شخصیت، یکی از اساسی ترین فاکتور های رشد افراد در امتداد مسیر زندگی می باشد، طبیعتا در طول زندگی خود در نتیجه برخود های اجتماعی با دیگران شاهد شخصیت ها و رفتار های متفاوت بسیار بوده ایم، همین امر ساختار خاطرات شیرین و تلخ ما را به دست می گیرد و در هر ورق از خاطرات زندگی ما نقش های مثبت و منفی می نگارد. یکی از رفتار های ناخوشایند که به احتمال زیاد با آن رو به رو شده اید، می تواند وجود خودشیفتگی در افراد باشد. افراد خودشیفته در درون خود احساس خود بزرگ بینی، تکبر و غرور دارند و فاقد احساس همدلی و خودآگاهی با دیگران می باشند و نیاز مفرط به تعریف و تمجید دیگران دارند، برخی افراد نیز به خودشیفتگی پنهان مبتلا هستند، کسانی که در این دسته قرار می گیرند، رفتار ها و نشانه های کلیشه ای انسان خودشیفته را از خود نشان نمی دهند، عمده ترین تفاوت در افراد مبتلا به خودشیفتگی به شکل پنهان این است که علائمی چون خود برتر بینی، توجه طلبی، تکبر و استحقاق را به صورت آشکار از خود نشان نمی دهند و همین امر وجود این اختلال را در این افراد دشوار تر می کند.
اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) از اختلالات شخصیت می باشد، اختلال شخصیتی یک الگوی پایدار از تجربیات درونی و رفتاری است که از فرهنگ هنجار فرد، منحرف شده است. این الگو پایدار و طولانی مدت می باشد و عموما شروع این اختلال را می توان در اوایل بزرگسالی و نوجوانی پیدا کرد. بررسی ها نشان می دهد به طور میانگین حدود ۵ درصد از افراد دچار اختلال شخصیت خود شیفته هستند. ممکن شخصی با همین علائم در نزدیکی شما وجود داشته باشد، اما به دلیل رفتار متفاوت و پنهانی بودن این خودشیفتگی تشخیص وجود این ویژگی ها در درون فرد به قدری سخت باشد که شما و دیگران متوجه این اختلال در فرد نباشید.
همه چیز درباره خودشیفتگی پنهان
تشخیص واضح خودشیفتگی به صورت پنهان حتی برای برخی از روانشناسان نیز کاری دشوار و چالش برانگیز به حساب می آید، این نوع از اختلال با نشانه های خودشیفتگی معمولی تفاوت های بسیاری دارد و همین امر بر دشواری تشخیص دامن می زند. باید گفت افراد مبتلا به خودشیفتگی به طور معمول ویژگی های شخصیتی خود را به عنوان علائم یک اختلال به حساب نمی آورند.
فرد مبتلا به خودشیفتگی آن هم به شکل پنهان در بیشتر مواقع فردی درونگرا، خجالتی، حساس و از منظر اجتماع منزوی می باشد، با این حال در زیر این تصویر آشکار، هسته شخصیتی آنها مشابه خودشیفتههای آشکار است. البته باید دانست خودشیفتگی پنهان و آشکار در برخی موارد دارای علائم مشترک نیز می باشند، به همین جهت ممکن است فرد دارای اختلال پنهان احساسات خود را به طور کامل نشان بدهد. خودشیفتگی پنهان با نام های دیگر خودشیفتگی آسیب پذیر یا خودشیفتگی آرام نیز شناخته می شود. پیش از بررسی علائم فرد دارای خودشیفتگی آسیب پذیر باید تعریف جامع تری از خودشیفتگی آشکار و پنهان در اختیار داشته باشید.
خودشیفتگی چیست؟
درباره بیماری خودشیفتگی چه می دانید؟ فرد خودشیفته در درون خود احساس می کند شخصیت بسیار مهمی می باشد و بیش از اندازه بودن این احساس می تواند، در سایر تعاملات فرد مبتلا با دیگران خدشه وارد کند. از شایع ترین علائم این اختلال احساس مهم بودن یا خود بزرگ بینی، خیال پردازی درباره تاثیرگذار، مشهور و مهم بودن، بزرگنمایی درباره توانایی ها و دستاورد های خود، اشتیاق به مورد تحسین قرار گرفتن، دل مشغولی به زیبایی و قدرت و موفقیت خود، داشتن حس اغراق آمیز از منحصر به فرد بودن، باور به این موضوع که دنیا چیزی به او بدهکار است، سوء استفاده از دیگران برای رسیدن به خواسته خود، مهم نبودن تاثیر رفتارشان بر دیگران و نداشتن حس همدلی با دیگران می باشد، این علائم می تواند در خودشیفتگی پنهان نیز وجود داشته باشد.
افسانه ای قدیمی منشا گرفته از یونان باستان شخصیت دارای خودشیفتگی را نارسیستیک نام نهاده، دلیل بهره گیری از این نام وجود جوان خوش سیمایی به نام نارسیس بوده است. این جوان هیچ دختری را شایسته نمی دانست و آن ها را تحقیر می کرد. خدای انتقام از متکبران، که نمسیس نام داشت متوجه این موضوع شد و نارسیس را به سوی برکه ای کشاند، به محض این که نارسیس انعکاس تصویر خود را در آب دید عاشق سیمای خود شد، روزی خود را درون آب انداخت تا تصویر را بگیرد، اما چون شنا بلد نبود غرق شد و به گل نرگس بدل شد، خود بزرگ بینی و نادیده گرفتن دیگران از زمان های بسیار دور نشانه وجود خودشیفتگی در افراد بوده است.
خودشیفتگی پنهان چیست؟
افراد مبتلا به این اختلال خود را خاص می دانند، همیشه از دیگران انتظار دارند به دلیل خاص بودنشان رفتار مطلوبی با او داشته باشند و معتقد هستند هرچه می خواهند، باید فورا به دست آورند و این دست آورد ها به دلیل ارزش آن ها می باشد. دیگران را بی ارزش می دانند و در صورتی که نیاز هایشان توسط دیگران برآورده نشود آن ها را بی فایده می دانند، الته بروز بیشتر این رفتار ها پنهانی می باشد و به سادگی قابل تشخیص نیستند. در ادامه می توانید با سایر علائم خودشیفتگی آرام آشنا شوید.
حس پنهان مهم بودن
تفاوت احساسی در نوع آشکار این اختلال این است که فرد حین تعامل با دیگران بسیار مغرور است و احساس تمایز و مهم بودن دارد، در نوع پنهان این اختلال بروز این حس کمتر و پنهانی می باشد، البته که فرد دارای اختلال پنهان اشتیاق فراوانی برای مهم بودن دارد و نیازمند تحسین دیگران است، اما بروز این تمایلات برای اطرافیان به شکل متفاوتی نمود پیدا می کند و خودشان را کوچک می کنند! این افراد در بیشتر مواقع دستاورد های خود را ناچیز جلوه می دهند، تا دیگران زبان باز کرده و به او اطمینان دهند که قابل تحسین است. در بیشتر این افراد نوعی تواضع افراطی قابل مشاهده می باشد.
سرزش و شرمسار کردن دیگران
استفاده از شرمسار کردن دیگران یک روش شگفت انگیز برای حفظ برتری فرد دارای خودشیفتگی پنهان در رابطه و تعامل با دیگران می باشد، در نوع آشکار این اختلال امکان دارد فرد آشکارا این رفتار را نشان دهد و بی ادب باشد یا از شما انتقاد طعنه آمیز داشته باشد. خودشیفتگان آرام شیوه ملایم تری را اصولا دنبال می کنند و ممکن است برای مقصر بودن شما دلیل تراشی بکنند و آن را توضیح بدهند تا بتوانند طرف مقابل را قانع کنند که مقصر است و خود را قربانی نشان دهند، هدف از این رفتار ها کوچک جلوه دادن شخص مقابل است.
حقارت ساختگی
همانطور که پیش از نیز گفته شد، افراد مبتلا به خودشیفتگی آرام در تلاشند تا از هر فرصتی برای گناه کار نشان دیگران و ایجاد نوعی حس حقارت در شخص مقابل استفاده کنند، برای دست یابی به این مقصود ممکن است مدام نقش یک قربانی را بازی کنند. با بازی کردن نقش قربانی در هر ماجرایی سعی به جلب توجه دیگران دارند و تلاش می کنند تا به شخص مقابل خود تلقین کنند که بسیار مهم هستند و در حقشان اجحاف شده است.
ایجاد سردرگمی
برخی از افراد دارای خودشیفتگی پنهان تلاش می کنند تا برای دیگران نوعی حس سردرگمی ایجاد کنند، در این روش تلاش می کنند تا شخص مقابل در مفاهیم و ادراک خود دچار تردید و سردرگمی شود و جایگاه خودشان را بالاتر می برند، در این روش علاوه بر این که بر ارزش فرد دارای اختلال افزوده می شود باید گفت نوعی سرگرمی نیز برای خود فراهم می کنند.
عدم انتقاد پذیری
افراد خودشیفته پنهان و آشکار در برابر هرگونه انتقادی بسیار حساس عمل می کنند و واکنش تندی از خود نشان می دهند. در بیشتر مواقع از داشتن یک پاسخ معقول و منطقی برای انتقاد وارده به خود عاجز هستند، این افراد در بیشتر مواقع زیر بار نمی روند و از قبول واقعیت طفره می روند. مشاهده این علائم می تواند در افراد خجالتی و منزوی نیز باشد، لازم به ذکر است که با انتقاد مداوم از دیگران نباید به راحتی به آن ها برچسب زد ابتدا باید در اندیشه خود به خوبی تامل کنید، سالم بودن گاهی آموختنی می باشد.
بی توجهی به احساسات دیگران
افراد دچار به خودشیفتگی آرام ممکن است، نسبت به همتای برونگرای خود مهربان تر به نظر برسند، اما این افراد با این وجود نیز از نظر عاطفی دچار خودشیفتگی می باشند و تعریف و تمجیدی از دیگران نخواهد داشت. دلیل این امر این است که برای در امان نگه داشتن خود و حفظ احساس مهم بودن همیشه در تلاش هستند تا از دیگران در جایگاه بهتری باشند. وجود عدم همدلی در این افراد ممکن است باعث شود تا به شکل سالمی پاسخگوی نیاز های عاطفی همسر خود نباشند.
مقابله با افراد خودشیفته
ممکن فردی که به اختلال خودشیفتگی پنهان دچار است، در بین همکاران یا دوستان شما باشد، باید گفت کنترل رفتار فرد خودشیفته تقریبا امکان پذیر نمی باشد، اما در مقابل می توانید نوع رفتار خود را با آن ها کنترل کنید، انجام دادن اقداماتی که در ادامه ذکر شده می تواند به حفاظت از شما در مقابل این افراد کمک کند. در ادامه نکاتی که در برخورد با افراد خودشیفته باید رعایت کنیم را مورد بررسی قرار می دهیم.
مرز مشخص کنید
افراد مبتلا به NPD مرز مشخصی برای رفتار های خود قائل نیستند، اولین اقدام در برخورد با این افراد ایجاد مرز های معین می باشد، برای ایجاد مرزهای سالم باید به معنای تعیین محدودیت ها و انتظارات واقع بینانه همراه با مشارکت و فعالیت واقف باشید. شما می توانید برای آرامش خود فضای بیشتری بین خود و این اشخاص ایجاد کنید.
رفتار خودشیفته را به خود مربوط ندانید
در مواجهه با افراد مبتلا به اختلالات آشکار و پنهان خودشیفتگی ممکن است، دستخوش احساسات منفی نسبت به خود شویم و خود را علت بروز این رفتار های فریبکارانه بدانیم. لازم به ذکر است که این افراد برای جبران حس مهم بودن به بروز این رفتار های نادرست روی می آورند و شما علت بروز این رفتار ها نیستید، در واقع افراد مبتلا به این اختلال با تمام اطرافیان خود چنین رفتاری دارند.
از خودتان دفاع کنید
ایجاد تغییر رفتار فرد خودشیفته تا زمانی که خودش مایل به تغییر آن نباشد، قابل تغییر نیست اما می توانید او را از رفتارش آگاه کنید، با توجه به این موضوع که بیشتر این افراد انتقاد پذیر نیز نیستند می بایست رفتاری مشابه خودشان نشان داد، تا متوجه شوند رفتار درستی ندارند، برای مثال اگر با شخص دارای اختلال قرار ملاقات دارید و او نسبت به این ملاقات ها بی اهمیت است، شما نیز با او همین برخورد را داشته باشید تا او را از رفتار خود آگاه کنید.
فاصله ایجاد کنید
در صورتی که با فرد خودشیفته در ارتباط هستید، پس از گذشت مدتی ممکن است با احساس های ناخوشایندی در خود رو به رو شوید. برخی از این احساسات می تواند شما را ناامید کند و باعث شکست در انجام کارهایتان شود؛ هرچند فاصله گرفتن از این افراد به خصوص اگر عضو دایره دوستان و یا اعضای خانواده باشند، کار دشواری می باشد اما تا جایی که می توانید سعی کنید فاصله خود را با این اشخاص حفظ کنید تا آسیب نبینید. هدف از این فاصله صدمه زدن به شخص دارای خودشیفتگی پنهان نیست، در این روش قصد شما باید فقط محافظت از خود باشد نه آسیب رساندن به دیگران.
منبع : آرگا