همانطور که می دانید سفر های خانوادگی جزو سفر های بسیار لذت بخش می باشد و تمام اعضای خانواده از چند هفته قبل از مسافرت رفتن برنامه های خود را به گونه ای میچینند که به راحتی به سفر بروند و در کنار اعضای خانواده سفری بسیار به یاد ماندنی و لذت بخش داشته باشد و می تواند برای موضوع یک انشا نیز بسیار مناسب باشد که بهتر است با موضوع انشا درباره سفر خانوادگی همراه ما باشید.
گلچینی از انشا درباره سفر خانوادگی
شاید برای شما نیز پیش آمده است که موضوع انشا خواسته شده از شما سفر خانوادگی است و تمایل به نوشتن انشای زیادی و خاصی دارید به همین خاطر، در ادامه مطلب نمونه هایی از چند انشا در مورد سفر خانوادگی را گرد آوری کرده ایم که بنا به سلیقه تان می توانید یکی را انتخاب کنید که امیدواریم از مطالعه آن نهایت لذت را ببرید.
انشا درباره سفر خانوادگی
سفر های خانوادگی سختی ها و خوشی های خودش را دارد مثلا در خانواده ی ما برای یک سفر خانودگی لازم است از یک تا چند هفته قبل از سفر هماهنگی انجام شود هماهنگی برای کار پدر، مادر، من و برادرم که کار مشکلی به نظر می رسد.
اغلب اوقات هر کدام از ما کاری دارد که مانع از رفتن به یک سفر می شود و بعضی اوقات نیز ممکن است یکی از اعضای خانواد مجبور شود در خانه بماند و بقیه بدون او سفر را آغاز کنند.
اما خوب بعضی وقت ها هم شانس با ما یار است و کار ها طوری پیش می رود که همگی می توانیم در کنار هم به مسافرت برویم، در این موارد مادر همیشه حواسش به همه چیز است و مدام به هر کدام از ما تذکر می دهد تا مبادا لوازم مورد نیاز برای سفر را فراموش کنیم.
زمانی که سفر خانوادگی ما آغاز می شود مادر کمی آسوده خیال می شود و به خودش استراحتی می دهد زیرا از آن جا به بعد کار ها بیش تر به عهده ی پدر و برادرم است و آن ها برای پخت و پز که آماه کردن یک کباب خوشمزه است یا حتی پیدا کردن رستوران پیش قدم می شوند و نوبت من و مادر می شود تا از غذا های آن ها ایراد بگیریم و کمی بخندیم.
در پایان هر سفر نیز مادر باز هم با حواسی جمع به سراغ تک تک ما می آید و تاکید می کند تا لوازم خود را فراموش نکنیم و بعد با خاطره ای خوش به خانه بر می گردیم.
خوشبختانه سفر های خانوادگی ما پر از خاطرات خوش است و خاطره ی بدی از این سفر ها به یاد ندارم و دلیل این مسئله نیز شاید همدل بودن ما با یک دیگر است، ما در خوشی ها و سختی ها کنار هم هستیم و در صورتی که دچار مشکل شویم سعی می کنیم با مشورت و کمک هم از سد آن ها بگذریم و روز های خوشی و آسایش را در کنار یک دیگر تجربه کنیم
*****
انشا زیبا درباره سفر و مسافرت خانوادگی
من سفر کردن را خیلی دوست دارم. مکانی که می خواهیم به آن جا مسافرت کنیم و همسفرهای ما خیلی مهم هستند و هرکسی در این مورد سلیقه ای دارد.
مثلا من دوست دارم به طبیعت سفر کنم و مسافرت به شهرهای شمال ایران را خیلی دوست دارم اما خواهرم مکان های تاریخی و موزه ها را دوست دارد و دوستم شهرهای جنوب ایران و مخصوصا کویر و آسمان پر از ستاره و قشنگش را دوست دارد اما من دوست ندارم به بیابان ها سفر کنم حتی به خاطر آسمان پر از ستاره اش!
به جایش خیلی به آبشار و رودخانه و دریا و جنگل مسافرت کرده ام و لذت زیادی هم برده ام. من همیشه با خانواده ام سفر می روم اما دوست دارم با همکلاس هایم و همه دوستانم به مسافرت بروم که تا به حال موقعیت آن پیش نیامده است.
یک بار در مسافرت به شمال کنار رودخانه ای در مسیرمان توقف کردیم و چادر زدیم، آرامش آن جا خیلی روحیه من را شاد کرد. در اطراف ما دشت بزرگ سر سبزی هم بود که با پدر و مادرم در آن جا دویدیم و خندیدیم و عکس انداختیم.
پدرم معمولا مسئولیت آشپزی در مسافرت را به عهده می گیرد، آن روز هم آشپزی کرد و شام خوشمزه ای آماده کرد. ما شب را همان جا در چادر خوابیدیم. من خوابیدن در چادر در طول مسیر مسافرت را هم خیلی دوست دارم.
مسافرت کردن روحیه ما را شاد و اطلاعات ما را زیاد می کند. حتی ممکن است دوستان جدیدی هم در طول سفر پیدا کنیم که بعدها هم با آن ها این دوستی را ادامه دهیم. همین طور با فرهنگ و تاریخ شهرهای مختلف کشورمان آشنا می شویم.
خلاصه سفر شادی و لذت و تجربه های خوب با خودش دارد و حال آدم را خوب می کند.
انشا در مورد سفر برای نوجوانانروح ما انسان ها در اثر روزمرگی و یکنواختی زندگی دچار نا آرامی شده و راکد بودن و یک جا ماندن باعث بروز بیماری های مختلف روحی و روانی به خصوص افسردگی و مشکلات عصبی فراوانی می شود.
با وجود پیشرفت و مدرنیته شدن دنیایی که در آن زندگی می کنیم یعنی دنیای صنعت و پیشرفت های صنعتی، اما تنها کمیت زندگی های ما بهبود یافته و کیفیت زندگی مان به شدت نزول پیدا کرده است.
اکثر افراد جامعه پر از خستگی های روحی و جسمی هستند و یکی از راه های بهبود این شرایط و درمان بیماری های عصبی سفر کردن است. به خصوص اگر بتوان در طول سفر، خانواده و اقوام را دور هم جمع کرد زیرا جمعی کوچک با ارتباطات قوی و شاد تاثیر عالی در روحیه دارد و فشار های عصبی و افسردگی و خستگی ها را از تن بیرون می برد.
سفر کردن علاوه بر درمان بیماری های روان و آرامش تن و اعصاب انسان، زمینه تجربه های متفاوتی را برای ما فراهم می کند و بسیاری از استعدادها و نقاط قوت و ضعف ما در طول مسافرت برای ما آشکار می شود.
قسمت مهمی از تربیت بچه ها در خانواده های کوچک و کم جمعیت امروزی می تواند در سفر کردن صورت گیرد چرا که بسیاری از خصوصیات زشت و ناپسند و میزان تحمل و صبر افراد در مسافرت مشخص می شود و سفر ما را در جهت رشد شخصیت مان هدایت می کند.
در سفر کردن با بسیاری از مسائل از جمله آداب و سنن قوم های مختلف و تاریخ و فرهنگ مناطق گوناگون آشنا می شویم.
بیرون آمدن از چهار دیواری کوچک خانه های خود و قدم گذاشتن در دنیایی بسیار وسیع تر و گسترده تر از یک خانه دنیایی از تجربه و عبرت آموزی است که همه ما باید گاه به گاه از آن بهره مند شویم.
*****
انشا درباره سفر خانوادگی با مفهوم زیبا
پدر اعتقاد داشت سفر خانوادگی یکی از واجب ترین کارهایی است که هر مردی باید شرایطش را فراهم کند. برای همین هر چند وقت یک بار چند روز تعطیل را برای مسافرت در نظر میگرفت یا مشغله های کاری اش را کنار میگذاشت و برای سفر برنامه ریزی میکرد. مادر سخت مشغول خانه داری و بچه داری بود و مخصوصا از زمانی که خواهر کوچکم به دنیا آمده بود بیشتر او را خسته و کلافه می دیدیم. برای همین پدر این بار برای مسافرتمان، مادربزرگ، پدربزرگ و خاله را هم دعوت کرده بود تا کمک حال مادر باشند.
از آنجا که هوای تابستان بسیار گرم بود، شهر همدان را انتخاب کردیم که هم خنک و هم بسیار زیبا و جذاب است. در این مسافرت ما لیستی از جاذبه های گردشگری همدان را تهیه کردیم و از تعدادی از آن ها بازدید کردیم. از غار علیصدر و شهر سفال گرفته تا آرامگاه ابوعلی سینا و باباطاهر عریان و گنجنامه همدان که کتیبه های باستانی داشت.
ما مرتبا از پدر درباره تاریخ و فرهنگ همدان و مکان هایی که به بازدید آنها میرفتیم سوال میپرسیدیم و او هم پاسخ میداد. اگر چیزی را نمیدانست آنقدر پرس و جو میکرد که به جواب میرسید و این باعث میشد احساس بسیار خوبی نسبت به هم پیدا کنیم. مادر حالا روحیه بشاش تری پیدا کرده بود و از مناظر طبیعی و متفاوت شهر همدان لذت میبرد. پدر بزرگ و مادربزرگ، لبخند رضایتی بر لب داشتند و با آرامش، به دنبال ما میآمدند و هرجا احساس میکردند خسته شده اند و یا توان پیاده روی ندارند، در مهمانخانه ای که کرایه کرده بودیم میماندند و از خواهر کوچکم نیز مراقبت میکردند.
احساس همیاری و اتحادی که در یک سفر خانوادگی بین افراد خانواده به وجود میآید بسیار عالی است و خاطرات خوشی که با هم تجربه میکنند آن ها را به هم نزدیکتر میکند.
با این حال مشکلاتی هم ممکن است به وجود بیاید. تفاوت سلیقه ها یکی از این مشکلات است. ما جوانترها میخواهیم جنب و جوش بیشتری داشت باشیم و از بعضی انتخاب های بزرگترها حوصله مان سر میرود.
انتخاب غذاهایی که در مسافرت میخوریم هم یکی دیگر از این مشکلات است. در طول راه بارها خواهر کوچکم بی قراری کرد و ما چاره ای جز تحمل نداشتیم. پدر بزرگ و مادربزرگ هم مرتب به دنبال دستشویی و یا جایی برای استراحت بودند که بعضی مواقع برنامه ما را دچار تاخیر میکرد یا حتی گاهی به کلی به هم میزد. با این حال همه این خاطرات شیرین است و سفر خانوادگی را تبدیل به یک تجربه عالی میکند.
برای اینکه بتوانیم از یک سفر خانوادگی لذت بیشتری ببریم باید توقعات خود را کاهش دهیم. هم در خرج و مخارج صرفه جویی کنیم تا مسافرت به سادگی و راحتی طی شود و هم از خودگذشتگی داشته باشیم تا در انتخاب مکان های گردشگری و مسائل دیگر دچار اختلاف نشویم و به توافق و همدلی برسیم.
اینکه میگویند آدم ها هر چه خاطرات بهتری با هم داشته باشند بیشتر به هم علاقمند میشوند کاملا درست است. روابط یک خانواده با مسافرت های خانوادگی گاه به گاه، مستحکم تر میشود و به نظر من همین باعث میشود سفر کردن یکی از برنامه های واجب و لازم برای هر خانواده باشد.
*****
در پایان به شما همراهان عزیز پیشنهاد می کنیم در صورت تمایل جهت مشاهده انواع انشا با موضوعات مختلف می توانید روی لینک کلیک نمایید.
منبع : آرگا