احساسات افراد پس از جدایی برخی اوقات کاملا با هم در تضاد هستند، روزی از اینکه دیگر لازم نیست مشکلات همسر سابقتان را حل کنید، خوشحال هستید. روزی دیگر از احساسات منفی و ناراحت کننده رنج می برید. ما در این مقاله می خواهیم نحوه کنترل وابستگی بعد از جدایی را به شما بیاموزیم.
کنترل وابستگی بعد از جدایی
جدایی یا طلاق یک اتفاق قانونی و فیزیکی نیست بلکه یک فرآیند عاطفی می باشد. همچنان بعد از جدایی پیوندی عاطفی تلخ و گزنده میان همسران سابق وجود دارد. به طور معمول احساسات بعد از طلاق ناپایدار و بی ثبات می باشد. زوجین زیادی یک تا سه بار تلاش می کنند تا با هم آشتی کنند. بیش از دو سوم همسرانی که از هم طلاق گرفته اند می گویند همسر سابقشان نخستین فردی است که در مواقع بحرانی و دشوار با او تماس می گیرند.
این احساسات موجب به وجود آمدن وابستگی بعد از جدایی می شود، به ویژه اگر پای فرزندانی در میان باشد. اگر یکی از والدین به طور دائم در رفت و آمد باشد، خانواده دیگر قادر نیست حد و مرزها و قوانین جدیدی را درباره مسائل مادی، مسئولیت های خانه، فضای زندگی، آشنایی افراد جدید به قصد ازدواج مجدد و تربیت فرزندان تعیین کند.
نشانه های عاطفی طلاق
زنان در شش ماه اول بعد از جدایی بیشتر دارای نشانه های تنهایی، افسردگی، بیماری، بی خوابی، مشکلات حافظه، ناکارآمدی در مسئولیت های شغلی و سوء مصرف مواد مخدر می باشند. تحقیقان نشان داده اند که مردان نیز احساس اضطراب، گناه، پوچی، وابستگی شدید، شکست و افسردگی می کنند که خودشان از آن آگاه نیستند.
همسرانی که از هم طلاق می گیرند، طی یک سال نخست بعد از طلاق با احساسات تلخی مانند خشم، افسردگی، اضطراب، احساس طرد شدن و ناشایستگی روبرو می شوند. خانم ها بیشتر احساس درماندگی می کنند، آسیب پذیر می شوند و عزت نفس و اعتماد به نفسشان کاهش پیدا می کند، اما مردان که معمولا بیشتر کار می کنند، کمتر می خوابند عملکرد آن ها نامناسب و ناکارآمد می شود. این احساسات در همسران مسن تری که سالیان بیشتری را در کنار هم زندگی کرده اند، شدید تر می باشد. تعداد تصادف خودرو و جریمه های رانندگی هر دو طرف بعد از طلاق دو و سه برابر قبل از طلاق می شود.
کارهای رهایی از وابستگی پس از طلاق
افراد زیادی بعد از اینکه از هم طلاق می گیرند همچنان به بهانه های مختلف و گوناگون با شریک عاطفی سابقشان تماس می گیرند تا در جریان اوضاع و احوال او قرار بگیرند و برخی مواقع با کمک گرفتن از او در زمینه ها گوناگون سعی می کنند تا این حس منفی وابستگی را در خود کمتر کنند. قطع به یقین احساسات دلتنگی و وابستگی پس از جدایی بسیار سخت و غیر قابل تحمل می باشد ولی واقعیت این است که این اتفاقی که رخ داده است و شما باید به بهترین شکل با احساسات و هیجانات بعد از آن کنار بیایید. حال می خواهیم بگوییم چه کارهایی لازم است که برای رهایی از وابستگی بعد از جدایی انجام بدهید.
برای احساس خوشحالی از پذیرش وظایف شانه خالی نکنید
کسانی که مطمئن نیستند چگونه می توانند از لحاظ عاطفی از خودشان مراقبت کنند، به احتمال زیاد تلاش می کنند شخص دیگری را برای مراقبت از خود پیدا کنند. مهم نیست فرد جدیدی که می خواهید مسئولیت شما را به عهده بگیرد، تا چه اندازه می تواند حال شما را خوب کند، در هر صورت پیشنهاد می شود از لحاظ عاطفی به خودتان متکی باشید و استقلال عاطفی را تمرین کنید تا این که به فرد دیگری وابسته شوید. دستیابی به این استقلال مستلزم خودشناسی، آموزش و تمرین می باشد. به این ترتیب در نهایت قادر هستید در موقعیت هایی که قبلا در آن ها به عشق سابقتان وابسته بودید، به خوبی از خودتان مراقبت کنید.
به عنوان مثال اگر احساس فشار ناامیدی، ناراحتی، تنهایی یا فشار کردید، به جای آنکه تلاش کنید تا به نحوی با همسر یا شریک عاطفی تان تماس بگیرید خودتان سعی کنید تا این احساسات منفی را از خود دور نمایید. علاوه بر این، چنین روحیه مستقلی در زمانی که احساس نیاز می کنید، به کمک شما می آید. به طور مثال اگر همسر سابق شما به پیام شما جواب نمی دهد، به این موضوع فکر می کنید که “چرا جواب منو نمیده؟”. سپس به جای آنکه برای او پیام های زیادی بفرستید، صبر کنید و با خودتان بگویید “خلی خب، اصلا دوست ندارم او را تحت فشار بگذارم.”
والد مهربان و دلسوز برای کودک درون خود باشید
یکی از کارهایی که برای رهایی از وابستگی بعد از جدایی می توانید انجام بدهید این است که والدی مهربان و دلسوز برای فرزند خود باشید. بیان آسیب پذیری یکی از راه های برقراری تماس با کودک درون شما می باشد. بهترین و مناسبترین راه برای همدلی کردن و مجال خودنمایی دادن به کودک درون خود این گونه می باشد که این بخش از وجود خود را بشناسید و به طور مستقیم با او صحبت کنید؛ به طور مثال با صدایی که در آن ضعف و شکنندگی موج می زند به کودک درون خود بگویید: “خیلی می ترسم، ناراحتم، تنهام یا آسیب دیدم.”
وقتی احساس درماندگی کردید و آن را صادقانه ابراز کردید، از دیدگاه یک والد مهربان و دلسوز نسبت به کودک درون خود واکنش نشان بدهید. اولین کاری که می توانید انجام بدهید، این می باشد که ببینید زمانی که کودک درون شما رنج و ناراحتیش را ابراز می کند تا چه اندازه بی گناه، معصوم و آسیب پذیر است و بعد چند نفس عمیق بکشید.
با انجام این کار قادر هستید خودتان را در دوران کودکی تصور کنید و با این تصور ذهنی ارتباط برقرار کنید. سپس با دلسوزی کودک درون خود را مطمئن کنید که داشتن چنین احساسات و افکار ناراحت کننده ای هیچ اشکالی ندارد. در هر صورت نمی توانید از احساسات و افکار ناامیدانه امتناع کنید، پس تصمیم بگیرید که با عشق و توجه به خودتان کمک کنید. در این مرحله در مقام بزرگسال مسئولیت قرار می گیرید که مصمم است هر چه توان دارد برای مراقبت و محافظت از این کودک دوست داشتنی به کار بگیرد. حتی اگر شما نمی دانید که باید چه کاری انجام بدهید، با ملایمت به خودتان بگویید: “بالاخره راهش را پیدا می کنم” یا این کمی جسورانه عمل کنید و به خودتان قول های امیدوار کننده بدهید.
یاد بگیرید که بیشتر حواستان به خودتان باشد
یکی از راه هایی که از وابستگی بعد از جدایی رها می شوید این است که یاد بگیرید بیشتر هوای خودتان را داشته باشید. همه ما نیاز فطری برای برقراری ارتباط با دیگران داریم و تلاش برای پیدا کردن دوستانی جدید همواره ارزشمند می باشد. قرار نیست از تمام جهان فاصله بگیرید، فقط به خودتان تکیه کنید و به یک راهب تارک دنیا تبدیل شوید و استقلال خود را از مابقی انسان ها رسما اعلام نمایید. در واقعیت مقصود این مرحله این می باشد که شما قادر باشید بدون اینکه به همسر یا شریک سابقتان احساس نیاز و وابستگی داشته باشید، خاطرات گذشته را فراموش کنید و به زندگی خود ادامه بدهید.
البته باید یاد بگیرید که چگونه از خود مراقبت کنید. در صورتی که خواهان این می باشید که کمتر نیازمند باشید، ابتدا باید قبول کنید که نیازها بسیار مهم می باشند و اگر نادیده گرفته بشود و چشمتان را بر روی آن ها ببندید، خود به خود برطرف نمی شوند. وابستگی اغلب ناشی از نادیده گرفتن نیازها و نادیده گرفتن خود می باشد. به خودتان اجازه بدهید که احساس آسیب پذیری درونی شما نمود خارجی پیدا کند و بدون آنکه خود را به دلیل انسان بود ملامت کنید، این ضعف و آسیب پذیری را توضیح دهید. به گونه دیگر، افزون بر این که به خودتان اجازه می دهید تا ناامیدی و ناراحتی تان را ابراز کنید، این حق را به خود می دهید که جملاتی مثل “میترسم تنهایی از پسش برنیام یا “قلبم شکسته” را از سر درماندگی بیان کنید.
برای آزاد کردن احساس دلسوزی نسب به خود باید بپذیرید که دارید روز های سخت و دشواری را می گذرانید. وقتی شرایط سخت خود را قبول کردید، کمی گریه و بی قراری می کنید و بعد احساس رهایی عاطفی را تجربه می کنید، احساسی که توانایی آرام کنندگی معجزه آسایی دارد. بنابراین برای اینکه به چنین احساس برسید لازم است که تمرین کنید. ولی مطمئن باشید که این کار ارزشش را دارد که به طور مرتب بر روی آن کار کنید؛ شاید فکر بدی نباشد که در این زمینه از یک موسیقی الهام بخش کمک بگیرید.
فکر نکنید که دیگران وظیفه برطرف کردن نیاز های شما را دارند
یکی از کارهایی که برای رهایی از وابستگی بعد از جدایی باید انجام بدهید این است که تصور نکنید دیگران وظیفه دارند که نیاز های شما را رفع کنند. یکی از مراحل اساسی که باید در مسیر به سمت آزادی بردارید، این است که بگذارید دیگران از قید و بند های مربوط به شما آزاد شوند و قلبتان را از نفرت و آشکار مخفیانه نسبت به رفتارهایشان پاک کنید. شاید وسوسه شوید که از همسر سابقتان عصبانی شوید که چرا در مواقع سخت و دشوار و زمانی که به او نیاز دارید، به کمک شما نمی آید یا ناامیدتان نمی کند. ولی باید قبول کنید که خشم و نفرت راه حل مشکل شما نیست.
به خاطر بیاورید تا کنون چند بار از کنار یک مرد بی خانمان در خیابان گذشته اید و حتی یک ریال هم به او کمک نکردید. زمانی که به گدای عاطفه مبدل می شوید، در شرایط دشوار شبیه به هم قرار می گیرید.می توانید از دیگران یاری بطلبید، ولی اصرار ورزیدن به دیگران برای این که به شما کمک کنند، فایده ای ندارد. چون که این حقیقت تلخ زندگی این می باشد که هیچ کس وظیفه ندارد و مجبور نیست به شما کمک کند. پس در این شرایط بهترین حامی و پشتیبان خودتان هستید. هر چند وجود یک شبکه اجتماعی قوی و حمایتگر برای پشت سر گذاشتن این دوران می تواند به شما کمک بسیاری بکند.
پس از پایان این مطلب برای مطالعه چگونگی کنار آمدن با جدایی و اختلال اضطراب جدایی می توانید به سراغ مطالب قرار داده شده بروید و اطلاعات کامل تری را در رابطه با این موضوعات به دست آورید.
منبع : آرگا