همین طور که الان این نوشتار از آرگا را مطالعه می نمایید، قطعا از طریق لمس کردن موس و یا نمایشگر گوشی همراه خود این عمل را انجام می دهید،حس لامسه، دقیقا همین حسی است که از طریق لمس قادر به تشخیص عوامل بیرونی نظیر فشار، درد و … هستید. از این رو، قصد داریم در این مطلب به معرفی این حس بپردازیم.
حس لامسه و عملکرد دستگاه حسی
دستگاه پوششی بدن شامل پوست، ناخن، مو و غشاء مخاطی می باشد و خود پوست دارای ۳ لایه رو اپیدرم(رو پوست)، درم و هیپودرم می باشد و از طریق لایه هیپودرم به بافت های ماهیچه ای، گیرنده های عصبی و گیرنده های حسی متصل می شود.
پوست بدن انسان و دیگر موجودات زنده دارای مجموعه ای از حسگرها یا گیرنده های حسی می باشند، که این حسگرها در تماس با عواملی همچون دما، درد، ارتعاش و یا فشار اطلاعات حسی را به مغز ارسال می کنند و مغز براساس نوع اطلاعات و ارزیابی آن، واکنشی متناسب با آن حس را فرمان می دهد. مجموعه این عملکرد بدن را دستگاه حسی می نماند، که از طریق لمس این دستگاه، فعال می شود. تعداد گیرنده های حسی در نقاط مختلف بدن متفاوت می باشد. در نتیجه شدت و سرعت پاسخ بدن در مواجه با محرک و تشخیص آن در برخی اندام های مختلف بدن مثلا نوک انگشتان دست بیشتر از دیگر نقاط بدن است.
گیرنده های حسی
حس لامسه از طریق گیرنده های حسی یا لمسی موجود در سطح پوست ایجاد می شود. به طور کلی این گیرنده ها به دو نوع گیرنده های عصبی آزاد و گیرنده های عصبی پوشیده تقسیم می گردند. نوع گیرنده های آزاد به دلیل قرار گرفتن در نزدیک ترین قسمت نسبت به سطح پوست به حالت های همچون لمس، درد، دما و فشار واکنش نشان می دهند و قادر به تشخیص ارتعاش و همچنین فشار عمقی می باشند.
پردازش اطلاعات لمسی در بخشی از مغز انجام می گیرد و مغز انسان متناسب با اطلاعاتی که از گیرنده های مختلف در بخش های بدن همچون انگشتان، لب ها، صورت، زبان، ران ها، سینه و پشت دریافت می کند، عکس العمل نشان می دهد.
این حس، در برخی افراد به دلیل مشکل نادری تحت عنوان «نوروپاتی حس اولیه» دچار اختلال می گردد و در این صورت فرد قادر به حس کردن هیچ چیز از طریق لمس نمی باشد. به عنوان مثال در صورتی که فرد دست خود را داخل جیب خودش قرار دهد، قادر به تشخیص سکه ها داخل جیب خود و تفاوت بین آن ها نخواهد بود. علاوه بر این مشکل، براساس نظریه دیوید لیندن(نوروبیولوژیت) گیرنده های لمسی و همچنین گیرنده های دما و درد به تدریج با افزایش سن انسان از بین می رود.
برخی دانستنی های دیگر درباره این حس
برای آشنایی با دانستنی هایی دیگر در رابطه با یکی از مهمترین حواس پنجگانه انسان می توانید در ادامه همراه ما شوید :
- لمس اجتماعی، سیستمی برای عواطف
دو سیستم لمسی وجود دارد که از طریق یکی از آنها می توان واقعیات را درک کرد؛ مکان، حرکات و قدرت لمس که به این موارد لمس متمایز کننده گفته می شوند.
لمس عاطفی نوع دیگر آن است که از طریق حسگر های ویژه ای به نام الیاف لمسی C که به عنوان واسطه عمل می کنند تا اطلاعات به شکل آهسته منتقل شوند.
ناحیه ای که لمس رخ می دهد، اطلاعات به قسمتی از مغز که برای روابط اجتماعی اهمیت دارد، منتقل می شود؛ آغوش گرفتن یک دوست، نوازش کودک توسط مادر و یا تماس جنسی از این نوع می باشند.
- این حس با افزایش سن کاهش می یابد.
برخی تحقیقات انجام گرفته بر روی انسان و حیوان نشان می دهد که با استفاده زیاد ازحس لامسه در برخی قسمت های بدن، نواحی از مغز که مربوط به درک لامسه آن ناحیه است، بزرگتر شده و به اطراف گسترش می یابد، برای آشنایی با آناتومی مغزانسان می توانید در اینجا کلیک کنید.
همچنین گیرنده های حسی با افزایش سن و به مرورو زمان, کاهش می یابند، البته این اتفاق ناگهانی اتفاق نمی افتد بلکه به آهستگی و مرور رخ می دهد.، اوج قدرت حس لامسه در انسان بین سنین ۱۶ تا ۱۸ سالگی بوده و بعد از آن با روند کاهشی همراه است. گیرنده های درد و دما جزو گیرنده هایی هستند که با افزایش سن ضعیف تر می شوند.
- لمس برای رشد حیایی کودک حیاتی می باشد.
نوزادان پرورشگاهی اغلب با کمبود نوازش مواجه هستند که این مساله می تواند علاوه بر ایجاد مشکلات روانی و عاطفی همچون افسردگی، اسکیزوفرنی، اختلال دو قطبی در آینده، بر روی سلامت جسمی کودک تاثیر منفی داشته باشد و نیز موجب تضعیف سیستم ایمنی بدن و بروز بیماری های پوستی شود.
با وجود اینکه دلیل آن مشخص نیست اما به نظر می رسد؛ لمس برای رشد نوزادان هم از نظر شناختی و هم به منظور سلامت بدن از اهمیت زیادی برخوردار است.
برای کسب اطلاعات جامع و مفید در زمینه های علمی مختلف در صورت تمایل می توانید، روی لینک دانستنی های علمی کلیک نمایید.
منبع : آرگا