یکی از رایج ترین پدیده های ماورا طبیعی وجود روی است که افراد زیادی علاقمند هستند تا در این باره اطلاعات بیشتری داشته باشند. در این مطلب قصد داریم به بررسی دلیل علمی وجود روح بپردازیم. با ما همراه باشید.
بررسی دلیل علمی وجود روح
در صورتی که به وجود روح معتقد هستید بدانید که افراد زیادی در سراسر دنیا با ادیان و فرهنگ های مختلف به وجود روح باور دارند. می توان گفت عالم ارواح یکی از رایج ترین پدیده های ماوراطبیعی بوده که افراد بسیاری به کسب اطلاعات از آن علاقمند هستند.
ولی دلیل علمی وجود روح چیست و علم در این باره چه نظری دارد؟ در دنیای علم برای این که بتوان وجود هر چیزی یا درست بودن هر نظریه ای را قبول کرد نیاز به اثبات آن مسئله یا ادعا است. این اثبات باید تکرار پذیر بوده یعنی افراد در مکان های مختلف قادر باشند آن ادعا را اثبات کنند.
اگرچه افراد بسیاری در دنیا وجود دارند که شکار روح شغل آن ها است و همگی عقیده دارند می توانند با ابزارهای وجودی خود روح را اثبات نمایند ولی هنوز هیچ یک موفق نشده که دانشمندان و عالمان را در این زمینه متقاعد سازند.
به عبارت دیگر هنوز هیچ فردی موفق نشده با معیارهای دنیای علم وجود روح را به اثبات برساند. با این که احتمالا شواهدی غیر مستقیم از افراد مختلف در سراسر دنیا مطرح می شود هیچ یک مستقیما دلیل علمی برای وجود روح را گواهی محکمی برای اثبات روح نداشته اند.
علم این ادعاها در مورد وجود روح را دقیقا اثبات نکرده زیرا علم به حقایقی تکیه دارد که ملموس بوده و بتوان آن را به طور مستقیم اثبات کرد.
روح یک باور رایج
بر اساس نظر سنجی که سال ۲۰۱۹ صورت گرفت مشخص شد ۴۶ درصد مردم امریکا وجود روح را باور دارند. بر اساس مطالعه دیگری که سال ۲۰۱۵ صورت گرفت حدود ۱۸ درصد مردم اعلام کردند که یک روح را مشاهده کرده اند یا حضور فردی به جز انسان عادی یا نوعی انرژی را در منزل خود احساس کرده اند.
در واقع روح به موجودی ناشناخته اطلاق می شود که با دنیای مادی ارتباط ایجاد می کند. ممکن است در قصه ها یک روح ناله یا زمزمه کند. سبب حرکت اشیا شده یا وسایلی مانند تلویزیون را روشن و خاموش کند. حتی ممکن است بر اساس ادعای افراد روح مانند سایه یا هاله ای تاریک یا روشن پدیدار شود.
آقای استفان هاپ، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه ادواردسویل، در این زمینه بیان می دارد:
«یکی از علل شایعی که مردم ادعا میکنند روح دیدهاند، پدیدهای به نام «پاریدولیا» است. پاریدولیا در حقیقت تمایل مغز ما برای یافتن الگوهای تکراری، مانند چهرهها، میان اجسام یا محرکهایی مبهم است. مثلاً ما چهرههایی را در ابرها میبینیم یا برخی سنگها در طبیعت را مانند جسم خاصی مشاهده میکنیم. همین امر تعمیم پیدا میکند و گاهی اشکال یا سایههایی را در خانه مشاهده میکنیم که احساس میکنیم روح هستند!»
در برخی منابع راه های اثبات روح مجرد از طریق مختلف حسی را شامل اسپریتیسم (احضار ارواح)، هیپنوتیزم (خواب مصنوعى)، مانیسم (نیروى مغناطیسى)، رویا (روشن بینى و دیدن از راه دور) دانسته اند.
همچنین آقای محمد فرید وجدى در دایره المعارف قرن بیستم از یک نویسنده غربى به اسم جول بوا در روزنامه خود در سال ۱۹۰۴ میلادی چنین مى نویسد:
«ان ما حدث من انواع الشفا بالتنویم مما یکاد معجزه و ماحصل من الفوائد من فن التلقین بالاستهواء و ما یشاهد من مزایا الاعتقاد و ثبات الاراده و المحاورات الموحشه … . و ما یراه الانسان من الغیوب فی النوم و الانباء بالامور المستقبله و الخوارق الحاصله … الخ».
«آنچه از انواع شفا براى مریضها از طریق خواب مصنوعى و مغناطیسى حاصل مىشود، از جمله موارد اعجازآمیز به شمار مىرود و از فن تلقین، فواید بىشمارى عاید بیماران مىگردد و مسائل مربوط به اطلاع از آینده و خواندن افکار و ظهور شبح انسانى و آنچه از غیوب در عالم خواب کشف مىگردد و از اخبار آینده خبر مىدهد; همه اینها موارد بیشمارى است که به دست دانشمندان غربى در قاره اروپا انجام مىگیرد»
ضمنا باید اشاره کرد عالم و دانشمند غربى به اسم بیو در کتاب خود با عنوان گفتگوهایى بر حیات مغناطیسى چنین مى نویسد:
«التنویم المغناطیسی یثبت وجود الروح و خلودها و یبرهن على امکان اختلاط ارواح متجرده باخرى لم تزل مکتسبه بالماده» .
«خواب مغناطیسى وجود روح و جاودانگى آن را ثابت مىکند و ضمنا امکان اختلاط ارواح مجرد با ارواحى که لباس ماده را پوشیده، مادى هستند، همچنان مبرهن مىسازد» .
پاسخ علم به وجود روح
به طور کلی اگر مغز انسان را شبیه یک رایانه بیولوژیکی تصور کنیم. نفس یا روح انسان هم شبیه برنامه ای است که توسط یک رایانه کوانتومی در مغز فرد اداره می شود. عجیب این که روح یا نفس انسان پس از مرگ جسم از بین نرفته بلکه به کائنات باز می گردد.
این ادعا اخیرا توسط دو فیزیکدان انگلیسی و امریکایی به اسم پروفسور استوارت همروف (فیزیکدان و کاردان آمریکایی و استاد بیهوشی و روانشناسی در دپارتمان دانشگاه آریزونا) و دکتر سر راجر پنروز (فیزیکدان و ریاضیدان برجسته انگلیسی و استاد دانشگاه آکسفورد)که یک خداناباور می باشد مطرح شده است.
این افراد روی یک نظریه کوانتومی که از سال ۱۹۹۶ تحقیق می کنند و مدعی هستند که روح انسان در میکروتوبول ها یا ریزلوله های سلول های مغز واقع شده است. به گفته این دو دانشمند پس از مرگ وقتی قلب انسان از کار می افتد و جریان خون متوقف می شود میکروتوبول شرایط کوانتومی خود را از دست داده ولی همچنان اطلاعات را در خود نگه می دارد.
این اطلاعات نابود شدنی نبوده و بعدا در مقیاس گسترده ای در کائنات انتشار می یابند. اگر فردی از حالت نزدیک به مرگ مجددا زنده شود این اطلاعات دوباره به جایگاه خود در میکروتوبول برمی گردند. و به اصطلاح فرد تجربه نزدیک به مرگ را پشت سر گذاشته ولی با مرگ فرد اطلاعات در محلی بیرون از بدن که روح نامیده می شود ذخیره می شوند.
در پایان از همراهی شما سپاسگزاریم. همچنین پیشنهاد می شود در صورت تمایل برای آشنایی ویژگی های عالم برزخ و عوامل مرگ راحت روی لینک ها کلیک و از این مقالات نیز بازدید کنید.
منبع : آرگا