هر انسانی ممکن است دارای ویژگی بدی باشد و یکی از آن ها داشتن غرور و تکبر است و که حتی خواوند نیز در قران می فرماید متواضع باشیم و در مورد این ویژگی بد در انسان اشعر زیادی وجود دارد که می توانید از آن در شبکه های اجتماعی استفاده کنید و در واقع مطالعه شعر درباره غرور برای بیشتر افراد لذت بخشخواهد شد.
گلچینی از شعر درباره غرور با مفهوم خاص
شاعران زیادی در مودرد غرور و تکبر شعر سروده اند که معنی و مفهوم های خاصی دارد و در حقیقت شاعران با گفتن اشعار دلنشین جایگاه واقعی انسان ها را به او نشان می دهند تا به او نشان دهد این همه غرور و خوبینی شایسته او نمی باشد به همین خاطر در ادامه مطلب گلچینی از شعر درباره غرور را در اختیار شما عزیزان قرار خواهیم داد بنابراین اگر به دنبال اشغار ناب و خاص در مورد غرور هستید بهتر است تا پایان مطلب همراه ما باشید.
اشعار زیبا و دلنشین در مورد غرور
ز مغروری کلاه از سر شود دور
مبادا کس به زور خویش مغرورنظامی
*****
دنیا در برابر زیبایی تو
مات می شود و ترس بَرَم می دارد
که نکند غرورم تاب نیاورد و
درون ویرانم برایت پدیدار شود،
شکنجه گر!
برای غرورم هم که شده
فاصله ات را با من رعایت کن!مصطفی زاهدی
*****
باید ز سر این غرور را راندن
باید ز دل این غبار را رفتن
*****
بر چرخ فلک هیچ کسی چیر نشد
وز خوردن آدمی زمین سیر نشد
مغرور بدانی که نخوردهست ترا
تعجیل مکن هم بخورد دیر نشدخیام
*****
اشعار عاشقانه غرور
آن سوی پنجره
تویی..
با غروری بی دلیل
و قلبی شبیه سنگ
…
و پای پنجره اما
منم..
با دردی بی درمان و،
قلبی در،
مشت!
*****
شعر جدایی مغرورانه بامفهوم خاص
انحنای روح من
شانه های خسته غرور من
تکیه گاه بی پناهی دلم،
شکسته است…قیصر امین پور
*****
نمیدونی چه کاری با دلم کردی
نمیدونی چه غمگینم نفهمیدی
نمیشناسی منو از من چقدر دوری
تواین روزا چه بی رحمانه مغروری
*****
زاهد غرور داشت، سلامت نبرد راه
رند از ره نیاز به دارالسلام رفتحافظ
*****
فصل مشترک من و تو
عشقی است
که به پای غرور
قربانی می شود…!
*****
کبر و تکبر بگذار و بگیر
در عوض کبر چنین کبریامولانا
*****
شعر در مورد خود بزرگ بینی و تکبر
هرچند نداری تو ز احساس، نشانی
من عاشق لبخند توام، گرچه ندانیمغرور و بداخلاق بشو با همه، اما
“با من به ازین باش که با خلق جهانی”نفیسه سادات موسوی
*****
مشو غره حسن گفتار خویش
نکو کن چو گفتار، کردار خویشجامی
*****
سوء استفاده بود که من و تو ما نشدیم
لعنت به این غرور که همدم نشدیم…
*****
دل تنگ مرا جانا صدا کن
شکسته از غمت اینرا دوا کن
تو آغاز و تو پایان من هستی
غرور تلخ بیجا را رها کن…
*****
شعر در مورد غرور و خودبینی
ای که دایم به خویش مغروری
گر تو را عشق نیست معذوری
گرد دیوانگان عشق مگرد
که به عقل عقیله مشهوریحافظ
*****
شعر زیبا در مورد غرور و تکبر داشتن
تا گردش گردون فلک تابان است
بس عاقل بی هنر که سرگردان است
تو غره مشو ز شادی ای گر داری
در هر شادی هزار غم پنهان استباباافضل کاشانی
*****
ز خاک آفریـــــــدت خداوند پاک
پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
*****
دنیا به مثل چو کوزه زرین است
گه آب در او تلخ و گهی شیرین است
تو غره مشو که عمر من چندین است
کاین اسب عمل مدام زیر زین استابوسعید ابوالخیر
*****
ما هر دُوان خاموش خاموشیم، اما
چشمان ما را در خموشی گفتگوهاست
دیروزمان را با غروری پوچ کشتیم
امروز هم زانسان، ولی آینده ماراستحسین منزوی
*****
جمله خشم از کبر خیزد از تکبر پاک شو
گر نخواهی کبر را رو بی تکبر خاک شو
خشم هرگز برنخیزد جز ز کبر و ما و من
هر دو را چون نردبان زیر آر و بر افلاک شومولانا
*****
اشعار در مورد تکبر و غرور بیجا
شب هر دو می بافیم تو مو و من خیالت
هر دو غرقیم تو در خواب و من در هوایتهر دو لبریزیم تو از غرور و من از غمت
هر دو میمیریم تو برایش و من برایت
*****
اشعار طولانی در مورد غرور بیجا
گفتمت رو برنگردان از دلم
گر روی حالی به حالی میشومماه من اکنون درون برکه است
تا بیایی مغرور ماهی میشومدر میان بازی ات با برکه ام
گفتمت آزادی از بند دلمگفتمت آزادی از بند دلم
تا ندانی این دلم وابسته استبند کردی دلت را با دلم
گفته بودم مغرور ماهی میشوم
*****
شعرهای تکبر و غرور بیجا
هنوزت در سر از شاهی غرور است
دریغا کاین غرور از عشق دور است
تو از عشق من و من بی نیازی
ترا شاهی رسد یا عشقبازینظامی
*****
شعر زیبا درباره غرور و تکبر داشتن
می توانم سکوت کنم
یا مثلا از قطاری حرف بزنم
که نیم ساعت تاخیر داشت
می توانم چشم هایم را ببندمیا به پرنده ای دور از تو خیره شوم
که روی سیم برق برف هایش را می تکاند
اصلا می توانم با هر سیاست نخ نما شده دیگریغرور مردانه ام را حفظ کنم
اما احمقانه است،
احمقانه است وقتی
شعرهایم آنقدر ساده اند
که کودکانه اعتراف می کنند
من تو را دوست دارمبهرام محمودی
*****
با چشم های تو
دنیای خویش را نگریستم،
دیدم که چشم های متکبرت
تنها دنیای ترا مبیند و بس،
با چشم های خویش
برایت گریستم…
*****
اشعار در مورد غرور با مفهوم خاص
لحظه هایم لحظه ای از خاطر تو دور نیست
هیچکس چون من به این فاصله ها مجبور نیستعاقبت این را نفهمیدم چرا در راه عشق
آنکه دل را دادمش چون من چنین پر شور نیستمن در اینجا زهر دلتنگی به خود نوشانده ام
هیچکس در دیدن این غم به جز تو کور نیستاندکی آهسته رو آخر پشیمان میشوی
هیچکس بر عاشقش چون تو چنین مغرور نیست
*****
هیچ فرصت ورای آن مطلب
که کسی مرگ دشمنان بیندتا نمیرد یکی به ناکامی
دیگری دوستکام ننشیندتو هم ایمن مباش و غره مشو
که فلک هیچ دوست نگزیندشادکامی مکن که دشمن مرد
مرغ، دانه یکان یکان چیندسعدی
*****
برای بودنِ با تو غرورم پایمال شد
تو هم اندکی احساس بگذار
مساوی که نمی شویم
حداقل به من نزدیک شو
*****
امیدواریم شعر در مورد غرور و تکبر وزد پسند شما دوستان قرا گرفته باشید، جهت مشاهده انواع شعر زیبا می تونید روی لینک کلیک نمایید.
منبع : آرگا