دسته ها
سه شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳

با انواع سبک نقاشی و ویژگی های آن ها آشنا شوید + عکس

  • محدثه رمضانی
  • ۲۵ آبان ۱۴۰۰
  • ۰

ما در این مقاله شما را با انواع سبک نقاشی و بزرگان و نام آوران حیطه نقاشی از جمله سبک امپرسیونیسم، رئالیسم، پست امپرسیونیسم، نئو امپرسیونیسم، فوتوریسم، کوبیسم، اکسپرسیونیسم، اکسپرسبو نیسم انتزاعی ، ورتیسیسم، رومانتیسیسم، هایپر رئالیسم، هنر های مردمی ، روکوکو، باروک، سور ئالیسم، مینیمالیسم، پرسیژنسیم، باربیزون، تونالیسم آشنا خواهیدشد.

ما شما را در این مقاله با انواع سبک نقاشی آشنا می کنیم، اگر علاقه مند به نقاشی هستید و یا این که می خواهید در این زمینه تحقیقی انجام دهید اطلاعاتی که امروز در اختیار شما قرار می دهیم می تواند برای شما مفید باشد، به همراه معرفی سبکهای تابلو های مشهور و نقاشان نام آور می پردازیم. در ادامه با آرگا همراه باشید.

معرفی سبک های نقاشی

هنر نقاشی دارای سبکهای مختلفی همچون امپرسیونیسم «برداشت گرایی»، رئالیسم «واقع گرایی»، پست امپرسیونیسم، نئو امپرسیونیسم، فوتوریسم، کوبیسم، اکسپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم انتزاعی، ورتیسیسم، رومانتیسیسم، هایپررئالیسم، هنرهای مردمی یا پاپ آرت، روکوکو، باروک، سورئالیسم، مینیمالیسم، پرسیژنسیم، باربیزون و تونالیسم می باشد. در ادامه به معرفی این سبکهای مختلف می پردازیم.

سبک فوتوریسم

فوتوریسم یا آینده گری یکی از جنبش های هنری اوایل قرن بیستم بود. مرکز این جنبش در کشور ایتالیا رخ داد و در کشور های دیگری از جمله روسیه نیز به فعالیت پرداختند. فوتوریست ها در بسیاری از زمینه ها مانند ادبیات، نقاشی، عکاسی، مجسمه سازی، سفالگری، تئاتر، موسیقی، معماری و حتی آشپزی فعالیت داشته اند.

آشنایی با سبک های نقاشی

فیلیپو تومازو مارینتی با انتشار بیانیه فوتوریسم در سال هزار و نه صد و نه در روزنامه فیگارو فعالیت جنبش را رسما آغاز کرد. در آن بیانیه، مارینتی نوشته بود که فوتوریست ها از هنر گذشته بیزارند و دغدغه های اصلی این جنبش، پویایی، سرعت و تکنولوژی است. برای فوتوریست ها ماشین، هواپیما و شهرهای صنعتی نشانه های بسیار مهمی بودند چرا که آن ها پیروزی انسان بر طبیعت را نشان می دادند.

فوتوریست ها خود را «آوارنگارد» یا پیشرو می نامیدند و به عبارت دیگر احساس می کردند که بخشی از یگانی به شمار می روند که پیش قراول بود و پیش از بقیه با دشمن درگیر می شود. دشمن از نظر فوتوریست ها همه آن چیزی بود که به جامعه مدنی گفته می شود.

  •  آرون گروپس

آموزش فوتیسم

ویژگی های اصلی سبک فوتوریسم

جنبش فوتوریسم (آینده نگری) چند فلسفه اساسی داشت که برآن ها ثابت قدم بود. این نقاشان در درجه اول زمان و حرکت را وارد این روش از نقاشی کردند. همچنین نقاشی فوتوریست نیز همچون نقاشی کوبیسم بسیار انتزاعی است. یکی دیگر از اهداف فوتوریسم این بود که احساس خود را درباره دنیای جدید و مدرن و شگفتی که از این دنیا داشتند را بیان کنند.

از نظر فوتوریست ها دنیا بعد از چند سال به محیطی شگفت انگیز تبدیل شده بود و این شگفتی باید در نقاشی نیز دیده می شد. هنرمندان این روش معتقد بودند که تماشاگر باید در مرکز اثر قرار بگیرد تا درک کاملی از این روش پیدا کند، یعنی باید دقت زیادی کند تا موضوع را دریابد، آن ها به نقاشی در تحرک علاقه نشان می دادند که این موضوع نیز یکی از دلایل بوجود آمدن «کارتون ها » در آینده گشت.

آموزش سبک های نقاشی

 سبک رومانتیسیسم

این سبک (رومانتیسیسم) عصری از تاریخ فرهنگ در غرب اروپا است، که بیشتر در آثار هنر های تجسمی، ادبیات و موسیقی نمایان شد. رومانتیسیسم جنبه های احساسی و ملموس را دوباره به هنر غرب وارد کرد. هنرمندان رمانتیک آزاد از چهار چوب های تصویر گری های سنتی، به تحقق بخشیدن ایده های شخصی خود پرداختند.

این سبک همانطور که از نامش هویدا و آشکار است، نوعی واکنش احساس در برابر خرد محوری به شمار می آید. تمایلی به برجسته کردن خویشتن انسانی،گرایش به سوی خیال و رویا، به سوی گذشته تاریخی و به سوی سر زمین های ناشناخته از ویژگی های بارز آن می باشد.

فراگیری سبک های نقاشی

از دید انسان رمانتیک، جهان به دو دسته تقسیم می شود. یکی دسته خرد گرا(به قول نووالیس: جهان اعداد و اشکال) و دومین دسته احساسات یا به طور دقیق تر، والاترین ها و زیبایی ها می باشد. می توان شروع رومانتیسیسم را اینگونه بیان کرد، فلاسفه عصر روشنگری، عقل را محور و معیار شناخت جهان میدانستند(عقل گرایان).

فلاسفه و دانشمندان دیگری همچون نیوتن جان لاک اعتقاد به تجربه داشتند.یعنی اصول شناخت جهان چیزی است که از طریق حواس وارد عقل می شد(تجربه گرایان). به مرور آشکار شد که هر دو دیدگاه نمی تواند به شکل رضایت بخشی جهان و عالم پیرامون ما را توصیف کند. اینجا بود که گزینه سومی که شامل احساس بود وارد شد.

این سبک در واقع یک جنبش هنری بود که  در اواخر قرن هجدهم و نوزدهم در هنرهای تجسمی پدیدار گشت، ابتدا در انگلستان و سپس در آلمان و فرانسه و سراسر اروپا رشد کرد. بنابراین همان گونه که کلاسیک را باید تابع اصول عقلانی و ایده ها دانست، رمانتیسم را باید نقطه مقابل آن به حساب آورد. رمانتیسم در واقع غلبه روحیه دیونوسوسی(خدای شراب، الهام و جذبه در یونان) بر فرهنگ آپولونی غربی است که بر مبنای اندیشه های فلسفی کانت و روسو استوار است.

آموزش سبک های نقاشی

اصول رمانتیسیسم

  • اهمیت دادن به فردیت و احساس هنرمند.
  • عدم تبعیت از قوانین ثابت و پیروی از امیال ذهنی.
  • در این مکتب احساس به خاطر احساس و عاطفه به خاطر عاطفه اهمیت دارد.
  • برتر شمردن عواطف انسانی و مسائل معنوی(رمانتیسیسم در نقاشی با عبارت برتری و غلبه احساس بر عقل توصیف می شود).
  • استفاده از هنر به عنوان وسیله ای برای تحریک احساسات.
  • نمایش هیجان طوفان و طبیعتی سرکش شیوه ای پر از حرکت و رنگ را می طلبد.
  • آزادی؛ بدین معنی که هنرمند هر بخشی از زندگی را که خواست می تواند آزادانه به تصویر بکشد.
  • رمانتیک ها با نوعی حالت عارفانه به زندگی می نگرند(کشف و شهود).
  • کوشش برای قرار از واقعیت که افراط رمانتیک ها در این اصل باعث پیدایش جنبش واقع گرایی

آشنایی با سبک های نقاشی

سبک کوبیسم

کوبیسم، این منشا تمام هنر های آبستره را به سادگی نمی توان تعریف کرد، زیرا کوبیسم نه از فلسفه خاصی الهام گرفته بود و نه بر نظریه جمال شناختی معینی تکیه می کرد. این شیوه بر اساس این اعتقاد به وجود آمده بود که روش های و قرار داد های مرسوم هنری و به خصوص (نقاشی) نادرست و کهنه شده اند، و لذا نسل هنرمندان جوان می باید وسیله بیان تصویری تازه ای کشف یا ابداع کند. پیکاسو و براک از بزرگان کوبیسم(حجم گرایی) به شمار می آیند.

یکی از هدف های عمده ی کوبیسم این بود که واقعیت مملوس هر چیز را بدون توسل به تدابیر چشم و فریب به نمایش بگذارند. نقاشی کوبیسم می خواست از هر تابلویی یک واقعیت ملموس تازه و نه یک تصویر وهم انگیز از ادراک بصری واقعیت به وجود بیاورد. کوبیست ها نظام(پرسپکتیو) خطی سنتی را که از (رنسانس) به بعد بر نقاشی اروپایی تحکیم می کرد، در هم ریختند و به هنرمند حق دادند که در یک زمان از نقاط مختلفی بر یک شی نظر بیفکند.

آموزش سبک های نقاشی

ویژگی سبک کوبیسم

اصول اولیه کوبیسم را می توان در جنبش های هنری دیگر با عنوان پوئن تیلیسم و فوویسم مشاهده کرد. اساسا کوبیسم هنر ایجاد اشکال انتزاعی از اشیا سه بعدی بر روی سطوح دو بعدی است. انواع کوبیسم را می توان به کوبیسم تحلیلی و کوبیسم ترکیبی تقسیم بندی کرد.

آشنایی با سبک های نقاشی

اکسپرسیونیسم(هیجان گرایی)

اکپرسیونیسم یک مکتب هنری از سبکهای نقاشی است. که در آغاز قرن بیستم، نهضت بزرگی برضد رئالیسم و امپرسیونیسم را برپا کرد که آرام آرام مکتب « اکسپرسیونیسم» از دل آن بیرون آمد.

واژه اکپرسیونیسم برای اولین بار در تعریف عده ای از نقاشی های «اگوست اروه » به کار رفته است. اکسپرسیونیسم جنبشی در ادبیات بود، که نخست در کشور آلمان شکوفا شد. هدف اصلی این مکتب نمایش درونی بشر، مخصوصا عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود.

آموزش سبک اکسپرسیونیسم

ویژگی سبک اکپرسیونیسم

به عبارت دیگر اکسپرسیونیسم شیوه ای نوین از بیان تجسمی است که در آن هنرمند برای القای هیجانات شدید خود از رنگ های تند و اشکال کج ومعوج و خطوط زمخت در این سبک بهره می گیرد.

اکسپرسیونیسم به نوعی اغراق در رنگ ها و شکل ها است، شیوه ای عاری از طبیعت گرایی که می خواست حالات عاطفی را هر چه روشن تر و صریح تر بیان نماید. دوره شکل گیری این مکتب از حدود سال هزار نه صد وده تا هزار ونه و صد وسی وپنج میلادی بود.

اشنایی باسبک های نقاشی

این سبک دارای هنرمندان مطرحی همچون ونست ویلم ون گوگ، جیمز انسور، ادوارد مونک یا (مونش)، امیل نولده و ژرژ روئو می باشد.

آموزش سبک های نقاشی

پست امپرسیونیسم(پسا امپرسیونیسم)

پست امپرسیونیسم طیف گسترده ای از سبکهای نقاشی را در برمی گیرد. که در همه آن ها یک انگیزه اصلی وجود دارد، که همانا مطالعه و تمرکز بر روی نور می باشد. این نکته ارتباط مستقیم و قوی با امپرسیونیسم کلاسیک را دارا می باشد. این طیف گسترده از سبکها، در زیر پرچمی به نام پسا امپرسیونیسم قرار می گیرد.

در این گروه نئو امپرسیونیسم هایی مثل ژرژ پیر سورا، تا سمبلیسم ها با شکوه پل گوگن قرار می گیرند. این جنبش در زمانی رخ دادکه هنرمندان سنتی تلقی خود را از هنر تغییر داده و درگیر موضوعات اجتماعی که ارتباط مستقیم با توده مردم عادی داشت شدند. این هنر برروی جنبش های هنری بسیاری در قرن بیستم مانند جنبش هنری اکسپرسیونیسم و جنبش های فمینیست هنری تاثیرات زیادی گذاشت.

آموزش سبک نقاشی

ویژگی های سبک پست امپرسیونیسم

سمبل گرایی و پرداختن به مفهوم در نقاشی در این سبک هنری از اهمیت زیادی برخوردار شد، هنرمندانی مانند پل گوگن و ونسون ونگوگ مثال های خوبی در این زمینه می باشند. بینش و مشاهده خاص جهان پیرامون و به تصویر کشیدن آن در یک بعد ذهنی یا تفسیر روان شناختی خاص از رنگ ها و نور های به کار برده شده از آن را می توان از خصایص این سبک هنری پیچیده نام برد.

آشنایی با سبک امپرسیونیسم

به بیان دیگر در پست امپرسیونیسم نقاشی به تصویر کشیده شده یک واسط و یک رابط بین احساسات درونی هنرمند و بیننده می باشد، هر چند شاید بتوان گفت که این پدیده در تمام سبکهای کم و بیش موجود می باشد اما در این روش بر این نکته پافشاری و تاکید بیشتری می شود. از هنرمندان برجسته این روش می توان پل سزان، ونسان ونگوگ و پل گوگن را نام برد.

فراگیری سبک های نقاشی

سبک رئالیسم

رئالیسم یا واقع گرایی، شیوه ای است که در آن هنرمند باید در نمایش طبیعت (طبیعت بدون انسان و با انسان) از هرگونه احساساتی گری خودداری کند. اما منظور ما از رئالیسم، در اینجا شیوه ی هنری است که از حوالی سال هزار و هشتصد و چهل به بعد در اروپا و دیگر نقاط جهان متداول شد. مدت زیادی از میانه ی قرن نوزدهم نگذشته بود که شارل بودلر شاعر و هنر شناس فرانسوی، در سال هزار هشتصد و جهل و شش نقاشی هایی را که می ستود که بتواند خاصیت قهرمانی و پهلوانی زندگی معاصر را به وصف در آورد.

در آن زمان تنها یک نقاش وجود داشت که برآوردن این نیازمندی را اساس ایمان هنری خود قرار دهد. و او کسی نبود جز گوستاو کوربه. کوربه که به پرورش روستایی خود می بالید و در سیاست از سو سیالیست ها طرفداری می کرد، هنر خود را در سال های میان هزار و هشتصد و چهل و هزار و هشتصد و پنجاه به شیوه ی نوباروک رمانتیک آغاز کرد.

آموزش سبک نقاشی

لیکن در سال هزار و هشتصد و چهل و هشت در زیر فشار طغیانهای انقلابی که سراسر اروپا را فرا گرفته بود.

کوربه به این عقیده در آمد : تاکیدی که مکتب رومانتیسم بر اهمیت احساس و تخیل می گذاشت صرفا دستاویزی بود برای فرار از واقعیت های زمان و او اعتقاد به این امر پیدا که هنرمند نباید تنها به تجربه شخصی و بی واسطه ی خود تکیه کند و می گفت : من نمی توانم فرشته ای را تصویر کنم، زیرا هرگز آن را به چشم ندیده ام!

فراگیری سبک نقاشی

رئالیسم در کلیت خود، اصلاحی در تاریخ هنر است که به بازنمایی واقعیت مورد تجربه ی انسان ها در زمان و مکان معین اشاره دارد. در این تعریف عام از این سبک، رئالیسم مفهومی متضاد با آرامان گرایی، انتزاعی گرایی، چکیده نگاری و رومانتیسم است و از این رو با معنای ناتورالیسم، مترادف انگاشته می شود.

از جنبه ی صوری، رئالیسم به این با تورالیسم متمایز است که بر عام خاص تاکید می کند ( ناتورالیسم صرفا خاص را چون اساس واقعیت ارائه می کند) از نظر محتوی نیز رئالیسم باناتورالیسم متفاوت است، زیرا لزوما به اثباتگرایی و فلسفه ی طبیعت گرانه درباره ی زندگی نمی پردازد.

آشنایی با سبک نقاشی

گاه واقع گرایی را در معنای واقع نمایی به کار می برند. که در این صورت مفهومی متضاد با کژنمایی است. برخی نیز شبیه سازی واقعیت را واقعیت گرایی بصری می نامند. و آن را از واقگرایی مفهومی جدا می کنند.

گوستا کوربه، ژان فرانسوا میله، انوره دومیه، ادوارد مانه، ایوان شیشکین، ایلیار پین و کرامسکوی از معروف ترین بزرگان این سبک به شمار می روند.

آموزش سبک های نقاشی

سبک ورتیسیسم

ورتیسیسم یا دوران گری یک جنبش هنری کوتاه مدت بود که در اوایل قرن بیستم در بریتانیا و تحت تاثیر حجم گرایی و آینده گری به وجود آمد. نام «ورتیسیسم» را از را پاوند در سال هزار و نه صد و سیزده به این جنبش داد، اما مهم ترین هنرمند این جنبش ویندهم لوئیس بود که از یک سال قبل نیز به این روش، نقاشی می کرد. اگرچه دوران گری از درون حجم گری در می آمد، اما به پویایی و دیگر ملاک های آینده گری نزدیک تر بود.

تفاوت اصلی دوران گری با آینده نگری در شیوه نشان دادن حرکات است. در دوران گری زندگی مدرن به وسیله یک سری خط کلفت نشان داده می شود که چشم را به مرکز تابلو هدایت می کنند. تنها نمایشگاهی که از آثار دوران گر ها برگزار شد در سال هزار و نهصد و پانزده در نگار خانه «دوره» بود. بعد از آن به خاطر جنگ جهانی اول این جنبش از میان رفت.

آشنایی با سبک های نقاشی

هر چند در سال های بعد از جنگ «گورواکس» سعی کرد این جنبش را دوباره زنده کند، اما نتوانست. برای مدت کوتاهی آلوین لنگدون کابرن به این گروه پیوست.

در واقع او یک سری ورتوگراف تجربی تهیه کرد. احتمالا اولین عکس های انتزاعی با استفاده از سه آینه متصل به هم مانند کالیدوسکوپ تهیه شده اند. دوربین از میان این آرایش به محدوده ای که شیشه ، چوب و امثال آن جای داده شده بود نگاه می کرد.

فراگیری سبک نقاشی

ویژگی های ورتیسیسم

دیگر مشخصه های این سبک استفاده از کمان ها و زاویه های چندگانه بر سطحی تخت، به منظور پدید آوردن تجسمی از دوران یا القای چرخش و التهابی گرداب مانند است.

فراگیری سبک های نقاشی

سبک نئو امپرسیونیسم

نئو امپرسیونیسم نام نهضتی است که اعضای آن را سورا، سیانیک و گروهی از نقاشانی تشکیل می دهند که اصول مطرح شده از طرف آن دو را پذیرفته اند. در مورد چگونگی ساخته شدن این اصطلاح عقاید مختلفی است. عده ای عقیده دارند که این اصطلاح را خود نقاشان مزبور به عنوان ادای احترام به نقاشان پیش از خود درست کرده اند.

عده ایی دیگر می گویند که این اصطلاح را دوست و مفسر آثار این فلیکس فئون ساخته است، و آن را برای نخستین بار در مجله ی هنر مدرن چاپ بروکسل به تاریخ نوزده سپتامبر هزار و هشتصد و هشتاد و شش به کار برده است.

فراگیری سبک نقاشی

این اصطلاح را آرسن الکساندر که اغلب او را سازنده ی این اصطلاح می دانند، اخذ کرده و در مقاله ای که تحت عنوان «واقعه» درباره ی کتاب فلیکس فئون، به نام «امپرسیونیست های سال هزار و هشتصد و هشتاد و شش » در ده دسامبر هزار و هشتصد و هشتاد و شش نوشت، به کار برد.

به هر حال این اصطلاح در هزار و هشتصد و هشتاد و هفت به شکلی جا افتاده و قطعی در مقاله ای که فنئون در مه هزار و هشتصد و هشتاد و هفت در مجله هنر مدرن درباره ی نئو امپرسیونیست نوشت، به کار رفته است، و او در مقاله ی مزبور مشخصات فنی و زیبایی شناسانه ی این نهضت را به طور درست و کامل شرح داده است.

آموزش سبک نقاشی

اصول نئو امپرسیونیسم

این اصول عبارتند از مطالعه ی علمی رنگ و تفکیک سیستماتیک «مایه رنگ» که پیش از آنها این کار به وسیله ی نئو امپرسیونیسم ها به شکلی غریزی انجام می شد. اساس نظریه نو دریافتگری، دیویزیونیسم و تکنیک مرتبط با آن نقطه چینی بود. یعنی نقطه های مجزا با رنگ های خالص را به گونه ای در نقاشی به کار برده می شوند که در صورت دیده شدن از فاصله مناسب، حداکثر شفافیت و درخشش را به دست دهند.

در چنین نقاشی هایی نقطه ها هم اندازه اند و به گونه ای انتخاب می شوند که با مقیاس تابلو هماهنگی داشته باشند. هنرمندان این مکتب با استفاده از این دیدگاه علمی، قصد نمایش ذرات بنیادین (نور و رنگ) را در آثار تجسمی خود داشته اند. این سبک عمر چندانی نداشت و هنرمندان مطرح آن ژرژ سورا، جرج لمن، ویلی فینچ و پل سیگناک می باشد.

آشنایی با سبک نقاشی

اکسپرسیونیسم انتزاعی

شیوه ی هنری نوینی است که از دهه ی هزار و نهصد و چهل در نیویورک، متاثر از دو شیوه هیجان نمایی «اکسپرسیونیسم» و فرا واقع گرایی «سور ئالیسم» پا گرفت در این طرز بیان تلاش می شود تا شکل و فضا از قید بازنمایی عینی و سنتی رها شود. به دلیل گرد هم آمدن هنرمندان این مکتب در شهر نیویورک هیجان نمایی انتزاعی گاه با عنوان مکتب نیویورک نیز شناخته می شود.

آموزش سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی

در حوزه نقاشی هیجان نمایی انتزاعی مکتبی است که در سال هزار و نهصد و دوازده با انتشار مجله ی سوار کار آبی از مکتب هیجان نمایی ایجاد شد. پیشگامان این مکتب واسیلی کاندینسکی، پل کله و فرانز مارک بودند.

آموزش سبک نقاشی

سبک امپرسیونیسم

دریافتگری یا امپرسیونیسم جنبش هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاد اندیش و نو آور فرانسه بود که در نیمه دوم سده نوزدهم میلادی در آن کشور ظهور کرد و به زودی جهانگیر شد.

در این شیوه هنرمند تلاش دارد با کمک ضربات پیاپی و شکسته قلمو به کار بردن لخته رنگ های تجزیه شده و تابناک که ارتعاش تشعشات نور خورشید را در ذهن تداعی می کند، دریافت و برداشت مستقیم خود را از دیده های زود گذر به شکلی رویا گونه به تصویر کشد.

آشنایی با سبک های نقاشی

اصول امپرسیونیسم

در روش دریافتگری، اصول مکتبی طراحی دقیق، سایه روشن کاری، ژرفانمایی فنی و  ترکیب بندی متعادل و معمار گونه رعایت نمی شود. شیوه دریافتگری به عنوان انجمنی خصوصی از سوی گروهی از هنرمندان ساکن پاریس آغاز شد و این انجمن در سال هزار هشتصد و هفتاد و چهار به نمایش همگانی آثار خود پرداخت.

نام این جنبش از نام یک نقاشی از کلود مونه به نام دریافتگری، طلوع خورشید گرفته شده است. نام امپرسیونیسم را نقادی به نام لویی لروی در یک نقد هجو آمیز ساخت. امپرسیونیسم همچنین نام نهضتی در موسیقی است.

آموزش سبک نقاشی

در این سبک نقاشان از ضربات شکسته و کوتاه قلم مو آغشته به رنگ های خالص و نامخلوط به جای ترکیب های ظریف رنگ ها استفاده می کنند.

مثلا به جای ترکیب رنگ هایی آبی و زرد برای تولید سبز آن ها دو رنگ آبی و زرد را مخلوط نشده بر روی بوم قرار می دهند تا رنگ ها حس رنگ سبز را در نظر بیننده به وجود بیاورد. آن ها در نقاشی صحنه های زندگی مدرن در عوض جزئیات، تاثیرات کلی واضح را نشان می دهند. معروف ترین هنرمندان امپرسیونیست کلودمونه، ونسان ونگوگ، پی یر آگوست رنوآر، ادگار دگا و ادوارد مانه بودند.

آموزش سبک نقاشی

سبک امپرسیونیستی

این سبک نیز دارای مضامینی متعددی  می باشد که در ادامه به شرح آن ها پرداخته ایم.

۱- تصاویر زندگی روز مره:

بر خلاف نقاشان محافظه کار پیشین که تنها به تصویر کردن موضوعات داستانی و تاریخی و زیبایی های رایج و عمومی و مذهبی -اخلاقی می پرداختند، نقاشان امپرسیونیسم به انعکاس لحظات بسیار معمولی زندگی به عنوان موضوع توجه داشتند. این نقاشان به نشان دادن واقعیت و آنچه که در لحظه وجود دارد تاکید زیادی داشتند.

۲- طبیعت:

بر خلاف دوره های قبلی که از طبیعت به عنوان زمینه آثار نقاشان استفاده می شد این بار طبیعت به عنوان مضمون اصلی شناخته شد. در نقاشی از مناظر، نقاشان مکتب امپرسیونیسم، تلاش وافری بر نمایش خود واقعی طبیعت داشتند و آنچه که واقعا بود و نه آنچه که باید باشد؛ حتی در برخی از نقاشی های این دوره قسمت های بسیار عالی و معمولی و پیش پا افتاده از طبیعت، همچون کنار رودخانه و زمین پر از یونجه به عنوان موضوع اصلی انتخاب شده اند.

آشنایی با سبک امپرسیونیسم

۳- مردم:

هنرمندان امپرسیونیست علاقه خاصی به تصویر کردن مردم در زندگی روزمره داشت. ایشان به قشر متوسط جامعه، کارگران در حال کار یا تفریح در باغات کنار دریا و یا روستائیان توجه خاصی داشتند.

۴- پاریس:

با انقلاب صنعتی فرانسه و دوباره سازی آن و تبدیل شدن پاریس به شهری مدرن، این شهر به یکی از موضوعات مورد علاقه امپرسیونیست ها بدل شد. نظیر زنانی که البسه مد روز به تن خود می کردند، خیابان های باشکوه و مجلل و جدید شهر، مناطق حومه پاریس و وسایل نقلیه جدید و همچنین اطراف رودخانه ها و دریاها که پاریسی ها اغلب فراغت خود را در آن جا سپری می کردند.

یادگیری سبک نقاشی

۵- طبیعت بی جان:

نقاشی با موضوع طبیعت بی جان این فرصت را به نقاشان می داد تا به تجزیه کردن و تصویر سازی تغییرات نور و تاثیر آن بر شکل و رنگ اشیا بپردازند.

سبک هایپررئالیسم یا فزون واقع نمایی

واقع گرایی افراطی پیشرفتی است در جنبش واقع گرایی عکس وار. هنرمندان از دوربین ها با کیفیت بالا برای عکس گرفتن و کشیدن آن ها بر روی بوم استفاده می کنند. در مقایسه با فوتورئالیسم، نقاشی های هایپررئالیسم سایه های مبالغه آمیز دارد و اشیا بی جان زنده نشان داده می شوند، با وجود اینکه آن ها به طور عادی همچنین خصیصه ای نیستند. هایپررئالیسم بر فرا واقعیت مصنوعی (ساختگی) تاکید دارد.

آموزش سبک نقاشی

از نقاشان معروف این سبک می توان بچتل، ریچارد استس، برت مونروی، دان هانسن و چارلز بل را نام برد.

فراگیری سبک نقاشی

سبک پاپ آرت یا هنر مردمی

نقاشی های هنر مردمی واکنشی علیه سبک هیجان نمایی انتظاعی بوده است که هنرمندان بریتانیایی اواسط دهه هزار و نهصد و پنجاه اعتقاد داشتند بسیار متفاوت از واقعیت زندگی روزانه است.

این سبک همواره علاقه مندان بسیاری را به سمت خود کشانده است، هنر مردمی حول و حوش موضوعات نظیر کتاب های کمیک، تبلیغات، مشاهیر و موضوعات دیگری که روزانه با آن ها برخورد داریم، می چرخد. این سبک بازگشتی به رئالیسم در هنر بود.

آشنایی با سبک نقاشی

جاسپر جونز، اندی وارهول، تام وسلمن و وین تیباد از هنرمندان برجسته این سبک نقاشی (پاپ آرت) می باشد.

آشنایی با سبک پاپ آرت

سبک باروک

باروک در زمینه معماری و هنر، به شیوه های گفته می شود که در آن به جای خطوط مستقیم، از قوس ها، منحنی ها و آرایش های پیچیده استفاده شده باشد و به تعبیری شاید بتوان گفت که معنای تحت اللفظی باروک عبارت است از (پیرایه بندی شده و پر تکلف) این واژه را گاهی در گفتگو از مجموعه هنر قرن هفدهم به کار می برند.

اما باید دانست که قرن هفدهم شاهد ظهور هنرمندان بزرگی چون(رامبرند، روبنس، کارا واجو و پوس) بود که به هیچ وجه نمی توانیم آثار آن ها را در یک قالب سبک شناختی واحد (باروک) قرار دهیم.

آشنایی با سبک نقاشی

خالص ترین شکل این اسلوب هنری را که از آن با اصطلاح ( اوج باروک) یاد می کنند، می توانیم در آثار هنرمندان ایتالیایی سال های هزار و ششصد و سی تا هزار ششصد و هشتاد و در راس آن ها مشاهده کنیم.

این شیوه هنری در مرحله اوج خود هنر های معماری، نقاشی و پیکر سازی را برای برانگیختن عواطف بیننده به کار می گیرد و با تلفیق توهم گرایی، رنگ، نور و حرکت می خواهد که بیننده را از طریق کشش عاطفی مستقیم احاطه کند. با همه این ها هنرمند سبک باروک در پی آرمان گرایی نیست و به سوژه های خود، حتی اگر مذهبی هم باشند، رنگ و بوی این جهانی می دهد.

فراگیری سبک نقاشی

سبک رو کوکو

روکو که معنای تحت اللفظی آن ( سنگ ریزه ) است، به خصوص به سنگ ها و صدف های کوچکی گفته می شود که در تزئینات داخلی بعضی از خانه های ییلاقی که به شکل غار ساخته می شدند بکار

می رفت اما در اینجا منظور از (روکوکو) شیوه هنری است که بعد از مرگ لوئی چهاردهم سال ( هزار و هفتصد و پانزده) در فرانسه به وجود آمد، در واقع واکنشی بود بر علیه شکوه و جلال و تجمل افراطی کاخ ورسای و اصولا بر ضد زندگی شاهانه.

آشنایی با سبک نقاشی

یکی از اولین نتایج این واکنش ساختن خانه های شهری بود که هم کوچکتر و هم راحت تر از کاخ های (باروک) بود. در تزئینات داخل این خانه ها از شکل هایی شبیه صدف یا روکو استفاده می شد و به همین دلیل شیوه مذکور نام روکوکو را به خود گرفت. نقاشی و پیکر سازی روکوکو علاوه بربهره گیری منحنی های کوچک صدف، از عناصری طراوت و سرزندگی و شوخ طبعی برخوردار است و با هنر درباری و خشک باروک تضاد دارد.

به طور کلی روکوکو هنری است تزئینی که ظرافت و حساسیت را به جای ابهت و واقع گرایی باروک قرار می دهد. اما روکوکو به جنبه های تجملی و افراط کارانه باروک می تازد اما خود با احساس تیگری افراطی به هنر اجتماعات مفه تمایل پیدا می کند. آنتوان واتو از بزرگان این سبک است.

آشنایی با سبک نقاشی

سورئالیسم

دادا حرکت پوچ گرایانه ای بود که طی جنک جهانی اول در زوریخ شکل گرفت. این حرکت ضد هنری و بی معنا، حاصل نوعی هیجان و شوک عصبی ناشی از جنگ جهانی بود که از سال (هزار و نهصد و پانزده تا هزار و نهصد و بیست و دو ) دوام آورد.

مشهور ترین نمونه از این سبک نقاشی تصویری از مونالیزا بود که دوشان نقاش فرانسوی برای آن سبیل گذاشته بود. حرکت دادا را می توان یکی از مبانی سبک سورئالیسم دانست. سورئالیسم که از اتحاد بعضی جنبه های کوبیسم نظیر (کلاژوپوچ گرائی دادا) به وجود آمد. در تاریخ هنر سابقه ای دیرینه دارد بعد از زوال (دادائیسم) در (هزار و نهصد و بیست و دو آندره بروتون) بقیه دادائیست ها را تحت نام سورئالیست گرد هم آورد.

آشنایی با سبک نقاشی

هدف این گروه تازه تشکیل شده این بود که هنرمند از دایره معمول ایده های تصویری و همچنین از تمام طریقه های پذیرفته شده دور کنند تا بتواند بر حسب تلقین های ضمیر نا خودآگاه خویش دست به آفرینش بزند.

بنابراین می توان گفت که سورئالیسم رویا و واقعیت را با هم تلفیق می کرد. شیوه سورئالیسم در دو مسیر رشد کرد. یکی فانتزی و دیگری بازسازی آگاهانه جهان رویا. از هنرمندان این سبک می توان به نام بزرگانی همچون شیریکو، ماگریت و سالوادور دالی اشاره داشت.

فراگیری سبک نقاشی

مینیمالیسم

این سبک (ساده گرایی) یا کمینه گرایی یا هنر موجز یک مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش های ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است.

مانند مالویچ با اثر «سفید روی سفید»، تجربیات هنرمندان روسیه در دهه هزار نهصد و پنجاه و هزار و نهصد و شصت بر هنرمندان اروپا و آمریکا مانند مجموعه تابلو های تماما سفید رابرت راشنبرگ جوان و کارهای تک رنگ ایو کلین، و سری آکروم پیرو مانتزونی اثر گذاشت و به نوع دیگری برکارهای مینا کاری روی مس رابرت ریمن و آثار اگنس مارتین که ترکیب شیار های نامحسوس روی زمینه تک رنگ بود، تاثیر کذاشت.

آشنایی با سبک نقاشی

مینیمالیسم در ایالات متحده به سرعت تبدیل به یک جنبش هنری تازه شد که بیشتر با خلق آثار سه بعدی (به جای دو بعدی) همراه بود. آثار حجمی ریچارد سرا مرحله ای سنتی از ساده گرایی در آمریکا بود و به کارهای دیوید اسمیت نزدیک بود. قطعات حجمی او حالتی پویا و ناپایدار داشتند.

حجم هایی که برای فضای بیرون ساخت به ویژه «طاق نوسان» تاثیر حسی و روانی تهدید کننده داشت و برای مدت ها باعث بحث های فراوان شد.

آشنایی با سبک مینیمالیسم

مینیمالیسم در شکل های مختلفی از طراحی و هنر، به ویژه در هنر های تجسمی و موسیقی استفاده می شود. مینمالیسم پس از جنگ جهانی دوم، در هنر غرب به وجود آمد و بیشتر از سوی هنرمندان، هنرهای تجسمی آمریکایی در اواخر دهه هزار و نه صد و شصت و اوایل دهه هزار و نه و صد و هفتاد میلادی، گسترش پیدا کرد.

مینیمالیست ها براین باورند که با زدودن حضور فریبنده ترکیب بندی و کاربرد موارد ساده و اغلب صنعتی که به شکلی هندسی و بسیار ساده شده قرار گرفته باشند، می توان به کیفیت نابرنگ، فرم، فضا و ماده دست یافت.

آشنایی با سبک نقاشی

از بزرگان جنبش مینیمالیسم آمریکایی؛ جریان اصلی جنبش مینیمالیسم آمریکایی را می توان در آثار تونی اسمیت، دانالد جاد، کارل آندره، دان فلاوین، رابرت موریس، سول لوویت، جان مک کراکن دانست.

آشنایی با سبک نقاشی

سبک تونالیسم

این سبک ریشه در سبکی فرانسوی به نام باربیزون و تاکیدی بر عنصرهایی همچون جو و سایه دارد. این سبک در دهه هزار و هشتصد و هشتاد در آمریکا و با شروع به نقاشی مناظر جان گرفت. در این سبک یک جو یا مه رنگی در نقاشی حکم فرمایی می کند. این مه معمولا به رنگ های آبی و خاکستری و قهوه ای است.

آشنایی با سبک نقاشی

تونالیسم از تکنیکی شاخص با به کار گیری ارزش میانی رنگ ها، به گونه ای که در تقابل با وضوح زیاد و پررنگی شدید است، استفاده می کند. نتیجه در این سبک، ظاهر نکردن تاثیرات کلی است به این معنا که اشکال تونالیست هرگز کاملا آشکار نیست.

آشنایی با سبک نقاشی

ویژگی های بارز تونالیسم

سادگی در این سبک نقاشی، عدم وضوح، انفرادی اشکال (طراح ها) در سکوتی وادار کننده به تفکر، و یک دستی یکپارچه به علاوه فاکتور هایی همچون مناظر دلپذیر و روشن در حضور پشت زمینه ای مه آلود که با نور ماه روشن شده از مشخصه های اصلی تونالیسم هستند.

فراگیری سبک نقاشی

 سبک باربیزون

مکتب باربیزون یک مکتب نقاشی فرانسوی در اواسط قرن نوزدهم بود، که خود بخشی ازجنبش طبیعت گرایی است. بار بیزون سهم بارزی در به پدید آوردن واقع گرایی در نقاشی منظره فرانسوی داشت.

با اینکه پیروان این سبک از نقاشی تحت تاثیر جستجوی جنبش رمانتیک برای آرامش در طبیعت بودند، اما همان قدر از شباهت سازی نمایشی منظره های رمانتیک پرهیز می کردند که از سنت های کلاسیک و آکادمیکی که از منظره تنها به عنوان پشت صحنه ای برای داستان های تاریخی یا حکیمانه استفاده می شد نیز پرهیز می کردند.

آشنایی با سبک نقاشی

 سبک پرسیژنیسم

پرسیژنیسم یا راست خط کاری یک جنبش هنری است که بعد از جنگ جهانی اول و قبل از جنگ جهانی دوم در ایالات متحده آمریکا به وجود آمد. سادگی اشکال، صراحت هندسی سطوح، راست بری خط و دقت در سامان بخشی به عناصر تصویری از ویژگی های آثار نقاشان این جنبش بود که از سال هزار و نه و صد و پانزده گرد هم آمده بودند.

مضمون این سبک

این نقاشان معمولا مضمون کار خود را صحنه هایی صنعتی، شهری و ساختمانی خالی از وجود آدمی انتخاب می کردند. به این جنبش نام های دیگری مانند حجم گری واقع نما، نقاشان پاکی پرداز و پاکی پردازان هم داده اند. جنبش راست خط کاری روی جنبش های واقع گرایی جادویی و هنر عامه تاثیر  داشته است.

پس از مطالعه این مطلب برای آشنایی با دیگر هنر نقاشی با اکریلیک و همچنین رشته عکاسی پیشنهاد می کنیم از این لینک ها دیدن کنید.

منبع : آرگا

مطالب مرتبط
مطالب داغ
همچنین ببینید
مشاهده دیدگاه های این مطلب
دیدگاه های مطلب
۰ دیدگاه برای این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *