با افراد بی احساس چطور رفتار کنیم؟

برخی خانم ها بر این باورند که مردان فاقد احساس هستند و همواره زندگی بی رنگی را دنبال می کنند. خانم ها فکر نمی کنند که شاید مردشان دچار مشکل شده است و در برخورد با احساس خود به مشکل برخورده است، آن ها همواره مرد را مقصر می دانند و در این باره هیچ حرفی با او نمی زنند. این احساسی که شما به مرد خود دارید باعث می شود تا در زمان نیاز به او اعتماد کافی را نسبت به همراه زندگی خود نداشته باشید و از در میان گذاشتن احساستان با شریک زندگی تان دوری کنید. این امر ریشه بر جدایی های احساسی دارد که با عدم آگاهی در زندگی بیشتر ریشه می دواند و زمینه ساز بسیاری از مشکلات می شود.

اگر فکر می کنید که افراد بی احساس در مواجه با بحران و مشکل هیچ استرسی ندارند، دست هایشان گاه نمی لرزد و هیچ اشکی در مواجه با مصیبت ندارند ،سخت در اشتباه هستید. شما در این مورد فقط آگاهی لازم را ندارید و توانایی مواجه و برانگیختن احساسات این گونه افراد را ندارید. در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا آموزش های لازم را جهت ایجاد حس در افراد بی احساس را به شما دهیم.

افراد بی احساس چگونه شخصیتی دارند؟

واژه بی احساس به این معناست که خواسته و سلیقه های شما منحصر به خودتان می باشد و گاه در برخورد با بعضی موارد که مورد علاقه دیگران می باشد هیچ حرفی نمی زنید، و هیچ احساس هیجانی از خود بروز نمی دهید. در معنایی دیگر از معنای بی حس شدن می توان این گونه گفت که مانند دیگر افراد میل به واکنش های هیجانی در برابر موارد تکراری و بیهوده ندارید، در این صورت از خود شخصیتی بی حس و ثابت به نمایش می گذارید. تعریف نخستی که از افراد بی احساس شد ممکن است امری عادی و طبیعی به نظر بیاید اما مورد دوم ممکن است کمی مشکل ساز باشد، چون بدین معنی است که دیگر چیزی رنگ و بویی ندارد و نسبت به هر چیزی احساس بی اعتنایی های مکرر دارید.

شما ممکن است در طول زندگی و در برهه های خاصی از زندگی گریه دوست و نزدیکان خود را ببینید، در مورد آینده احساس نا امیدی و نا توانی  کنید، و در برخی موارد نسبت به هر رویدادی بی احساس شوید، تمامی این عوامل نشان دهنده استرس و اضطراب هایی است که بر اساس جو زندگی به وجود آمده و اگر از بین نرود ممکن است، مشکلات بسیاری در پی داشته باشد.

• اختلال استرس یا PSTD

هنگامی که افراد آسیب های جدی بر روح و جسم خود را تجربه می کنند همانند جنگ زده ای می شوند که بسیار زخمی و شکننده به نظر می آید. تجاوز های جنسی، بلایای طبیعی و یا از دست دادن عزیز موجب خدشه دار شدن احساس و عواطف می شود که انواعی از اختلالات استرسی را در شکل های متفاوت درون فرد به وجود می آورد. موارد گفته شده که هریک غمی بزرگ است، گاه در افراد موجب بر انگیختگی شدید احساس و گاه بی احساسی می شود به این منظور که گاه افراد چنان راجع به موضوعی واکنش نشان می دهند که اصلا طبیعی نیست، و گاه چنان بی احساس می شوند که هیچ نشانه ای به همراه ندارد.

افرادی که به بیماری های استرسی دچار هستند از برقراری رابطه و ایجاد ارتباط فرار می کنند و یا در زمان قرار گیری در آن شرایط مشکلات بسیاری را با خود و رابطه همراه می کنند. این گونه افراد در تمرکز کردن و به یاد آوری خاطرات دچار مشکل می شوند و کار های که به آن ها محول می شود به خوبی صورت نمی گیرد. نشانه های گفته شده بیشتر در افراد بی احساس دیده می شود که هیچ درکی نسبت به واکنش های محیطی ندارند. این اتفاقات سبب نگرانی اطرافیان می شود که سعی دارند هر چه سریع تر این موقعیت را بهبود ببخشند و عزیزانشان را از این اختلال نجات دهند.

• افسردگی و بی احساسی

طبق مطالعات انجام شده، مشخص شده است که اختلال افسردگی در ۷ الی ۱۲ درصد از مردان و ۲۰ الی ۲۵ درصد از زنان وجود دارد. افسردگی را می توان یک اختلال اخلاقی در نظر گرفت که موجب ایجاد تغییر در احوال عاطفی فرد می شود. افرادی که به افسردگی دچار هستند بیشتر از دیگر افراد تحت تاثیر احساس خود قرار گرفته و با هر مشکل کوچک شروع به غصه خوردن و گریه کردن می کنند.

همچنین حالت دیگری از افسردگی وجود دارد که موجب بی احساسی در فرد می شود و همواره در انزوا و گوشه گیری به سر می برد. بیماران مبتلا به افسردگی از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستند و همواره احساس گناه را به همراه خود دارند. این گونه افراد به سختی قادر به تصمیم گیری هستند و همواره از عدم تمرکز کافی بر خوردار هستند.

همچنین طبق مطالعه ای که در دانشگاه های ایالتی نیو مکزیکو انجام شد، مشخص شد که افراد بی احساس نوعی کرختی و یک نواختی را در خود احساس می کنند که تمایل بسیاری به گوشه گیری و ساکت ماندن دارند. در اصطلاحی دیگر به این گونه افراد کری احساس نیز می گویند.

• غم و بی احساسی

زمانی که افراد عزیزان خود را از دست می دهند، غم و اندوه بسیاری را تجربه می کنند که دارای مراحلی می باشد. این گونه افراد در مرحله اول و برخورد با مشکل دچار شوک بسیار می شوند که به حالت بی احساسی و کرختی عاطفی دچار می شوند. این شوک تا دو هفته در افراد وجود دارد که بعد از آن به غمی بزرگ مبتلا می شوند. در این حالت افراد به پریشانی و بی قراری دچار می شوند که از فکر کردن به این موضوع نیز فرار می کنند. این حالات تا هفته ها گریبان گیر فرد می شود که در صورت عدم جلوگیری و پیشگیری در طولانی مدت مشکلات احساسی و روانی بسیاری برای فرد به وجود می آورد.

•  فشار و بی احساسی

استرس و اضطراب قسمتی دیگر از زندگی افراد است که خود آگاه و نا خود آگاه سراغ فرد می آید، این حس اگر از حد طبیعی خود فراتر رود، فرد را با مشکلاتی رو به رو می کند که در نهایت بی احساسی را برای نجات خود انتخاب می کند. در این حالت بی احساسی، فرد فشار کمتری متحمل می شود و در برخورد با مسائل و واکنش های محیطی، از خود احساسی یکسان بروز می دهد. افرادی هستند که در این مواقع به مواد مخدر و مشروبات الکلی نیز پناه می برند، که با این کار سعی دارند ذهن خود را آرام کنند و لحظات خود را بیشتر در خواب سپری کنند.

روش های بهبود برای افراد بی احساس

بهترین روش برای رهایی و بهبود بخشیدن به این وضعیت، دوری از مکان ها شلوغ و افراد مزاحم است. در این زمان بهتر است از شریک احساسی و یا فردی که دچار بی احساسی شده است بخواهید، در مکانی دنج و خلوت به گفت و گو های موثر با شما بپردازد. شما باید با گفت و گو گام های مشترک و مناسب برای بهبود بخشیدن رابطه تان بردارید و در قدم های دیگر موارد زیر را انجام دهید.

• دیدگاه خود را نسبت به رفتار او ذکر کنید

بعد از این که گامی موثر در گفت و گو با شریک عاطفی خود برداشتید، بهتر است که روال را همان طور ادامه دهید. این ارتباط را بهتر است تا شفاف سازی کامل ادامه دهید و ارتباطی به دور از قضاوت داشته باشید. آگاهی خود را نسبت به یار عاطفی تان بالا ببرید و از قضاوت های بیجا بپرهیزید.

بهتر است قبل از اینکه در دادگاه ذهنتان او را مقصر کنید، از رفتار و حالات معشوقتان به خوبی با خبر شوید و با گفت و گو های مفید تمامی مشکلات را پاک کنید و پرده از حقایق بردارید.

• علت بی احساسی و نگرش منفی او را جویا شوید

اگر نحوه بر خورد شریک احساسی تان همواره با مشکلات به صورت دفاعی است، علت مشکل را جویا شوید و سعی کنید ناراحتی های بی مورد را از بین ببرید. سعی کنید متوجه شوید که چه موضوعی باعث رنجش و ناراحتی در او شده است و به چه علتی به سرکوب احساسات خود می پردازد. از او با ملایمت در خواست کنید که نحوه نگرش خود به مشکلات را برای شما توضیح دهد و در صورت نیاز و علاقه به او پیشنهاد هایی برای رهایی از آن ارائه دهید.

• در مسیر تغییر همواره گام های استوار بردارید

فکر نکنید که همیشه تمام مشکلات از سوی شریک احساسی تان است. سعی کنید درباره تغییرات هر چند کوچک با یک دیگر به تفاهم برسید و همواره در کنار یک دیگر به مسیری سراسر احساس و هم صحبتی قدم بردارید. تلاش هایتان را پیوسته انجام دهید و هیچ گاه در این راه خسته نشوید. با پشت سر گذاشتن مشکلات در نتیجه احساس رضایت و مطلوبی به دست می آورید که تمامی آن ها به علت صلحی است که در میان شما ایجاد شده است.

• به افراد بی احساس فرصت مناسب را برای تغییر بدهید

اگر با صحبت و راه حل های گفته شده هیچ نتیجه ای دریافت نکردید، بهتر است زمان مناسب را برای اعمال تغییرات به او بدهید. بیشتر ما برای رهایی از مشکلات و ایجاد تغییر نیاز به فرصت مناسب را داریم. پس بهتر است او را درک کنید و با قرار دادن زمان مناسب برای تغییر به او اجازه دهید تا به خوبی فکر کند و با خود برای تغییر دادن این شرایط تلاش کند.

شما باید در این راه صبور باشید و در تصمیم گیری او را در منگنه قرار ندهید، در نتیجه این اتفاق خواهید دید که تمرکز کافی را به فرد بی احساستان منتقل کرده اید و در آخر از شما بابت این بردباری و صبر تشکر خواهد کرد.

• در نهایت تمامی عوامل را پایان دهید

اگر شریک احساسی تان علارغم تلاش های پی در پی شما هیچ اقدامی انجام نداد بهتر است به دنبال تصمیم جدی برای زندگی خود باشید. اگر ادامه دادن این شرایط برایتان بسیار سخت است باید به فکر پایان دادن هرچه سریع تر به این رابطه باشید، تمامی ما می دانیم که ارزشی بسیار داریم و لیاقت ما وقت گذاشتان در رابطه ای نیست که روان را به وسیله این رابطه خدشه دار کنیم.

برای پذیرش چنین اقدامی نیاز به زمان است، برخی خانم ها فکر می کنند که با پایان دادن به رابطه احساسی خود ضربه بسیاری می خورند، اما باید توجه داشته باشید که هرچه بیشتر اوقات خود را با افراد بی احساس سپری کنید بیشتر ضربه می خورید، پس بهترین اقدام این است که هر چه سریع تر این شرایط فاصله بگیرید تا کمترین ضربه را متحمل شوید.

اگر در آخر به این نتیجه رسیدید که تمام تلاش خود را برای نجات رابطه کرده اید اما هیچ نتیجه مطلوب دریافت نکرده اید، بهتر است هر چه سریع تر همه چیز را رها کنید. شما به تنهایی نمی توانید برای حفظ این رابطه تلاش کنید، هر چیزی نیاز به کمک و همراهی دارد پس باید از رابطه ای که شما را نادیده می گیرند، هر چه سریع تر فاصله بگیرید.

• به خودتان عشق بورزید

وقتی که می بینید از ابراز عشق به شریک عاطفی تان چیزی نصبیب نمی شود، باید همه چیز را رها کنید و دیگر بیش از این خود را وقف رابطه بیهوده تان نکنید. به جای گدایی محبت، عشق و علاقه ی بسیار به خود ابراز کنید و سعی کنید که همواره خود حامی عاطفی خودتان باشید. شما ضامن حال خوب خودتان هستید و به هیچکس وابستگی عاطفی ندارید.

علت ایجاد بی احساسی عاطفی چیست؟

علت های بسیاری برای بی احساسی عاطفی وجود دارد که عصب شناسان معتقدند این عوامل را باید از نظر بیولوژی بررسی کرد. این پزشکان سعی دارند که به علت تفاوت های مغزی بین افرادی که دچار برانگیختگی احساس و بی احساسی شدید شده اند، پی ببرند. در این زمینه پروفسور حسین می گوید در برخی افراد ممکن است سکته مغزی و آلزایمر رخ داده باشد که دچار چنین حالت های احساسی شوند. همچنین بسیاری از بیماران وجود دارند که از لحاظ فیزیکی و جسمانی هیچ عیب و نقصی ندارند اما از نظر روانی و احساسی حالات غیر طبیعی را دارا هستند.

این دکتر به همراه تیم تخصصی پزشکی خود تحقیقی بر روی افراد سالم و بیمار انجام داد تا مشخص کند که چه تفاوت مغزی میان آن ها وجود دارد که این چنین اختلالاتی به وجود می آورد.

منبع : آرگا