دسته ها
جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

تاثیر مشکلات اقتصادی بر خانواده چقدر است؟

  • فاطمه فلاح
  • ۲۷ مرداد ۱۳۹۹
  • ۰

تاثیر مشکلات اقصادی بر خانواده باعث شده است فرصت های شغلی کمتری شکل بگیرد و پایین بودن نرخ دستمزدها نیز خود عاملی است که موجب می شود سرپرست یا سرپرستان خانواده در تامین ننیازهای خانواده با دشواری مواجه شوند.

خانواده یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی محسوب می شود. نهادی که فراتر از وظیفه فرزندپروری، نقش های متعدد دیگری از جمله اقتصادی، آموزش و پرورش و جامعه پذیر کردن افراد برعهده دارد. ما در این مقاله به تاثیرات مشکلات اقتصادی بر خانواده بیشتر می پردازیم.

بررسی تاثیر مشکلات اقتصادی بر خانواده

امروزه شاهد رخدادهایی هستیم که ثبات کانون خانواده، سلامت و امنیت در آن را به خطر انداخته است. افزایش سن ازدواج، کاهش نرخ ازدواج، کاهش نرخ زد و ولد و افزایش طلاق، تنها برخی از عواملی هستند که به عنوان نمونه های نا امنی و تضعیف در بنیان خانواده معرفی می شوند.
تاثیر بیکاری بر خانواده
برای تحلیل آسیب هایی که به خصوص از ناحیه حوزه اقتصاد، تداوم و شکل گیری زندگی مشترک را تهدید می کند. بدون شک باید به عواملی بپردازیم که حق انتخاب های افراد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. در میان تمام نظریه های اقتصادی که به آسیب شناسی یک «خانواده طبیعی» کمک می کنند، در این بین نظریه های موجود نظریات اقتصاد کلاسیک و تئوری بازی هر دو را توضیح می دهند که چگونه انتخاب افراد و کنترل زاد و ولد، مفهوم خانواده را تغییر داده است.
تئوری های اقتصاد خانواده به ما می گویند که افراد امروزه از حق انتخاب های بیشتری برخوردار هستند. بنابراین برای آنها مشکل است که دبگر به ارزش ازدواج فکر کنند. در این بین، فمینیسم و جنبش های زنان در دهه های اخیر شاید به این اتفاق دامن زده است.
زنان تمایل کمتری به ازدواج دارند و ترجیح می دهند فرزندان کمتری داشته باشند. اگر بخواهیم دقیق تر نگاه کنیم، متوجه می شویم جهان به سمت زندگی بدون مسئولیت پیش می رود و اقتصاد فقط یکی از عواملی است که در این تغییرات نقش مهمی دارد.
اغلب اقتصاددانان سنتی، نقش خانواده را در تصمیم سازی های اقتصادی نادیده می گیرند و در کتاب های مرجع اقتصاد خرد نیز اثری از این موضوع دیده نمی شود. اما در دهه های پایاین قرن گذشته، تئوری های مخلتفی در یان زمینه شکل گرفته است. و تاثیر مشکلات اقتصادی بر خانواده تا حدودی مورد بررسی قرار گرفته است. در اقتصاد خانواده ، مثل بقیه شاخه هایی که نحوه تصمیم گیری انسان مورد مشالعه و ارزیابی قزرار می گیرد، هزینه ها و منافع به صورت مالی و نقد بررسی نمی شود بلکه تمرکز روی هزینه و سود حاشیه ای است که تجزیه و تحلیل اقتصادی را ممکن می کند.
نظریه های اقتصاد خانواده را می توان به دو گروه عمده دسته بندی کرد: تئوری های وحدت گرا و تئوری های چانه زنی. در آغاز دهه ۶۰، اقتصاددانان در دیدگاه های خود، خانواده را به عنوان یک واحد تولیدی در نظر گرفتند که تصمیم گیری های عقلانی انجام می دهد تا به حداکثر سود و مطلوبیت دست یابد. این واحد تولیدی کالاهای سرمایه ای، مواد خام و نیروی کار را برای تولید کالای اقتصادی با یکدیگر تلفیق می کند.
تاثیر اقتصاد بر بنیان خانواده

افزایش سودآوری خانواده

زمان عامل دیگری است که با خدمات و کالاها تلفیق می شود تا کالای غیر بازاری تولید کند. تولیدات اقتصادی خانواده از دیدگاه بکر عبارتند از : فرزندان؛ لذت، خواب، سلامت و … خانواده در تلاشند بهترین و مناسب ترین ترکیب از این کالا را انتخاب کنند؛ ترکیبی که سودآوری خانواده را تا حد زیادی افزایش دهد.
گری بکر نخستین نظریه پردازی بود که تئوری وحدت گرا در خانواده را مطرح کرد. او معتقد بود در خانواده تمامی تصمیمات در راستای سودآوری و مطلوبیت حداکثری گرفته می شود.
وضعیت گروه و یا این نکته که فرد مسلط در خانواده چگونه ترجیحات خود را به دیگران تحمیل می کند عواملی هستند که بر نحوه سودآوری خانواده تاثیر می گذارند. از این منظر فرزندان در سودآوری خانواده نقش مستقیمی ندارد اما آینده آنان مثل کیفیت آموزش آنان تحت تاثیر این عامل قرار می گیرد.
یکی از نکات اساسی دیدگاه بکر آن است که او وقت یک مصرف کننده را در فرآبند تصمیم سازی به عنوان منبعی نادر معرفی نموده است. کالاها و خدمات موجود ممکن است افزایش یابند اما زمان به هیچ عنوان. در نتیجه هر قدر کالا فراوان تر، زمان ارزشمندتر می شود.

قدرت چانه زنی!

نظریه های چانی زنی در انتقاد به تئوری های وحدت گرا شکل گرفتند. نظریه پردازان این حوزه معتقد بودند در تصمیم گیری های خانواده فعالیت سودآورانه ای وجود ندارد بلکه تصمیمات خانواده به قدرت چانی زنی هر یک از اعضای آن بستگی دارد. آنان به تبعیت از نظریه بازی ها یادآور شدند که برای درک بهتر تاثیر مشکلات اقتصادی بر خانواده  باید قدرت تهدید نسبی اعضای خانواده را مدنظر قرار داد.
قدرت چانی زنی هر یک از اعضای خانواده تحت تاثیر منابعی قرار دارد که درون یا بیرون از خانواده تحت کنترل اوست. یکی از این منابع داشتن درآمد است. بنا بر این دیدگاه، اگر زن به منابع تولید مثل زمین دسترسی داشته باشد و یا از درآمد مستقل یا حق طلاق برخوردار باشد، دارای قدرت چانه زنی بیشتری خواهد بود زیرا منابع بیشتری به او اختصاص دارد.
در تئوری چانه زنی نکته مهمی که وجود دارد آن است که در تعمیم این نظریه ها باید زمینه های فرهنگی _ اجتماعی با دقت مورد بررسی قرار گیرد.
به عنوان مثال تغییرات اجتماعی که در یک جامعه به قدرتمند شدن زنان کمک می کند ممکن است در جامعه دیگر نه تنها چنین پیامدی نداشته باشد بلکه حتی باعث تضعیف قدرت زنان شود.
اگر نگاه کلی به تاثیر مشکلات اقتصادی بر خانواده بپردازیمف متوجه خواهیم شد که خانواده هم مانند یک بنگاه اقتصادی در پی سودآوری حداکثری می باشد و باید بر مبنای همین اصل گرفته شود.

هزینه و سود ازدواج چیست؟

از دیدگاه اقتصادی با ازدواج هزینه سرانه غذا کاهش می یابد، یا دیگر احتیاجی ب دو سری لوازم خانگی نیست. از سویی دیگر به اشتراک گذاری فضا . منابع هزینه هایی در بر خواهد داشت؛ به عنوان مثال یکی از هزینه ها نتایج تصمیم گیری مشترک است. در ان صورت در مقایسه با حالتی که فرد به تنهایی تصمیم می گیرد، یکی از افراد یا حتی هر دو آنها به آن چیزی که تمایل دارند نمی رسند. همچنین ازدواج یک تعهدنامه بلندمدت محسوب می شود که پایان دادن به آن آسان نیست. مطالعات نشان می دهد نرخ ازدواج در قرن بیستم کاهش یافته، ضمن آنکه در طول ۵۰ سال گذشته مردم رفته رفته دیرتر و دیرتر ازدواج می کنند.
یک راه برای ررسی این دو پدیده آن است که ببینیم آیا منافع خالص حاصل از ازدواج (به خصوص برای افراد جوان تر) در دهه اخیر کاهش یافته است؟ از لحاظ تاریخی، مانی که فرصت های اقتصادی زنان کمتر بود آنان مزایای بیشتری از ازدواج به دست می آوردند. در آن زمان تنها راه بقای اقتصادی زنان، مشارکت در درآمد شوهرانشان بود. حتی برای مردان نیز مزایای ازدواج در دوران اخیر کاهش یافته است.
دلیل آن را می توان در تولید خانگی جست‌وجو کرد. خانواده مجموعه ای از تولیدات را دارد و اعضای خانواده سرمایه های انسانی فرآیند تولید هستند.
بیکاری و تاثیر آن بر خانواده
خوبی تولیدات خانگی شامل موارد بسیاری مانند فرزندان و پرورش آنان، غذاها، تمیز کردن منزل و مدیریت مالی خانوار هستند. مانند هر فرآیند تولیدی دیگر، تولید خانگی نیز نیازمند تقسیم نیروی کار است که در اینجا این تقسیم بین زن و مرد صورت می گیرد. با گذشت زمان، هزینه و مزایای ازدواج تغییر کرده است. به خصوص، از زمانی که زنان در بازار کار سهم بیشتری را به خود اختصاص دادند و همچنین به دلیل رشد تکنولوژی نیروی کمتری برای تولیدات خانگی لازم است. در نتیجه مزایای مرتبط با تخصیص کار در بخش خانگی به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافته است. زنان دیگر احتیاجی ندارند تا به درآمد مردان دستیابی داشته باشند و مردان نیز دیگر فردی برای مدیریت منزل نیاز ندارند زیرا وسایلی مانند ماشین لباسشویی، مایکروویو، کاهش در هزینه تهیه غذا از بیرون خانه و استفاده از مراکز مراقبت کودکان موجب شده است خانواده کالا و خدمات کمتری تولید کنند و بنابراین نیروی کار کمتری نیز لازم است.
از طرف دیگر ازدواج یک قرارداد بلندمدت بین دو طرف است که پایان دادن به آن آسان و کم هزینه نیست.  مثلا تنها با نگاهی به وضعیت مهریه، به عنوان بخشی از هزینه های پایان دادن به ازدواج، نشان می دهد که مقدار آن در طول ۲۰ سال گذشته به شدت افزایش یافته است، که فشار دیگری بر هزینه هیا ازدواج می آورد. افرادی که قصد تشکیل خانواده دارند، به خوبی می دانند که تقسیم زمان و منابع کی از هزینه های ازدواج محسوب می شود. به این معنا که تصمیم گیری دو نفر در مورد مسائل مختلف، ممکن است باعث شود تا یک یا هر دو نفر به آنچه می خواهند نرسند؛ در حقیقت اهمیت دادن به ترجیحات همسر بخشی از هزینه های ازدواج است.

کار در خارج از خانه برای خانم ها

بررسی تاثیر مشکلات مالی بر خانواده نشان دهنده این است که نیروی کار در جهان دستخوش تغییراتی شده است. جمعیت رو به پیری است، تعداد روجینی که هر دو شاغل هستند رو به افزایش است و زنان بیشتر از قبل وارد بازار کار شده اند.
منابع و ساختار خانواده نیز در سه دهه گذشته تغییر کرده است و افزایش نرخ طلاق و افزایش مشارکت مادران در بازار کار، تغییر در شکل گیری زندگی از نمونه های آن است.
از قدیم مردان نان آور خانواده محسوب می شدند و زنان مسئولیت نگهداری از فرزندان و منزل را برعهده داشتند.
مشکلات اقتصادی و تاثیر آن بر خانواده
مشکلات اقتصادی سبب می شود زمان اشتغال به کار در خارج از منزل با وقت لازم برای امور مادرانه در رقابت تنگاتنگ  قرار بگیرد. از طرفی داشتن همسری که درآمد زیادی دارد می تواند باعث کاهش انگیزه در زنان برای کار شود و یا بر عکس برخورداری از امکانات یا کمک در نگهداری از کودکان ممکن است اشتغال به کار را برای مادران آسان کند.
زنان برای تصمیم گیری همیشه با این سوال مواجه هستند که چه چیزی برای خانواده آنها مناسب تر است و یا خانواده چگونه از تصمیم مادر حمایت خواهد کرد. تعداد اعضای خانواده و شرایط و خصوصیات آنان نیز از عواملی هستند که بر اشتغال مادر تاثیر به سزایی می گذارند.
هر چه تعداد فرزندان در یک خانواده بیشتر باشد احتمال اشتغال مادر کمتر خواهد بود. ضمن آنکه اگر مشغله مرد خانواده بیشتر باشد، زمانی که می تواند در نگهداری از فرزندان با مادر همکاری کند بسیار کاهش می یابد. میزان درآمد شوهر نیز می تواند بازگشت مادر به محل کار را تحت تاثیر قرار دهد. وابستگی خانواده با درآمد عامل دیگری است که احتمال بازگشت زن به محل کار، تداوم شغل و حتی افزایش ساعات کاری او را بیشتر می کند. اما درآمد و وقت، تنها عوالمل تاثیرگذار محسوب نمی شوند. دیدگاه شوهران نسبت به کار و زمان بندی اشتغال زنان در این امر تاثیر زیادی دارد.
تاثیر وضعیت اقتصادی بر بنیان خانواده
تاثیر مشکلات اقتصادی بر خانواده باعث شده است فرصت های شغلی کمتری شکل بگیرد و پایین بودن نرخ دستمزدها نیز خود عاملی است که سبب می شود سرپرست یا سرپرستان خانواده در تامین نیازهای خانواده با دشواری مواجه شوند.
به سبب پایین بودن دستمزدها، خانواده هایی که فقط یکی از والدین در آن شاغل است با مشکلات بیشتری روبرو می شوند لذا مادر نیز به اشتغال روی می آورد. مشکلات مالی، رابطه بین والدین را دچار آسیب می کند و این خود بر کیفیت ترتیب و پرورش فرزندان تاثیر منفی می گذارد. احتمال کم وزنی، بیماری و سوء تغذیه، مرگ و میر در میان نوزادانی که در خانواده های کم درآمد متولد می شوند بسیار بیشتر است. تحقیقات نشان می دهد بسیاری از والدین برای آنکه بیشتر منابع خانواده به فرزندان اختصاص پیدا کند محرومیت های جدی تری به خصوص در تغذیه بر خود وارد می کنند و همین امر برایشان عوارضی مانند بیماری و سوء تغذیه را به دنبال دارد.
تاثیر مشکلات اقتصادی بر خانواده مانند از دست دادن مسکن و زندگی در مناطق حاشیه ای پر جمعیت از دیگر عوارض بدخیم ضعف سیستم اقتصادی می باشد. ضمن آنکه به علت افزایش بدهی ها خانواده های کم توان از حداقل امکانات برای زندگی محروم می مانند. آموزش نیز حوزه دیگری است که در یک اقتصاد ضعیف صدمه می بیند. معمولا در همه کشورهای دنیا که با مشکلات اقتصادی دست به گریبانند، در نظام آموزشی نیز مشکلات زیادی مشاهده می شود.
از جمله تاثیر مشکلات اقتصادی بر خانواده باعث عدم پیشرفت تحصیلی، و این تنها یک بخش از پیامدهایی است که یک اقتصاد ضعیف را برای خانواده به ارمغان می آورد.
اگر چه تمامی آنچه گفته شد از عوارض ناگریز بحران با رکود اقتصادی محسوب می شود اما به نظر می رسد این پیامدها به شرایط فرهنگی و اقتصادی کشورهای مختلف نیز بستگی دارد. به عنوان مثال یکی از جدیدترین مطالعات در انگلستان نشان داده است هرگونه رکود در بازار مسکن می تواند به بی ثباتی خانواده دامن بزند.
اقتصاد ضعیف و تاثیر آن بر خانواده
به عبارتی هر ۱۰ درصد کاهش غیرمنتظره در قیمت مسکن، با پنج درصد افزایش در میزان جدایی زن و مرد همراه است. این در حالی است که در بسیاری از کشورها مانند ایران که تهیه مسکن یکی از مهمترین و پرهزینه ترین امور در زندگی مشترک محسوب می شود، بالا رفتن قیمت مسکن می تواند چنین پیامدی را بع دنبال خواهد داشت. به طور یقین تحلیل و بررسی این گونه موارد، نیاز به وقت بیشتر، پژوهش های میدانی و میان رشته ای بیشتری دارد.

منبع : آرگا


مطالب مرتبط
مطالب داغ
همچنین ببینید
مشاهده دیدگاه های این مطلب
دیدگاه های مطلب
۰ دیدگاه برای این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *