شعر دلتنگی را می توان از جمله شعر های عاشقانه زیبا و دلنشین دانست که افراد با سلایق مختلف تمایل زیادی به آشنایی و مطالعه اینگونه اشعار دارند. شعرهای عاشقانه سروده شده در رابطه با دلتنگی حاوی متن های با احساس و زیبایی می باشند که حس دلتنگ بودن را به خوبی بیان می کنند. در این مقاله مجموعه ایی زیبا از انواع اشعار دلتنگی را گردآوری نموده ایم که در ادامه می توانید این اشعار زیبا و احساسی را ملاحظه فرمایید.
سری جدید و زیبای شعر دلتنگی عاشقانه و احساسی :
مجموعه شعرهای دلتنگی که پیش رو دارید مربوط به اشعار عاشقانه زیبا و دلنشینی می باشد که در وصف دلتنگی برای معشوق سروده شده اند. این شعرهای عاشقانه و رمانتیک می توانند حس دلتنگی را به خوبی به نمایش بگذارند و لبریز از احساسات پاک و زیبا می باشند که خواننده را مجذوب خوب می نمایند. تا پایان با شعرهای دلتنگی زیبا ما را همراهی نمایید.
شعر دلتنگی فریدون مشیری
آخر ای دوست نخواهی پرسید
که دل از دوری رویت چه کشید
سوخت در آتش و خاکستر شد
وعده های تو به دادش نرسید
داغ ماتم شد و بر سینه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکید
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روی تو سپید
جان به لب آمده در ظلمت غم
کی به دادم رسی ای صبح امید
آخر این عشق مرا خواهد کشت
عاقبت داغ مرا خواهی دید
دل پر درد فریدون مشکن
که خدا بر تو نخواهد بخشید
اشعار عاشقانه مولانا با مفهوم زیبا
بی همگان به سر شود بیتو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بیتو به سر نمیشود
جان ز تو جوش میکند دل ز تو نوش میکند
عقل خروش میکند بیتو به سر نمیشود
خمر من و خمار من باغ من و بهار من
خواب من و قرار من بیتو به سر نمیشود
جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی
آب زلال من تویی بیتو به سر نمیشود
گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی
آن منی کجا روی بیتو به سر نمیشود
دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنی
این همه خود تو میکنی بیتو به سر نمیشود
بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زبر شدی
باغ ارم سقر شدی بیتو به سر نمیشود
گر تو سری قدم شوم ور تو کفی علم شوم
ور بروی عدم شوم بیتو به سر نمیشود
خواب مرا ببستهای نقش مرا بشستهای
وز همهام گسستهای بیتو به سر نمیشو
گر تو نباشی یار من گشت خراب کار من
مونس و غمگسار من بیتو به سر نمیشود
بی تو نه زندگی خوشم بیتو نه مردگی خوشم
سر ز غم تو چون کشم بیتو به سر نمیشود
هر چه بگویم ای سند نیست جدا ز نیک و بد
هم تو بگو به لطف خود بیتو به سر نمیشود

شعر دلتنگی عاشقانه حافظ
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدماین فال وگذشت اختروکارآخرشد
آن همه نازوتنعم که خزان میفرمود
عاقبت در قدم باغ بهار آخر شد
شکرایزدکه به اقبال کله گوشه گل
نخوت باد دی و شوکت خارآخر شد
صبح امید که شدمعتکف پرده غیب
گوبرون آی که کار شب تارآخرشد
بعدازاین نوربهآفاق دهمازدلخویش
که به خورشیدرسیدیم وغبارآخرشد
آن پریشانی شبهای درازوغم دل
همه در سایه گیسوی نگارآخر شد
باورم نیست زبدعهدی ایام هنوز
قصه غصه که در دولت یارآخر شد
ساقیالطف نمودی قدحت پرمی باد
که به تدبیرتوتشویش خمارآخرشد
درشمارارچه نیاوردکسی حافظ را
شکرکان محنت بیرون زشمارآخرشد
شعرهای دلتنگی عاشقانه
رفیق نیمه شبهایم , غــــــــم است و اشک تکراری
مدارا می کند عمـــــــریست با من , درد و بیـمارینمی پرسی چرا چشمم, دمادم خیس و بارانی است؟
چرا رنگم شده ,مـــــــــــــانند آدم های سیگاری ؟مرا از پای در می آورد این درد ,می دانــــــــــــم
امان از درد هجران و فغان از عمر اجـــــــباریزلیخا تا نباشی , حُسن یوســــــــف را نمی فهمی
زمجنون می رباید قرص ماهت,عـقل وهوشیاریبیفشان آفـــــــــــتاب مشرقی : عطر نگاهــــت را
که امشب کم کنم رونق, من از بازار عـطاریبه یک ناز تو از سر می رود هوش و قرار دل
مده پندم عسل بانو , به صبر و خویشـــتنداریچه زود از بام چشمانت قناری , مرغ دل پر زد
یقینم شد ,زبانی گفــته بودی , دوســـــــتم داری

شعرهای دلتنگی سهراب سپهری
با تو دیشب تا کجا رفتم
تا خدا و آنسوی صحرای خدا رفتم
من نمیگویم ملائک بال در بالم شنا کردند
من نمیگویم که باران طلا آمد
پا به پای تو که میبردی مرا با خویش
_ همچنان کز خویش و بیخویشی _
در رکاب تو که میرفتی
هم عنان با نور
پا به پای تو تا تجرد, تا رها رفتم!
شکرها بود و شکایتها
رازها بود و تامل بود
با همه سنگینی بودن
و سبکبالی بخشودن
تا ترازوئی که یکسان بود در آفاق عدل او
عزت و عزل و عزا رفتم
چند و چونها در دلم مردند
که به سوی بیچرا رفتم
شکر پراشکم نثارت باد!
خانهات آباد ای ویرانی سبز عزیز من
تا کجا بردی مرا دیشب؟
با تو دیشب تا کجا رفتم
شعر دلتنگی زیبای سیمین بهبهانی
دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من
گراز قفس گریزم کجا روم، کجا من!
کجا روم که راهی به گلشنی ندارم
که دیده برگشودم به کنج تنگنا من
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخت پاره بر موج رها رها رها من
زمن هر آنکه او دور چو دل به سینه نزدیک
به من هر آنکه نزدیک از او جدا جدا من
نه چشم دل به سویی نه باده در سبویی
که ترکنم گلویی به یاد آشنا من
زبودنم چه افزود! نبودنم چه کاهد!
که گوید به پاسخ که زنده ام چرا من
ستاره ها نهفتم در آسمان ابری
دلم گرفته، ای دوست هوای گریه با من
جدیدترین اشعار زیبا در مورد دلتنگی
کلمه دلتنگی برای همه کسانی که عاشقی و دوست داشتن را تجربه کرده اند واژه ای آشنا است که گاهی بسیار غمگین است به گونه ای که دل هر شخصی را به درد می آورد و گاهی نیز شیرین است که اکثر افراد در طول زندگی خود حداقل یک بار آن را تجربه کرده اند و برخی از افراد این احساس را بیشتر حس کرده اند که بنا به دلایل مختلفی مانند عشق و دوری از معشوق می باشذ که اکثر افراد به خصوص آن های این دوران دلتنگی را سپری کرده اند علاقه زیادی به شنیدن و یا مطالعه اشعار دلتنگی دارند.
اشعار دلتنگی برای اکثر افراد جذاب می باشد زیرا، دارای مضامین زیبا و پرمحتوایی هستند و شاعران زیادی در مورد موضوعات مختلفی همچون دلتنگی شعر سروده اند که با این دسته از اشعار می توان حس دلتنگی را بیان کرد، در ادامه مطلب نمونه هایی از اشعار در مورد این حس غمگین را در اختیار شما عزیزان قرار داده ایم تا آن ها را مطالعه کنید، بنابراین اگر شما عزیزان نیز به دنبال اشعار خاص و زیبا در مورد دلتنگی با مضامین زیبا و خاص هستید بهتر است تا پایان مطلب همراه ما باشید.
شعرهای دلتنگی با مفهوم زیبا
خدایا
این دلتنگیهای من را هیچ بارانی آرام نمیکند
فکری کن
اشک من طعنه میزند به باران رحمتت . . .دلتنگ یارم هستم و امیدم به درگاه تو …
*****
نبودنت مثل تمام کردن سیگار است
در نیمه شبی برفی
وقتی دکههای شهر بستهانددلتنگ یارم و هیچ چیزی درمان من نیست
*****
کمی گیجم کمی منگم عجیب است
پریده بی جهت رنگم عجیب است
تو را دیدم همین یک ساعت پیش
برایت باز دلم تنگ است …
*****
اشعار زیبا در مورد دلتنگی
ماهی که به قد سرو روانم آمد
دلتنگی او آفت جانم آمد
دلتنگ چنان شد که اگر جهد کنم
گِرد دل او بر نتوانم آمد
عطار
*****
جانا تو ز دیده اشک بیهوده مبار
دلتنگی من بس است دل تنگ مدار
تو معشوقی گریستن کار تو نیست
کار من بیچاره به من باز گذار
مهسَتی گنجوی
*****
چون زبان راز دل نمیداند
چیستش چاره غیر دلتنگی
چون نداند زبان رومی را
از حسد تنگدل شود زنگی
قاآنی
*****
اشعار دلنشین درباره دلتنگی
امشب بر شانههای دلم
کوله باری سنگینی میکند
کوله باری پر از دلتنگی
دلم میشکند زیر بار این همه دلتنگی
با پرهای شکسته باز سوی آسمانها میرود
میرود سوی ناشناختنیها
شاید این بار در آن اوج
به معبودش رسد
*****
دلتنگی آدم را به خیابان میکشد
دلتنگم!
و مردم نمیفهمند
قدم زدن گاهی
از گریه کردن غم انگیزتر است
اهورا فروزان
*****
کاش میتوانستم
دلتنگیهای نبودنت را شماره کنم
مانند عیدیهای کودکیهایم
و صدای مادر را بشنوم:
آنقدر نشمار… کم میشود
و من باور کنم
و باز دلتنگی هایم را شماره کنم تا کم شود…
کاش باور کنم
*****
خواندنی ترین و زیباترین مجموعه شعر دلتنگی عاشقانه را ملاحظه نمودید، امیدواریم از مطالعه این اشعار زیبا لذت برده باشید. همچنین از شما دوستان علاقه مند دعوت می نماییم با مراجعه به بخش شعر عاشقانه از دیگر اشعار و سروده ها از شاعران خوب کشورمان دیدن فرمایید.
منبع : آرگا
عالی بود