دسته ها
جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴

نظریه دلبستگی چیست؟ آشنایی با ویژگی ها و مراحل دلبستگی

  • شیوا فهیمی
  • ۶ بهمن ۱۴۰۲
  • ۰

نظریه دلبستگی اولین بار توسط یک روانشناس ایتالیایی عنوان شود. ولی دلبستگی را نوعی ارتباط روانی پایدار میان انسان ها توصیف کرد. برای آشنایی بیشتر با ما همراه باشید.

نظریه دلبستگی روی روابط و پیوندها میان افراد از جمله رابطه زوجین، رابطه والدین و فرزند و … تمرکز دارد. دلبستگی نوعی پیوند عاطفی با فردی دیگر است. در ادامه مطلب قصد داریم پیرامون این نظریه و ویژگی های آن به صحبت بپردازیم.

آشنایی با نظریه دلبستگی

نظریه دلبستگی بر روابط و پیوندها میان افراد از جمله رابطه بین والدین و فرزند و رابطه بین شرکای عاشقانه متمرکز است. سبک های دلبستگی با روش های مختلف تعامل و رفتار در روابط مشخص می شوند. در کودکی این سبک دلبستگی بر نحوه تعامل کودک و والد متمرکز است.

در بزرگسالی سبک های دلبستگی به منظور توصیف الگوهای دلبستگی در روابط عاشقانه مورد استفاده قرار می گیرند. سبک های دلبستگی اولیه در دوران کودکی توسط نوزاد/ مراقب ایجاد می شود. همچنین بالبی روانشناس ایتالیایی عقیده داشت دلبستگی دارای جزء تکاملی بوده و به بقا کمک می کند.

مفهوم سبک های دلبستگی، نظریه و پژوهش های دلبستگی را که در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ پدید آمد را رشد داد. در ادامه با ویژگی ها و مراحل نظریه دلبستگی آشنا می شوید.

تاریخچه تئوری دلبستگی

جان بالبی اولین کسی است که تئوری دلبستگی را بیان کرد. وی دلبستگی را نوعی ارتباط روانی پایدار میان انسان ها توصیف نمود. بالبی به درک اضطراب و پریشانی که فرزند هنگام جدا شدن از مراقب اصلی خود تجربه می کند علاقه داشت. برخی از نخستین تئوری های رفتاری نشانگر ان است که دلبستگی صرفا یک رفتار آموخته شده می باشد.

این نظریه ها توصیه کرده که دلبستگی صرفا نتیجه رابطه تغذیه بین کودک و مراقب می باشد. از آن جا که مراقب به کودک غذا داده و تغذیه اش می کند کودک به او وابسته می شود. بالبی مشاهده کرد تغذیه استرس جدایی را کاهش نمی دهد. وی دریافت دلبستگی با الگوهای رفتاری و انگیزشی روشن مشخص می شود.

وقتی کودک می ترسد و به دنبال مراقب اصلی خود است در واقع به دنبال آسایش و مراقبت است.

مفهوم دلبستگی

دلبستگی به نوعی ایجاد پیوند عاطفی با فرد دیگر است. بالبی عقیده داشت اولین پیوندهایی که کود با مراقبان خود ایجاد می کند تاثیر بسیاری در طی زندگی اش خواهد داشت. وی همچنین بیان داشت دلبستگی سبب نزدیک نگه داشتن نوزاد به مادر شده در نتیجه شانس بقای نوزاد بالا می رود.

بالبی دلبستگی را نتیجه فرایندهای تکاملی می داند. در حالی که نظریه های رفتاری دلبستگی نشانگر آن است که دلبستگی یک فرایند آموخته شده می باشد. بالبی و دیگران بیان نمودند که کودک با یک انگیزه ذاتی به منظور ایجاد دلبستگی با مراقبان متولد می گردد.

در طی تاریخ کودکانی که نزدیکی خود را با یک دلبستگی حفظ نموده اند بیشتر حس راحتی و محافظت داشته و از این رو احتمال این که تا بزرگسالی زنده بمانند بیشتر بوده است. توسط فرایند انتخاب طبیعی، یک سیستم انگیزشی طراحی شده به منظور تنظیم دلبستگی ایجاد شد.

رفتار شناسان بیان می دارند غذا منجر به شکل گیری رفتار دلبستگی شد ولی بالبی و سایرین نشان دادند که پرورش و پاسخگویی تعیین کننده دلبستگی می باشد. مسئله اصلی نظریه دلبستگی آن است که مراقبان اولیه که در دسترس می باشند به نیازهای کودک پاسخ می دهند به او اجازه داده احساس امنیت را در خود بپروراند.

نوزاد می آموزد که مراقب او قابل اعتماد بوده و پایگاهی امن برای کودک ایجاد تا جهان را کشف کند.

دلبستگی چه ویژگی هایی دارد؟

روانشناس ایتالیایی عقیده داشت که برای دلبستگی ۴ ویژگی متمایز وجود دارد از جمله:

حفظ نزدیکی

تمایل به نزدیک بودن به اشخاصی که به آنها وابسته هستیم.

پناهگاه امن

بازگشت به شکل دلبستگی برای راحتی و امنیت در رویارویی با ترس یا تهدید.

پایه امنیت

شکل دلبستگی به عنوان یک پایگاه امنیتی عمل نموده و کودک می تواند محیط اطراف را کشف کند.

اضطراب جدایی

اضطرابی که در نبود شکل دلبستگی رخ می دهد.

همچنین بالبی سه گزاره کلیدی درباره نظریه دلبستگی بیان نموده است:

۱. بالبی پیشنهاد کرد که وقتی کودک با اطمینان از اینکه مراقب اصلی اش در دسترس لو خواهد بود، بزرگ شود، نسبت به افرادی که بدون چنین اعتقادی بزرگ شده اند، کمتر ترس را تجربه می کند.

۲. او عقیده داشت که این اعتماد در یک دوره حساس رشد، در دوران نوزادی، کودکی و نوجوانی شکل می گیرد. انتظاراتی که در طی آن دوره شکل می گیرد، تمایل دارند تا پایان عمر فرد تقریبا بی تغییر باقی بمانند.

۳. وی پیشنهاد کرد که این انتظارات شکل گرفته به طور مستقیم با تجربه ارتباط دارند. به بیان دیگر، کودک این انتظار را ایجاد می کند که مراقبانش به نیازهای وی پاسخ دهند، زیرا در تجربه او، مراقبانش در گذشته پاسخگو بوده اند.

مراحل دلبستگی

پژوهشگران تعداد روابط دلبستگی که نوزاد در یک مطالعه طولی با ۶۰ نوزاد انجام شد را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. نوزادان در سال اول زندگی هر ۴ هفته یک مرتبه و بعد یک بار دیگر در ۱۸ ماهگی تحت نظر بودند. بر اساس مشاهدات ۴ مرحله مجزا از دلبستگی ترسیم شده است:

مرحله پیش از دلبستگی

نوزاد از بدو تولد تا سه ماهگی هیچ وابستگی خاصی به مراقب خاصی از خود بروز نمی دهند. سیگنال های شیرخوار، نظیر گریه و هجوم، به صورت طبیعی توجه مراقب را به خود جلب کرده و پاسخ های مثبت نوزاد، مراقب را تشویق نموده که نزدیک بماند.

دلبستگی خالی از تبعیض

بین شش هفتگی تا هفت ماهگی، نوزاد ترجیحات خود را برای مراقبان اولیه و ثانویه نشان می دهند. نوزاد این اعتماد را ایجاد نموده که مراقب به نیازهایش پاسخ خواهد داد. در حالی که او هنوز مراقبت از دیگران را می پذیرد، نوزاد شروع به تمایز بین افراد آشنا و ناآشنا نموده و به مراقب اولیه پاسخ مثبت تری می دهد.

دلبستگی تبعیض آمیز و خاص

در این مرحله، از حدود هفت تا یازده ماهگی، نوزاد به فردی خاص دلبستگی و ترجیح قوی نشان می دهد. او وقتی از شکل دلبستگی اولیه جدا می شود، اعتراض داشته و شروع به نشان دادن اضطراب در اطراف غریبه می کند.

دلبستگی های چندگانه

بعد از تقریبا ۹ ماهگی، کودک شروع به ایجاد پیوندهای عاطفی قوی با دیگر مراقبان فراتر از شکل دلبستگی اولیه می کند. اغلب این موضوع شامل والد دوم، خواهر و برادر بزرگتر و پدربزرگ و مادربزرگ خواهد بود.

در پایان از همراهی شما متشکریم. همچنین پیشنهاد می شود در صورت تمایل برای آشنایی با نظریه روانشناسی فردی و نظریه اسکینر روی لینک ها کلیک کنید.

منبع : آرگا

مطالب مرتبط
مطالب داغ
همچنین ببینید
مشاهده دیدگاه های این مطلب
دیدگاه های مطلب
۰ دیدگاه برای این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *