در این مقاله ما چهار رمان عاشقانه زیبا را از میان آثار قدیمی و جدید ادبی برایتان انتخاب کردهایم که طرفداران بسیار زیادی دارند، در کلوپهای کتابخوانی مطالعه میشوند و برای نویسندگانشان شهرت به دنبال داشتهاند. اگر به دنبال خواندن عاشقانههای زیبا هستید، این مقاله مخصوص شماست.
- عشق در زمان وبا
خانواده جدید و ثروتمندی وارد شهر شدهاند. تلگرافی برایشان میرسد و قرار میشود فلورنتینو، پادوی تلگراف خانه این تلگراف را به دستشان برساند. او این کار را انجام میدهد و درست در لحظه خروج از خانه چشمش به فرمینا میافتد، دختر جوان و زیبای خانواده. عشق در یک نگاه شکل میگیرد. فلورنتینو تصمیم میگیرد برای فرمینا نامهای بنویسد و در آن احساساتش را شرح دهد. نامه به دست فرمینا میرسد و او هم جواب میدهد. رابطه عاشقانه این دو آغاز داستان «عشق در زمان وبا» است که توسط نویسنده معروف کوبایی، گابریل گارسیا مارکز نوشته شده است. داستان با آمدن دکتر جوان به خواستگاری فرمینا روند دیگری میگیرد و بین دو عاشق فاصله میافتد. فاصلهای که به هیچ وجه فلورنتینو را نا امید نمیکند؛ نه در جوانی و نه در سالخوردگی. فراز و نشیبهای زندگی این دختر و پسر جوان، مشکلاتی که از آنها عبور میکنند و نحوه کنار آمدن فلورنتینو با فراق معشوق دستمایههای اصلی داستان مارکز است که توانست توجه جهانی به خود جلب کند. از روی این کتاب، فیلمی سینمایی با بازی خاویر باردم در نقش فلورنتینو ساخته شد که روند کلی داستان را نشان میدهد.
- ملت عشق
الیف شافاک نویسنده ترکیه ای، ناگهان با رمان ملت عشق بر سر زبانها افتاد و امروز نویسندهای شناخته شده به شمار میآید. این نویسنده جوان ملت عشق را با رویکردی به زندگی مولوی و شمس تبریزی نوشته است. داستان ملت عشق روایت زنی موفق و کدبانو به نام الا را نشان میدهد که در میانسالی به سر میبرد، خانواده خودش را دارد؛ اما از زندگی عاشقانهاش راضی نیست. در همین وضعیت کتابی به دستش میرسد که مردی به نام عزیز زاهارا آن را نوشته است؛ در حقیقت این کتاب است که زندگی مولوی را بررسی میکند و شافاک دو داستان را به صورت هم زمان با هم جلو میبرد. الا نسبت به عزیز کنجکاو میشود و شروع به مکاتبه با او میکند و کم کم با جلو رفتن داستان شمس و مولوی، داستان الا و عزیز هم جلو میرود. خواندن این کتاب به ویژه برای کسانی که دوست دارند با مولوی به عنوان شاعر چند مورد از زیباترین اشعاری که تا به حال نوشته شده است و همین حالا باید آنها را بخوانید، آشنا شوند، ایدهآل است. این کتاب چهل قانون عشق را هم بیان میکند که هر کدام بسیار جذاب هستند.
- غرور و تعصب
سن رمان غرور و تعصب از دو رمانی که تا به اینجا معرفی کردیم، بسیار بیشتر است؛ اما مضمون عاشقانه این کتاب هیچ وقت کهنه نمیشود. جین آستین این داستان را درباره خانواده بنت و پنج دخترشان با وضعیت مالی متوسط نوشته است. دو دختر بزرگتر خانواده، جین و الیزابت در سن ازدواج هستند؛ هر دو زیبا رو و فهمیده. با وجود این خواهران کوچکترشان از نظر رفتاری چندان چنگی به دل نمیزنند. یکی از دوستان خانوادگی بنتها یک مهمانی ترتیب میدهد و در این مهمانی دو مرد جوان تازه وارد حضور پیدا میکنند، آقای بینگلی و آقای دارسی که هر دو هم خوش قیافه هستند و هم ثروتمند. این مهمانی مقدمه آشنایی و علاقمندی بینگلی به جین میشود؛ اما اتفاقاتی میافتد که باعث میشود الیزابت از آقای دارسی متنفر شود. داستان روند اتفاقات عاشقانه این دو خواهر را جلو میبرد و در عین حال به بررسی و معرفی بیشتر پدر و مادر خانواده و سه خواهر دیگر و مشکلاتی که برای الیزابت و جین درست میکنند، میپردازد. در نهایت از آنجایی که مرز نفرت و عشق باریک است، الیزابت و آقای دارسی کم کم به هم نزدیک و علاقمند میشوند. این داستان عاشقانه کلاسیک سالهاست که جزو محبوبترین و دوست داشتنیترین رمانهای دنیا به شمار میآید.
- من پیش از تو
دختر جوانی به نام لوییزا با خانواده مهربانش زندگی میکند و برای کمک به خودش و آنها در یک کافه کار میکند تا اینکه کارش را از دست میدهد و تصمیم میگیرد برای به دست آوردن درآمد به دنبال کار دیگری بگردد. در همین اثنا خانواده ثروتمند ترینر به دنبال پرستاری برای مراقبت از پسر جوانشان میگردند. پسر خوش قیافه این خانواده درست در شرایطی که در اوج جوانی به سر میبرده، تصادف وحشتناکی میکند و از گردن به پایین فلج میشود. حالا او خسته، بی حوصله و بد خلق است و تحمل کسی را در اطرافش ندارد. لوییزا که از همه جا بیخبر است برای استخدام در این شغل اقدام میکند و موفق میشود؛ اما اولین برخورد او با ویلیام اصلا شیرین نیست. برخوردهای بعدی هم همین طور؛ اما آیا لوییزا تسلیم بد خلقیهای ویلیام میشود؟ نه. او با روحیه شاد و سرزندهای که دارد روح زندگی را به این پسر برمیگرداند و این دو کم کم به هم علاقمند میشوند؛ اما مشکل بزرگتری سر راهشان است.
رمان من پیش از تو نوشته جوجو مویز یکی از پر فروشترین رمانهای عاشقانه چند سال اخیر است و درست است که در دسته داستانهای پایان شاد قرار نمیگیرد؛ اما آنقدر شیرین روایت شده و آنقدر کاراکترهایش دوست داشتنی هستند، که آشنایی با آنها، درسهایی که به هم میدهند و روایت عاشقانهشان تا مدتها در ذهنتان باقی خواهد ماند.
منبع : آرگا