تفکر خلاف واقع یکی از مفهوم های روانشناسی می باشد و به نشخوار ذهنی مرتبط با اتفاقاتی که ممکن بود، روی دهند معنا می شود. این اصلاح زمانی شروع می شود، که در ذهن می گوییم «چی میشد اگر…» در همان لحظه ای که می اندیشیم، اگر مسیر دیگری را در پیش می گرفتیم، چه اتفاقی می افتاد، در حال پرداختن به تفکری جایگزین هستیم، که می توانست به وقوع بپیوندد.
این فرایند تصور ما از رویداد هایی می باشد، که روی نداده است و اگر اتفاق می افتاد، می توانست نتایج دیگری را برای ما ه همراه آورد، برای مثال تصور کنید،معامله ای انجام داده اید و در آن معامله متحمل ضرر شده اید، در همان لحظه با خود می اندیشید، که (چی می شد اگر می توانستید آن را فسخ کنید) یا با فرد دیگری معامله کنید، این سناریو های جایگزین همان تفکری می باشند، که خلاف واقع نام می گیرند.
تفکر خلاف واقع
فرایند شبیه سازی ذهنی یا سناریو های جایگزین که می توانستند، به وقوع بپیوندد اما در حقیقت رخ نداده است، را تفکری می نامند، که خلاف واقع می باشد. در لحظاتی که انسان گمان می کند، اگر تصمیمات متفاوتی می گرفت، شاهد نتیجه متفاوتی می شد، نقطه ای برای شروع این نوع از تفکر قلمداد می شود. به نظر می رسد، انسان از این نوع تفکر برای تسکین تلخی و ناکامی های زندگی خود بهره می گیرد.
تجسم آنچه که می توانست رخ دهد، تاثیرات مختلفی در بر دارد، از یاس و ناامیدی گرفته تا مصمم شدن برای موفق بودن. استفاده از این نوع تفکر می تواند، در روابط اجتماعی و ذهنیت ما تاثیر گذار باشد.
پس می توان در یک بیان کلی این طور مطرح نمود، که تمایل به تصور وقایع خیالی که در واقعیت رخ نداده اند، معنای این اصطلاح روانشناسی می باشد. این شکل از تفکر در کنار سودمندی های که برای انسان دارد، دارای مضراتی نیز می باشد. این نوع تفکر به دو دسته تقسیم می شو، تفکر رو به بالا یا صعودی و تفکر رو به پایین یا نزولی.
تفکر رو به بالا و صعودی
در تعریف تفکر خلاف واقع رو بالا باید گفت در این روش به اتفاقی که در گذشته روی داده است، می اندیشیم اما سناریو هایی را جایگزین آن می کنیم، که در آن ها می توانستم، بهتر عمل کنیم و در نتیجه موفقیت های بهتری عایدمان می شد، در این تفکر با اقدامات متفاوت نتیجه مثبت تری را می توانستیم، به دست آوریم.
نامگذاری این روش و رو به بالا بودن آن به دلیل به ارتقا سناریو های تصور شده اشاره دارد، یعنی در ذهن به دنبال جایگزین کردن افکاری می باشیم، که با تصور آن ها احتمال موفقیت بیشتری نصیبمان می شد و در حال تصور چیزی بهتر از آنچه که روی داده است می باشیم.
غالبا تمرکز بر فرصت های از دست رفته، زمانی رخ می دهد، که انسان دید بهتری نسبت به موضوع پیدا می کند و در تحلیل اتفاقات روی داده ماهر تر می شود، چنانچه خرید سهام شرکتی به شما پیشنهاد می شد، اما آن را خریداری نمی کردید و با گذشت زمان شاهد رشد چشمگیر سهام آن می بودید.!
قطعا نشخوارهای ذهنی در سر شما شکل می گرفت و با خود مرور می کردید ( چه می شد، اگر روی سهام این شرکت سرمایه گذاری می کردم؟).مطالعات انجام گرفته در این زمینه مشخص کرده اند، که تفکر صعودی و رو به بالا معمولا با ایجاد افسردگی در زمان حال و آینده مرتبط می باشد. خوشبختانه می توان با کسب آگاهی در زمینه درمان نشخوار ذهنی و شناخت علل ابتلا به آن به رفع نشخوار های برآمده از ذهن پرداخت و به ذهن آرامش بخشید.
تفکر رو پایین یا نزولی
در این نوع تفکر انسان حوادثی را در ذهن مرور می کند، که می توانست به مراتب شرایط بدتری را برای او ایجاد کند. در چنین حالتی انسان به سناریو هایی می اندیشد، که می توانست برای او زیانبار تر از شرایط فعلی باشد. در این مثال می توانید، این نوع از تفکر خلاف واقع رو به پایین یا نزولی را بهتر درک کنید.
تصور کنید، در حین مستافرت تصمیم می گیرید، مسیری را که با ماشین می پیمایید، تغییر دهید و از یک جاده دیگر به راه خود ادامه دهید و پس از مدتی روی دادن حادثه ای در جاده قبلی اعلام می شود و شما با خود می اندیشیدید چه می شد، اگر مسیر خود را تغییر نمی دادید؟ ممکن بود در این حادثه دچار صدمات سختی بشوید و یا به دیگران نیز آسیب برسانید.
این نوع از تفکر در برخی موارد انسان را درگیر چرخه ای از نگرانی های بی پایان می کند و یا به این دلیل که از این حادثه جان سالم به دربرده اید و دیگری این شانس را نداشته است، احساس گناه خواهدید کرد، این موارد از مضرات این نوع تفکر می باشد، البته فواید نیز برای انسان دارد. بررسی یک تحقیق علمی در سال ۲۰۲۱ نشان داد، تفکر رو به پایین ممکن است، روشی موثر برای کنترل احساست افرادی باشد، که به اضطراب مزمن و شدید مبتلا می باشند.
تاثیر تعادل
آثار منفی

روش کنترل
منبع : آرگا