متناسب با تغییرات شغلی باید تغییراتی در خواب، ساعت بیدار شدن، تفریحات روزمزه، ساعات فراغت، هزینه مصرفی و پس انداز و … پدید آورد. در این مطلب تجربیات شخصی پلن گوردون، نویسندهسایتهای معتبری مانند Mashable ،marketing ،The Muse+ را مورد بررسی قرار داده ایم.
پلن گوردون در این باره گفته است که:
هیچ چیز در زندگی، جای خواب را برای من نمیگیرد. زمانی که پیشنهاد کار در یک شوی سرگرمی تلویزیونی را گرفتم، سر از پا نمیشناختم. این خوشحالی ادامه داشت تا آنکه فهمیدم در چه مخمصهای گیر افتادهام.
شغل جدید، مجبورم میکرد که راس ساعت ۴ صبح از رختخواب دل بکنم، تا به این ترتیب بتوانم ساعت ۵ در محل کار خود حاضر باشم. من باید تا ساعت ۱۳:۳۰ کار میکردم و پس از آن رهسپار خانه میشدم. البته ساعات کاری روزانهام کماکان همان ۸ ساعت معمول بود، با این تفاوت که کمی زودتر از شما (که احتمالا باید ساعت ۹ صبح در محل کارتان باشید) سر کار میرفتم و زودتر هم به خانه برمیگشتم (هرچند که شما احتمالا تا ساعت ۵ عصر سر کار هستید).
شغل جدید تغییر همه جانبه در زندگی ام بود. من یک نویسنده بودم و سحرخیز بودن برای یک نویسنده چندان معنایی نداشت. ضمن اینکه استندآپ کمدی مرا وادار به تغییراتی در زندگی می کرد.
هفته اول کاری(اوضاع بر وقف مراد بود)
با رسیدن به لس آنجلس فردا باید از ساعت ۵ صبح سر کار حاضر می شدم. برای این کار باید ۹ شب می خوابیدم تا ۴ صبح از خواب بیدار شوم. اوضاع بسیار خوب پیش می رفت تا حدی که خودم هم احساس کردم آدم مناسبی برای بیدار شدن در صبح هستم. ضمن اینکه بازدهی بالایی در صبح دارم. همه این احساس ها ادامه داشت تا اینکه شنبه با خودرویی اجاره ای تصادف کردم. با این تصادف در میان خودروهای زیادی گیر کردم. راننده مقصر از مهلکه فرار کرد.
هفته دوم(اوضاع نا به سامان شد)
خسته بودم و زمان استراحتم نیز به جروبحث تلفنی با شرکت کرایه خودرو تصادفی می گذشت. برای عادت کردن به شهر هر شب از خانه بیرون می زدم و برای مردم برنامه اجرا می کردم.
برای خوابیدن در رخت خواب تلاش زیادی داشتم اما بی فایده بود. دوستانم راه کارهای زیادی را در این باره با من در میان گذاشته بودند. مثلاً استفاده از قرص های خواب
هفته سوم تا پنجم(به تدریج اوضاع به سامان شد)
بعد از ۲ هفته تعادل درونی کم کم برایم برقرار شد. تنها در وعده ناهار کمی پرخوری داشتم. در طول روز با خوراکی های سالم و پروتئینی خودم را سیر می کردم. با توجه به شغلم بسیار از نمایشگر رایانه و تلویزیون استفاده می کردم. بنابراین در زمان استراحت بیشتر حرکات کششی انجام می دادم.
دوستان خوبی در شهر پیدا کردم که خوشبختانه از نظر وضعیت شغلی مانند من بودند و چهره خواب آلود من را نیز در حین تماشای فیلم در سینما تحمل می کردند.
ساعت کاری تعریف نشده امتیارهایی نیز دارد. باعث می شود صبح ها از خواب زود بیدار شوید و از هوای صبح گاه لذت ببرید. تمام کسانی که صبح زود سر کار می روند این موضوع را درک کرده اند. زمان زیادی برای انجام کار دارم و این موضوع استرس کاری ام را کاهش می دهد.
منبع : آرگا