اتاقش را تمیز نمی کند و مادر با غر زدن و تهدید می خواهد تا او وظیفه اش را انجام دهد، فرزند نیز از حربه قهر و نق زدن استفاده می کند و از زیر بار کار شانه خالی می کند، و مسئولیت پذیر بودن در او پرورش پیدا نمی کند.حتی در حالت شدیدتر پدر و مادر به تنبیه بدنی روی می آورند و فرزند نیز به پرخاشگری و … روی می آورد و تنها نتیجه ای به دست می آید رفتار مثبت و هنجار و مسئولیت پذیر بودن کودک است. این روش برای هر دو طرف از نظر روانی خطرناک است که پیامدهایی مانند روی آوردن به مواد، دعوای والدین و طلاق آنها و جامعه ستیز بودن فرزند و اعتماد بنفس پایین را به دنبال دارد.
در این مطلب شما عزیزان را با تکنیک های کنترل رفتار در کودکان آشنا کردیم، امیدواریم مورد توجه و پسندتان واقع شده باشد. همانطور که می دانید خانواده و والدین تاثیر زیادی در رفتار و نگرش فرزند خود دارند. بنابراین چه خوب است که به این امر مهم توجه شود. مستقل بودن یکی از ویژگی های اخلاقی است که والدین بسیار خواهان آن بوده و تمایل دارند فرزندانشان اینچنین ویژگی اخلاقی را دارا باشند، برای آشنایی با اصول مهم تربیت کودک مستقل، و افزایش مسئولیت پذیری در کودکان کلیک کردن بر روی لینک ها را انتخاب نمایید.
منبع : آرگا