دسته ها
چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳

متن برای فرزند از دست رفته با مضامین دلنشین و غمگین

  • مهتاب علی پناه
  • ۷ بهمن ۱۴۰۲
  • ۰

یکی از تلخ ترین اتفاقات در زندگی هر شخصی از دست دادن فرزند است که در مورد این موضوع متن و جملات نابی گفته شده است به همین خاطر، در این مقاله مجموعه ای از متن برای فرزند از دست رفته را در اختیارتان خواهیم گذاشت.

از دست دادن فرزند یکی از غم انگیزترین اتفاقات می باشد که در مورد آن متن های نابی گفته شده است بنابراین، اگر شما نیز به دنبال متن برای فرزند از دست رفته هستید تا در شبکه های اجتماعی از آن ها استفاده کنید به شما دوستان عزیز پیشنهاد می کنیم تا پایان مطلب همراه ما باشید.

مجموعه ای از متن برای فرزند از دست رفته

در مورد فرزند از دسته رفته جملات نابی گفته شده است از این رو، در ادامه مطلب مجموعه ای از جملات برای فرزند از دست رفته را در اختیارتان گذاشته ایم تا بتوانید از بین آن ها جملات نابی را انتخاب کنید و در شبکه های اجتماعی نیز از آن ها استفاده کنید.

مجموعه ای از متن برای فرزند از دست رفته

متن جملات در مورد فرزند از دست رفته با مفاهیم ناب

سال ها رنج کشیدم که گلی پروردم

باد پاییز به ناگه زد وگل پرپر شد

گل پرپر شده ام از چه برفتی ز برم

که زهجران تو هر دم دل ما مضطر شد

******

قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود

در عزایت جامه را تن دریدن زود بود

آخر ای یار همه ای مطهرمهر وفا

در سرای جاودان منزل گزیدن زود بود

******

آفتابی در جهان تابید رفت

عمر کوتاهش جهان دید ورفت

هیچ کس از دست او رنجش نداشت

از چه رو از دست ما رنجید و رفت

******

بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم

من به داغ تو جوان مرده به دنیا چه کنم

بهر هر دردی دوایی است مگر داغ جوان

من به دردی که براو نیست مدوا چه کنم

******
ز داغت روز و شب با دیده ی خونبار می نالم
به ناکامی تو با اه آتشبار می نالم
تماشا می کنم ای نازنین عکس جمالت را
به یادت اشک می ریزم دمامدم زار می نالم
در این فصل بهار زندگی ای نوگل خوشبو
تو گردیدی خزان در صحنه گلزار می نالم
تو را پیک اجل از من گرفت و برد زین دنیا
من از این زندگی تلخ و شیرین کار می نالم
ز قلبم کی رود بیرون تو با آن مهربانی ها
عجب با بودنت قلبم بُود بیمار می نالم
تو شمع بزم ما بودی ولی خاموش گردیدی
تو خاموشی و من از ان شرار نار می نالم
شب و روزم بود یکسان ز بعد رفتنت ای گل
ز روز هجر می گریم به شام تار می نالم
اگر چه خوب می دانم که در پیش خدا رفتی
ز بس درد فراقت می دهد آزار می نال

******

ای سفر کرده به معراج، به یادت هستیم

ای گل پرپر ما، چشم به راهت هستیم

تو سفر کردی و آسوده شدی از دوران

ما، ماتم زده هر لحظه به یادت هستیم

******

متن در مورد فرزند از دست رفته با مفاهیم ناب

جملات ناب در مور فرزند از دست رفته

نو گلی پرورده بودم خاک از دستم ربود

ان چنان در برگرفت گویی که در عالم نبود

سالها زحمت کشیدم تا گلم پرورده شد

ناگهان پیک اجل ان غنچه را از من ربود

******

آهی که به یادت ز دل زار بر آمد

از کوه گذر کرد و بر افلاک اثر کرد

******

قصه ی مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود
در عزایت جامه اندر تن دریدن زود بود
آخر ای جان پسر ای میوه ی قلب پدر
در دیار نیستی منزل خریدن زود بود
اشک حسرت از دو چشم مادرت هر صبح و شام
از غم هجر رخ ماهت چکیدن زود بود
جان شیرین تر ز جانت از جفای روزگار
در شباب زندگی بر لب رسیدن زود بود
مادر بیچاره ات دائم کند آه و فغان
بهر او داغ غم مرگ تو دیدن زود بود
دیده بگشا با برادرهای خود برگو سخن
نطق تو خاموش از گفت و شنودن زود بود
بی کس و تنها و بی یاور در این کنج لحد
دور از اهل و عیالت آرمیدن زود بود

شاعر : محمود ژولیده

******

افسوس که زیبا پسرم تاج سرم رفت

امید و چراغ دل و نور بصرم رفت

زد اتش سوزان اجل بر گل عمرم

ناگاه از این باغ گل نو ثمرم رفت

******

متن ناب در مورد فرزند از دست رفته

جملات ناب در مورد فرزند از ست رفته

آتش هجران تو همچون سپندم می کند

پر ز ناله همچو نی بند بندم می کند

داغ سنگینی که بر دل دارم از هجران تو

تا قیامت بر غم تو پای بندم می کند

******

از دست من ای چرخ گرفتی پسرم را
لعنت به جفای تو شکستی کمرم را
افسوس که روی مه او سیر ندیدم
بر خاک فکندی چه زیبا قمرم را
هم نور دو چشم من هم طاقت جان بود
بردی ز کفم طاقت و نور بصرم را
آخر ز بد حادثه خم شد کمر من
دیدم که شده غرق به خون شیر نَرَم را
آخر ز من خسته چه دیدی و شنیدی
چون برف نمودی از محن موی سرم را
این تازه جوان حاصل عمر و ثمرم بود
بر باد فنا داده ای آخر ثمرم را
از دست من افتاد عصا در موقع پیری
صد پاره نموده غم مرگش جگرم را
جز صبر ندارم به جهان چاره ی دیگر
این گونه نوشتند قضا و قدرم را

شاعر : محمود ژولیده

******

کجا رفتی که رفت از دیده ام دل
به دنبال غمت منزل به منزل
کجا رفتی که خونم خورد هجران
کجا رفتی که کارم گشت مشکل
به دریایی فکندی خویشتن را
کزان موجی نمی آید به ساحل
عجب دارم که بتواند شود مرگ
میان عاشق و معشوق حائل
الا ای همنشین دل کجایی
نمی دانی مگر حال من و دل
مرا داغ تو خواهد کشت و بهتر
کزآن کام من و چرخ است حاصل
من و آرام دل هیهات هیهات
جهان شد پیش چشمم نقش باطل
سر خاکت ببارم آن قدر اشک
که چون رویت گُلی روید از آن گِل

شاعر: عماد خراسانی

******

متن در مورد فرزند از دست رفته

در پایان به شما همراهان عزیز پیشنهاد می کنیم در صورت تمایل با کلیک بر روی متن برای پدر از دست رفته و دلتنگی مادر بزرگ می توانید جملات نابی را مطالعه کنید و در صورت تمایل در شبکه های اجتماعی نیز از آن ها استفاده کنید.

منبع : آرگا

مطالب مرتبط
مطالب داغ
همچنین ببینید
مشاهده دیدگاه های این مطلب
دیدگاه های مطلب
۰ دیدگاه برای این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *