افراد باهوش گاها دچار یک سری از مشکلاتی در زندگی خود می شوند. دردسرهای افراد باهوش به مراتب بیشتر از افراد عادی می باشد و دچار خستگی های ذهنی بسیار بیشتری نسبت به سایرین می شوند از این رو بیشتر دچار افسردگی خواهند شد. در ادامه مشکلاتی که این افراد دچارشان می شوند را برایتان بیان خواهیم کرد و اطلاعاتی در این زمینه به شما خواهیم داد.
دردسرهای افراد باهوش در خانه و در اجتماع
بهره هوشی روشی است که در آن می توان افراد را از یک دیگر تفکیک کرد. برای این که نمره هوش هر فرد بدست بیاید می توانید از یک سری از آزمون ها استفاده کرده و بعد از نمره گذاری بهره هوشی را بدست اورید. بهره هوشی دارای میانگین ۱۰۰ و انحراف از معیار ۱۵ می باشد. افرادی که دارای بهره هوشی زیر ۶۰ باشند هوش آن ها بسیار کم است، افرادی که هوش بین ۶۰ الی ۹۰ داشته باشند هوش پایین دارند، افرادی که هوش آن ها عددی بین ۹۱ الی ۱۱۰ می باشد افراد معمولی اند، افرادی که بین ۱۱۱ الی ۱۳۰ هستند افراد باهوش نام می گیرند و افرادی که هوش آن ها بالای ۱۳۱ می باشد افراد نابغه و سرآمد محسوب می شوند. در ادامه شما را با مشکلاتی که افراد باهوش دچار آن می شوند آشنا می کنیم و اطلاعاتی را در این زمینه به شما خواهیم داد.
برانگیختن حسادت دیگران
یکی از دردسرهای افراد باهوش این است که مایه حسادت دیگران می شوند. در .واقع حسادت یکی از احساس هایی می باشد که به میزانی در همه افراد وجود دارد و این افراد همیشه باعث می شوند که در مقایسه با دیگران باشند و افرادی که با فرد باهوش مقایسه می شوند نسبت به او حسادت می کنند.این افراد همیشه سوژه ای برای دست انداخته شدن توسط دیگران هستند و این ها به این دلیل می باشد که شیوه نگرش، شیوه حرف زدن و شیوه حل مسائل آن ها با دیگران تفاوت دارد و حتی بلد نبودن شوخی های مستهجن نیز می تواند دلیلی برای این باشد که دیگران آن ها را آزار دهند.
کسالت آور بودن هوش
زندگی برای این که بتواند از حالت کسالت باری خود خارج شود نیاز به هیجان دارد. این که شما بتوانید مشکلات خود را حل کنید می توانید هیجان زده شده و برای ادامه زندگی ترغیب شوید. این ها در صورتی می باشد که یک فرد با هوش عادی در حال زندگی کردن می باشد. افراد باهوش معمولا بعد از چند بار حل کردن مشکلات سخت دیگر شگفت زده نمی شوند زیرا می تواند به راحتی آب خوردن از پس مشکلات بر بیایند.
این افراد معمولا بعد از مدتی دیگر رکوردی برای شکستن ندارند و اگر یک مسئله را اشتباهی نیز توصیف کنند باز هم دیگران به این فکر می کنند که این فرد باهوش است که درست می گوید و هیچ فردی برای این که بتواند زندگی فرد باهوش را از حالت یکنواختی خارج نماید او را به چالش نخواهد کشید مگر این که این فرد دارای هوشش برابر و یا بالا تر از فرد باهوش باشد.
استفاده بد از هوش بالا
افرادی نیز هستند که از هوش خود در راه های بد و نامربوط استفاده می کنند. این افراد از تحقیر کردن دیگران ابایی ندارند و گاها بالایی سر دیگران می آورند که تا چند روز بعد متوجه ان نخواهند بود. این افراد مایل نیستند که وسایلشان نظم داشته باشد از این رو دوست دارند سریعا تغییراتی ایجاد نمایند و نظم را بر هم بزنند. قوانین برای این افراد دست و پا گیر می باشد و این افراد به هیچ عنوان از قانون ها پیروی نمی کنند.
سخت شدن تعامل با دیگران
یکی دیگر مشکلاتی که برای این افراد ایجاد می شود این است که به سختی می توانند با دیگران تعامل پیدا کنند و این مسئله می تواند منجر به آزار دیدن آن ها شود. این افراد معمولا پر از ایده های ناب و جدید می باشند و سریع فکر می کنند و انتظار این را دارند که دیگران نیز با آن ها پیش بروند و این در حالی است که افراد عادی و با هوش معمولی نمی توانند مانند این افراد فکر کرده و سریعا تصمیم گیری کنند و فکر خود را بازگو نمایند.
این افراد همچنین دارای روح بسیار حساسی می باشند و آستانه تحملشان بسیار کم می باشد از این رو سریعا از دیگران بد برداشت می کنند و رنجیده می شوند. باید بدانید که هیچ کدام از ما نمی توانیم خود را جای آن ها بگذاریم و از زاویه دید آن ها فکر کنیم بنابراین باید سعی کنیم آن ها را درک کرده تا بتوانیم در کنارشان زندگی بهتری داشته باشیم. این مورد را نیز باید در نظر داشته باشید که همه حرف های این افراد توسط مردم درک نمی شود از این رو این افراد با دیگران تعامل آنچنانی ندارند.
ناتوانی در سرگرم کردن خود
یکی دیگر از مشکلاتی که افراد باهوش دارند این است که نمی توانند خود را سرگرم کنند. این افراد معمولا درونگرا می باشند و این معنا نمی تواند به معنای بدی باشد و الزاما تمامی افرادی که درون گرا هستند نمی توانند دچار افسردگی باشند زیرا آن ها تمایلی به حرف زدن با یک سری از افراد نیستند.
این افراد معمولا دوست دارند با افرادی هم صحبت شوند که با آن ها بده بستان خوبی داشته باشند و بتوانند اطلاعاتی را رد و بدل کنند که برایشان مفید باشد. این افراد زمانی که نمی توانند چنین فردی را بیابند سعی می کنند با خود مشغول باشند و به صورت درونی با خود حرف بزنند و از آنجایی که دوست ندارد دیوانه خطاب شوند سعی می کنند تمرکز کرده و چیزی نگویند.
در واقع افرادی که باهوش هستند یا مودب و کم حرف می باشند که به صورت کلی این دسته از افراد را خجالتی می نامند و یک سری دیگر از این افراد که دارای هوش بالایی هستند و جسور تر می باشند آدم های بی ادب و گستاخ نامیده می شوند.
ابراز واژه «نمی دانم»
بسیاری از افراد هستند که دارای هوش عادی اند و از گفتن واژه «نمی دانم» اجتناب می کنند. این واژه می تواند آن ها را بترساند تا از نظر دیگران خرفت و ناآگاه نامیده شوند و این در حالی می باشد که افراد باهوش واژه «نمی دانم» را به راحتی به کار می برند و گاها ممکن است دیگران حرف های آن ها را باور نکرده و به آن ها انگ بی مسئولیتی و بی انگیزه بودن بزنند.
نامرتب بودن
یکی دیگر از مشکلاتی که این افراد دارند این است که هیچ وقت دوست ندارند وقت خود را صرف مسائل و مشکلاتی نمایند که مهم نیستند و حل مسائل آن ها از مرتب کردن اتاق و میز کار اهمیت بیشتری دارد بنابراین افرادی که باهوش می باشند معمولا دارای اتاق های شلوغ تر اند و میز کار منظمی ندارند.
ناتوانی در انجام کارهای ساده
یکی دیگر از دردسرهای افراد باهوش این است که نمی توانند مانند یک چیپ پردازشگر باشند و کارهای ساده را به راحتی انجام دهند. این افراد تا مدتی این کارها را به خوبی انجام می دهند با این حال ممکن است غیر قابل پیش بینی شده و یک سری از کارها و اقداماتی را انجام دهند که درجه اعتماد دیگران به آن ها را به شدت کاهش دهد.
افراد باهوش دردسرهای دیگری نیز دارند و یکی از آن ها این است که این افراد نمی توانند به دلیل هوش بالایی که دارند رهبری را بر عهده بگیرند و یک کار را به اتمام برسانند بنابراین پیشنهاد نمی شود که این افراد را به عنوان رهبر گروه انتخاب نمایید.
شباهت کم تر به همسالان
این افراد شباهتی به هم سن و سالان خود ندارند از این رو توسط اطرافیان خود به اصطلاح های ناراحت کننده ای مانند «بچه زرنگ» یا «باهوش» خطاب می شوند. این را باید بدانید که این افراد نیز مانند سایر افراد دارای یک خط فکری و بینش اجتماعی می باشند از این رو بهتر است سعی کنید با آن ها کنار بیایید تا بتوانند در جامعه نیز بدون دردسر به زندگی خود ادامه دهند. هرچند که این افراد اصلا نظر دیگران برایشان اهمیت ندارد و سعی دارند زندگی خود را بکنند. این موضوع را نیز در نظر داشته باشید که تمامی افراد باهوش زرنگ نیستند و نمی توانند بدون همراهی دیگران گلیم خود را از آب بکشند.
دادن نظرهای دردسر ساز
از دیگر دردسرهای افراد باهوش می توان به ابراز نظرهای متفاوت و دردسر سازشان اشاره نمود. این افراد نمی توانند جلو خود را در اظهار نظر کردن بگیرند و همیشه در حال تاویل کردن و تفسیر کردن پدیده های رخ داده می شوند. این افراد برای این که بتوانند زندگی بهتری داشته باشند دارای یک دیدگاه درونی می باشند و یک دیدگاه غیر واقعی و کسالت بار دارند بنابراین اگر کمی با آن ها گرم بگیرید می توانید از دیدگاه درونی آن ها نیز با خبر شوید.
این افراد معمولا سعی می کنند نظرات خود را در قالب های متفاوتی بیان نمایند از این رو کم تر فردی پیدا می شود که نظر آن ها را درک نماید و این افراد در ابتدا فکر می کنند که دیگران می توانند نظرات آن ها را درک نمایند ولی بعد متوجه می شوند که این گونه نمی باشد.
دردسرهای افراد باهوش پایان ناپذیر می باشد و این افراد دائما درحال درست کردن مسئله برای خود می باشند با این حال برای این که بتوانید با این افراد تعامل بهتری داشته باشید باید سعی کنید خوب به آن ها گوش دهید.
در پایان نیز می توانید اطلاعات دیگری در رابطه با روانشناسی مانند هوش هیجانی بالا و هوش فرهنگی را مشاهده کنید و دانش خود را در این زمینه ها افزایش دهید و برای این کار کافی است از لینک های داده شده کمک بگیرید.
منبع : آرگا
