دسته ها
جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴

تفکر خلاف واقع چیست؟ و چطور می توانیم کنترلش کنیم؟

  • کژال کوهستانیان
  • ۲۰ دی ۱۴۰۲
  • ۰

تفکر خلاف واقع می تواند، کمک کند تا انسان از اشتباهاتش درس بگیرد و در آینده مشکلات را بهتر رفع و رجو کند. می توان از این نوع تفکر خلاق برای الهام گرفتن بهره برد، اما گیر افتادن در دام مرور بیش از اندازه اتفاقات گذشته هیچ گونه فایده ای برای انسان ندارد. برای برقراری تعادل لازم است، تمرینات ذهن آگاهی را دنبال کنید.

تفکر خلاف واقع یکی از مفهوم های روانشناسی می باشد و به نشخوار ذهنی مرتبط با اتفاقاتی که ممکن بود، روی دهند معنا می شود. این اصلاح زمانی شروع می شود، که در ذهن می گوییم «چی می‌شد اگر…» در همان لحظه ای که می اندیشیم، اگر مسیر دیگری را در پیش می گرفتیم، چه اتفاقی می افتاد، در حال پرداختن به تفکری جایگزین هستیم، که می توانست به وقوع بپیوندد.

این فرایند تصور ما از رویداد هایی می باشد، که روی نداده است و اگر اتفاق می افتاد، می توانست نتایج دیگری را برای ما ه همراه آورد، برای مثال تصور کنید،معامله ای انجام داده اید و در آن معامله متحمل ضرر شده اید، در همان لحظه با خود می اندیشید، که (چی می شد اگر می توانستید آن را فسخ کنید) یا با فرد دیگری معامله کنید، این سناریو های جایگزین همان تفکری می باشند، که خلاف واقع نام می گیرند.

تفکر خلاف واقع

فرایند شبیه سازی ذهنی یا سناریو های جایگزین که می توانستند، به وقوع بپیوندد اما در حقیقت رخ نداده است، را تفکری می نامند، که خلاف واقع می باشد. در لحظاتی که انسان گمان می کند، اگر تصمیمات متفاوتی می گرفت، شاهد نتیجه متفاوتی می شد، نقطه ای برای شروع این نوع از تفکر قلمداد می شود. به نظر می رسد، انسان از این نوع تفکر برای تسکین تلخی و ناکامی های زندگی خود بهره می گیرد.

آشنایی با تفکر خلاف واقع صعودی یا رو به لا

تجسم آنچه که می توانست رخ دهد، تاثیرات مختلفی در بر دارد، از یاس و ناامیدی گرفته تا مصمم شدن برای موفق بودن. استفاده از این نوع تفکر می تواند، در روابط اجتماعی و ذهنیت ما تاثیر گذار باشد.

پس می توان در یک بیان کلی این طور مطرح نمود، که تمایل به تصور وقایع خیالی که در واقعیت رخ نداده اند، معنای این اصطلاح روانشناسی می باشد. این شکل از تفکر در کنار سودمندی های که برای انسان دارد، دارای مضراتی نیز می باشد. این نوع تفکر به دو دسته تقسیم می شو، تفکر رو به بالا یا صعودی و تفکر رو به پایین یا نزولی.

تفکر رو به بالا و صعودی

در تعریف تفکر خلاف واقع رو بالا باید گفت در این روش به اتفاقی که در گذشته روی داده است، می اندیشیم اما سناریو هایی را جایگزین آن می کنیم، که در آن ها می توانستم، بهتر عمل کنیم و در نتیجه موفقیت های بهتری عایدمان می شد، در این تفکر با اقدامات متفاوت نتیجه مثبت تری را می توانستیم، به دست آوریم.

نامگذاری این روش و رو به بالا بودن آن به دلیل به ارتقا سناریو های تصور شده اشاره دارد، یعنی در ذهن به دنبال جایگزین کردن افکاری می باشیم، که با تصور آن ها احتمال موفقیت بیشتری نصیبمان می شد و در حال تصور چیزی بهتر از آنچه که روی داده است می باشیم.

غالبا تمرکز بر فرصت های از دست رفته، زمانی رخ می دهد، که انسان دید بهتری نسبت به موضوع پیدا می کند و در تحلیل اتفاقات روی داده ماهر تر می شود، چنانچه خرید سهام شرکتی به شما پیشنهاد می شد، اما آن را خریداری نمی کردید و با گذشت زمان شاهد رشد چشمگیر سهام آن می بودید.!

قطعا نشخوارهای ذهنی در سر شما شکل می گرفت و با خود مرور می کردید ( چه می شد، اگر روی سهام این شرکت سرمایه گذاری می کردم؟).مطالعات انجام گرفته در این زمینه مشخص کرده اند، که تفکر صعودی و رو به بالا معمولا با ایجاد افسردگی در زمان حال و آینده مرتبط می باشد. خوشبختانه می توان با کسب آگاهی در زمینه درمان نشخوار ذهنی و شناخت علل ابتلا به آن به رفع نشخوار های برآمده از ذهن پرداخت و به ذهن آرامش بخشید.

تفکر رو پایین یا نزولی

در این نوع تفکر انسان حوادثی را در ذهن مرور می کند، که می توانست به مراتب شرایط بدتری را برای او ایجاد کند. در چنین حالتی انسان به سناریو هایی می اندیشد، که می توانست برای او زیانبار تر از شرایط فعلی باشد. در این مثال می توانید، این نوع از تفکر خلاف واقع رو به پایین یا نزولی را بهتر درک کنید.

تصور کنید، در حین مستافرت تصمیم می گیرید، مسیری را که با ماشین می پیمایید، تغییر دهید و از یک جاده دیگر به راه خود ادامه دهید و پس از مدتی روی دادن حادثه ای در جاده قبلی اعلام می شود و شما با خود می اندیشیدید چه می شد، اگر مسیر خود را تغییر نمی دادید؟ ممکن بود در این حادثه دچار صدمات سختی بشوید و یا به دیگران نیز آسیب برسانید.

احساس گناه به دلیل از کنترل خارج شدن تفکر خلاف واقع

این نوع از تفکر در برخی موارد انسان را درگیر چرخه ای از نگرانی های بی پایان می کند و یا به این دلیل که از این حادثه جان سالم به دربرده اید و دیگری این شانس را نداشته است، احساس گناه خواهدید کرد، این موارد از مضرات این نوع تفکر می باشد، البته فواید نیز برای انسان دارد. بررسی یک تحقیق علمی در سال ۲۰۲۱ نشان داد، تفکر رو به پایین ممکن است، روشی موثر برای کنترل احساست افرادی باشد، که به اضطراب مزمن و شدید مبتلا می باشند.

تاثیر تعادل

همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، تفکر خلاف واقع در دو دسته بندی جای می گیرند، تفکر رو به بالا که در رابطه با بهبود وضعیت فعلی تصور می شود و تفکرات رو به پایین که انسان در آن شرایط به مراتب بدتر را متصور  می شود. این که این تفکرات برای انسان مفید هستند، یا مضر بسته به میزان و شیوه آن ها است.
هر کدام از این دو دسته تفکر دارای آثار مثبت و منفی مختلفی می باشند، تفکر رو به بالا می تواند خلاقیت انسان را پرورش دهد و پیشرفت او را برایش فراهم کند و در صورتی که ازحد بگذرد احساس نارضایتی و بی کفایتی مداوم را برایش به ارمغان می آورد. تفکر رو به پایین نیز  می توان منجر به سپاسگزاری برای داشته های مان شود، اما بیش از اندازه بودن، آن نگرانی و اضطراب را در انسان پدیدار می کند.
به همین جهت اهمیت تعادل در این نوع تفکر بسیار مهم می باشد. تفکر خلاق در میزان متعادل می تواند، به افزایش خلاقیت دامن بزند و کمکی باشد، تا انسان برنامه ریزی بهتری برای آینده خود در نظر بگیرد و البته در صورتی که تفکر غیر واقعی از کنترل خارج شود، مشکلات روحی و روانی برای فرد به وجود می آورد. برای دور شدن از افکار منفی بهتر است، با نحوه تقویت افکار مثبت و آشنایی با راز و رمز های دست یافتن به نگرش مثبت آشنایی کامل داشته باشید.

آثار منفی

تفکر خلاف واقع که تعادل را زیر سوال ببرد و در آن افراط و تفریط شود، آثار منفی برای انسان به جا می گذارد و انسان را با عوارض ناخوشایند آن رو به رو می کند، برای مثال می توان به پیامد های منفی زیر اشاره کرد.
احساس گناه: در مواقعی که برای دیگران اتفاق ناراحت کننده ای می افتد، این احتمال وجود دارد، که انسان دچار احساس گناه نسبت به خود شود و گمان کند، باید از طریقی این بار گناه را از دوش خود بردارد و در این راه خود را تنبیه یا به خود آسیب برساند.
اضطراب: تفکر بیش از اندازه در باره اتفاقات بدتری که می توانند، روی دهد انسان را در چرخه ای از اضطراب به دام می اندازد و تنها چیزی که از آن حاصل می شود، استرس و اضطراب غیر ضروری است.
غم و ناراحتی: تفکر بدون تعادل در رابطه با اتفاقات بدتری که می توانست روی دهد غم و ناراحتی بسیار ایجاد می کند، در حالی که این تصورات واقعیت ندارند.
فرسودگی ذهنی: از آثار منفی دیگر می توان به ایجاد فرسودگی ذهنی در اثر نشخوار بیش از اندازه سناریو های ناگوار اشاره کرد، که بر حافظه، تمرکز و عملکرد روزانه انسان تاثیر گذار می باشد.
فرسودگی ذهنی از معایب تفکر خلاف واقعیت
اختلال در تصمیم گیری: گیر افتادن در چرخه چی می شد اگر های ناگوار و بدتر تصمیم گیری را به امر دشوار بدل می کند و بذر این ترس را در دل انسان می کارد، که همیشه سناریو های بدتی در اثر تصمیماتشان اتفاق می افتد.

روش کنترل

با توجه به آثار منفی که مهار نشدن تفکر خلاف واقع در پی دارد، ضروری است، با روش های کنترل این نوع از تفکر آشنا باشیم، تا در صورت گرفتار شدن به چرخه بی تعادلی این توانایی را داشته باشیم ،که آن را کنترل کنیم. اولین راه حل پیشنهادی متمرکز شدن بر لحظه و برگشت به زمان حال می باشد، لازم است، از کاری که مشغول به آن هستید دست بکشید.
نفس عمیقی بکشید و با خود مرور کنید، که همه انسان ها تجربیات اشتباه در کارنامه خود دارند و به خودتان و انتخابی که داشتید اعتماد کنید، در این حین از حواس پنجگانه خود کمک بگیرید، تا بتوانید به لحظه حال باز گردید و بیاندیشد، که چه بویی می آید و در حال شنیدن چه صدا هایی می باشید. پس از این که دست از تفکر برداشتید، ادامه روز را آگاهانه بگذرانید و در افکار خود غرق نشوید.

منبع : آرگا

مطالب مرتبط
مطالب داغ
همچنین ببینید
مشاهده دیدگاه های این مطلب
دیدگاه های مطلب
۰ دیدگاه برای این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *