علت شکست عشقی چیست؟

داشتن یک رابطه عاطفی بسیار موفق و خوب از لذت بخش ترین دستاوردها، در طول زندگی هر فرد به شمار می آید. برخورداری از رابطه موفق باعث می‌شود، که در خلال دردها، مشکلات و چالش های زندگی از نظر پشتیبانی، فردی مقتدر و محکم را با خود به همراه داشته باشید، که برای حل مسائل مختلف از قدرت گرفتن روحیه بخشی از آن کمک بگیرید.

در ادامه این بخش از مجله آرگا با ما همراه شوید، تا به معرفی دو نکته مهم از مسائل عشق و عاشقی و دلایل و علت شکست عشقی را برای شما بیان کنیم.

رابطه عاشقانه

در این میان قابل ذکر است که برخوردار دار شدن از رابطه عاطفی موفق به کسب مهارت های مهم همچون؛ خودآگاهی، کنار گذاشتن خودپسندی، تعهد و البته علاقه مند به تغییرات رشد نیازمند می باشد. تعهد به شما قدرت می‌دهد تا در سختی و دشواری های زندگی در کنار یکدیگر دوام بیاورید. همچنین باید در مدیریت رابطه عاطفی باید ادبیات خود را از من به ما تغیر بدهید. در ادامه این مطلب با دلایل و علت شکست عشقی آشنا خواهید شد.

علت شکست عشقی

• دارا بودن ویژگی های خودپسندی، خودشیفتگی و نا متعادلی رابطه

دارا بودن ویژگی خودپسندی سبب می‌شود تا فرد در انواعی از تصمیم گیری های روزانه تنها به خود فکر کند، و دیگری را از یاد ببرد و به او توجهی نکند. اگر حاضر نباشید در امور مربوط به نگهداری از فرزندان به اندازه همسرتان مشارکت و همراهی داشته باشید، قابل ذکر است که همسرتان احساس می‌کند، برای او هیچ ارزش قائل نیستید و این طور می شود که از شما می رنجد.

در این میان باید گفت که خودشیفتگی آفتی دیگر در رابطه عاطفی می باشد. این اختلال روانی سبب می‌شود، فرد خود را بی نهایت جذاب و زیبا ببینند. در این موقعیت نمی‌تواند با دیگران به خوبی همدردی کند و برای رسیدن به اهداف خود از دیگران سوء استفاده می کند. بی مسئولیتی و عدم تعهد از مواردی می باشد، که این گونه افراد در رفتار های روزانه از آن بهره می گیرند.

همچنین نداشتن تعادل در برقراری ارتباط به سرعت رابطه عاطفی را دچار اختلال می کند. فرض کنید در رابطه ای به سر می‌برید که طی آن تنها به نیازها و خواسته‌های طرف مقابل توجه می‌شود؛ به طور مثال خانواده همسرتان در برنامه های مختلف به طور پیوسته مورد اولویت قرار می‌گیرد، یا هم یک طرفه حرف آخر را می زنند. این چنین روابط نا معتدل که در آن فقط به این امر توجه می‌شود و دیگری نادیده گرفته شده است، همچنین گاهی نیز با قلدری کنار گذاشته می‌شود. قابل ذکر است که این چنین موارد زود از یک دیگر جدا می‌شوند، حال باید بپذیرد که رابطه دو نفره به معنای آغاز شراکت از هر جانب می باشد.

• عدم اولویت قرار دادن رابطه

امری که بسیار قابل تاسف می باشد، این است که در مدارس و دانشگاه‌های ما نحوه درست برقراری رابطه و برخوردار شدن از ارتباطی موفق را  آموزش نمی‌دهند. به طور مثال با همسر و همراه آینده مان چگونه باید برخورد کنیم؟! قابل ذکر است که اگر ندانید در اولویت رابطه قرار دارید یا خیر، به این صورت است که از سنگ بنا و استحکام آن هیچ اطلاعی ندارید، و دیر یا زود به بن‌ بست خواهد رسید.

در این میان گفتنی است که رابطه شما با طرف مقابل تان به طور پیوسته به توجه و رسیدگی نیاز دارد. اگر به بهانه بچه‌ها در زندگی از یک دیگر دور بمانید به ترتیب فاصله‌ها نیز پر رنگ و پررنگ‌تر خواهد شد. پس بهتر می باشد که نگذارید چیزی رابطه‌تان را دچار خدشه و زیان کند.

همواره به یاد داشته باشید که اگر کمتر با شریک زندگی خود وقت بگذارید، و روابط جسمی و عاطفی تان را به مرور زمان محدود کنید، کمتر از آرزوها و رویاهای تان با یکدیگر صحبت کنید، بین شما دو نفر دره ای عمیق از جدایی شکل خواهد گرفت.

• فوران خشم و عصبانیت

رابطه ای که همواره دارای داد و فریادهای بی منطق باشد، دره ای پوشیده از منفی نگری و بدزبانی را بین یکدیگر شکل می دهد، که به همین صورت حریم ها شکسته خواهد شد. روابط میان دو نفر باید تحت مدیریت و کنترل قرار بگیرد، تا از هرگونه بروز علت شکست عشقی جلوگیری کند. اگر نتواند عصبانیت و خشم خود را به درستی مدیریت کنید، نتیجه آن چیزی جز استرس مزمن و جدایی عاطفی نخواهد بود.

• بی وفایی

اعتماد را می توان به خاکی تشبیه کرد که در عشق و رابطه مستحکم شروع به رشد می‌کند. اگر اعتماد افراد به یکدیگر خدشه دار شود، ادامه رابطه به مانند راه رفتن با زخمی به جا مانده در پا ها می باشد.  قابل به ذکر می باشد که خیانت موضوع بسیار پیچیده ای می باشد که اگر رخ دهد باعث ایجاد خشم و رنج فراوان در طرف خیانت دیده می شود.

این خشم و غم بسیار خراب کننده می باشد، وقتی شریک احساسی شما خیانت می کند باید درباره این موضوع دیگر صحبت کنید، باید مسئولیت کار خود را قبول کند و تلاش کند تا اشتباهش را جبران کند. همچنین اگر مایل به ادامه رابطه هستید، اعتماد از دست رفته تان را دوباره بازسازی کند. اگر به این ترتیب مشکل حل نشد و قضیه یک نواخت باقی ماند، قابل ذکر است که لایه های خیانت عمیق و عمیق تر خواهد شد، و دروغ و پنهان کاری بیشتر از هر زمانی دیگر رخ خواهد داد، به طوری که دیگر قابل ترمیم نمی باشد.

در این میان قابل ذکر است که از بین رفتن اعتماد در میان افراد عواقب بسیاری در پی خواهد داشت. این عواقب شامل حس ناامنی، حسادت و احساساتی از این چنین موارد می باشد. صداقت راه حل خوبی برای حل تمامی مشکلات می باشد، پس سعی کنید همیشه در رابطه عاطفی خود صداقت و راستگویی را در رابطه داشته باشید.

• دارا بودن انتظارات مختلف

انتظارات افراد در رابطه باید هماهنگ و متناسب با یکدیگر باشد. در بعضی موارد انتظارات غیر منطقی و بیش از حد داشتن از یک دیگر، ممکن است زندگی مشترک را به به سوی خطر بکشاند، اگر کسی شما را صرفا به چشم گزینه قابل بررسی برای ادامه رابطه احساسی خود برگزیند، نباید او را به اولویت‌های درجه یک خود در زندگی قرار دهید. به طور کلی نباید او را صاحب تمامی قلب و احساس خود کنید، بلکه باید همانند او هم به شکل فرصت و پیشنهادی به او بنگرید و فکر کنید، تا در نهایت دچار ضربه ی احساسی نشوید.

باید گفت که دو نفر با چشم اندازهای کاملا متفاوت در زندگی نمی توانند، برای مدت طولانی در زندگی کنار یکدیگر باقی بمانند. در ابتدای شکل گیری هر رابطه جذابیت‌های ظاهری، علایق مشترک، زمینه های مرتبط اجتماعی افراد را جذاب نشان می‌دهد. اما در ادامه این فرآیند باید جهت نگاه آن ها در جاده زندگی یکسان واقع گردد. همچنین باید بدانید که انتظار طرف مقابل از زندگی مشترک چه می باشد؟ و اولویت های او از عشق و احساس چیست و برای تشکیل زندگی مشترک به دنبال چه منظوری می باشد.

• عدم تطابق

در این موضوع قابل به ذکر است که سرعت تغییر و رشد در افراد باید با یکدیگر تطابق کامل را داشته باشد. به طور قطع رابطه ای که در آن یکی از طرفین با سرعت بسیار زیاد در کار و روابط با سایرین و موارد دیگر در حال پیشرفت و ترقی باشد، و دیگری با تنبلی و کندی روزگارش را سپری کند به جایی نمی‌رسند. زوج های موفق باید در کنار یکدیگر مسیری را با سرعت یکسان طی کنند. همچنین این زوج ها باید از لحاظ جسمی، روحی، عقیدتی و دیگر موارد با یکدیگر تطابق کامل را داشته باشند.

• عدم رعایت احترام در رابطه

روانشناسان به این موضوع پی برده اند که رابطه زوجین بسیار پیچیده می باشد. رابطه عاطفی و احساسی که به شکلی پیوند دائمی ختم می‌شود، عجیب تر و پیچیده تر از آن است که فکر می کنید. بسیاری از دلیل شکست عشق و احساسی  به خاطر مشکلاتی است که در رابطه زوجین پیش آمده، و در حال رخ دادن است. تحقیر و سرزنش آن روی سکه احترام می باشد. اگر زوجین یکدیگر را سرزنش و توهین کنند، نسبت به یکدیگر بد زبان باشند و دچار سوء تفاهم بسیاری شوند، علاقه شان به یکدیگر را به مرور زمان از دست می‌دهد. قابل ذکر است که تحقیر و سرزنش به عنوان دو عامل اصلی و ویرانگر رابطه به شمار می‌آید.

• انواعی از سو استفاده ها

از دیگر دلایل شکست عشقی می توان به انواع سوءاستفاده‌ها اشاره کرد.قابل به ذکر است که استفاده از طرف مقابل می‌تواند به شکل های بسیار گوناگونی انجام می‌گیرد. سوء استفاده کلامی، جنسی، احساسی، فیزیکی، و غیره روابط افراد را به شدت دگرگون و دچار تغییر و تحول می‌کند. همچنین پرخاشگری، خودشیفتگی، آسیب شناختی، کنترل گری و قلدر نمای در روابط می‌تواند ریشه رابطه را به سرعت بسوزاند و خشک نماید.

• آشنایی با عادات نا مطلوب و ویران کننده

از دیگر عواملی که رابطه مشترک را به سوی سقوط و دره های تلخ جدایی می کشاند؛ می توان به عادت های نامطلوب و ویرانگری همچون اعتیاد اشاره کرد. قمار، شرط بندی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر و دیگر عادت های ویران کننده دیگر می‌تواند روابط را از دیگر بپاشاند و به دره های عمیق تلخ جدایی بکشاند.

• دور شدن از یک دیگر، خستگی و بی انگیزگی

هر یک از موارد گفته شده می‌تواند از اثرات مخرب و جدی در رابطه به شمار بیاید. این مشکل بیشتر در ازدواج‌های بسیار مشاهده می شود که مدت زمان طولانی در کنار یکدیگر بوده و بنا به دلایل مختلف همانند فشار کاری، وجود فرزندان و موارد دیگر از قبیل همراه از یک دیگر دور مانده، و اسیر خستگی و بی انگیزگی شده اند. همچنین قابل ذکر است که از رشد جسمی و روانی در کنار یکدیگر نیز بسیار غافل شده اند. در کنار این موارد از هم زدگی نیز در آنها مشاهده می‌شود که به مرور زمان فاصله ها تبدیل به جدایی می شود.

هنگامی که هر کدام از فرزندان برای تشکیل زندگی مستقل، خانه را ترک می کنند. والدین با جای خالی آن ها یا به عبارت دیگر با سندرم آشیانه خالی مواجه می شوند. آن وقت می باشد که مشکلات بین زوجین بیشتر از قبل خود را نشان می می‌دهد. گویی که حرف مشترک با یکدیگر ندارند و فاصله ای که در این بلندمدت میان آن ها شکل گرفته است به طور عجیبی بین آن ها فاصله و دوری افکنده است.

• مسئله های مالی

قابل ذکر است که از مهم ترین علت شکست عشقی را می توان به بروز اختلاف در میان زوج ها اشاره کرد. اگر مدیریت امور مالی به درستی انجام نشود، در رابطه با مشکلاتی همانند عدم اعتماد، قدرت طلبی و قلدر نمایی و کنترل گری بیش از حد مواجه می‌شود. در این میان طبیعی می باشد که طعم این چنین رابطه ای از زهر هم تلخ تر می‌شود. برای پیشگیری از پیامد های ویران گر رابطه، بهتر می باشد که کنترل اقتصاد و مسائل مالی را به خوبی در دست بگیرید.

نکاتی مهم در رابطه با مسائل عاشقانه

در بیان نکته اول باید گفت که در مغز انسان مدار های بسیار زیادی وجود دارد،که هر کدام عهده دار انجام کاری می باشند. هنگامی که فرد عاشق می شود مدارهای مغزی که کارکرد شان باور پذیری می باشد، بسیار تقویت می‌شوند در این چنین حالت در بخشی از مغز که عهده دار بررسی تفکر انتقادی هر فرد می باشد، با مرور زمان رو به خاموشی می‌رود. به این دلیل است که فرد عاشق مشکلات محبوب خود را به هیچ وجه نمی بیند، و به مشاهده سراسر لطف و زیبایی او می پردازد.

قابل به ذکر می باشد که اگر فردی به شکست عشقی و احساسی دچار شود، نیازمند این است که از سوی اطرافیان نزدیک خود مورد حمایت جدی قرار بگیرد. زیرا در واقع درد روحی بسیاری را متحمل می شود. علت بروز این درد از نظر علمی متعلق به هورمون هایی می باشد که به دلیل این مدت خوشی و لذت ترشح شده اند و به ناگهان قطع شده است. همانند معتادی که مواد مخدر را از او به طور ناگهانی سلب می کنید. در این حالت نیز دچار ضربات روحی و عاطفی بسیاری می‌شود و قابل به ذکر است که درد بسیاری را در قلب و اعضای بدن خود حس می کند.

منبع : آرگا