انگیزه یکی از مهم ترین اصولی است، که فرد را برای حرکت رو به جلو مجاب می کند، وجود انگیزه کافی موجب افزایش بهره وری، بهبود عملکرد و شوق برای پیشرفت می شود، به همین جهت اهمیت انگیزه در کار امری کلیدی برای دستیابی به موفقیت تلقی می شود. تمام مدیران برای رسیدن به اهداف بلند مدت و دوام در دنیای تجارت امروز موظف به ایجاد انگیزه در افراد سازمان می باشند.
تعریف انگیزه برای کارکنان یک مجموعه می تواند، نوع نگرش آن ها باشد، میل و انرژی عاملی است، که می تواند افراد را در مسیر موفقیت و پیشرفت به حرکت رو به جلو وا دارد و به شکلی مستمر افراد را به شغل علاقمند و متعهد نگه دارد.
اهمیت انگیزه در کار
میل و انرژی که افراد یک مجموعه یا سازمان را به سمت موفقیت سوق می دهد، ناشی از انگیزه به کار می باشد، وجود عامل ارزشمندی به نام «انگیزه» افراد را برای داشتن بهترین عملکرد یا حتی حضور در محل کار هر روز بر می انگیزد. از مهمترین مزایای انگیزه داشتن افراد یک مجموعه باید به میل برای مشارکت کامل در کار و تلاش برای حاصل شدن بهترین نتیجه اشاره کرد.
افراد با انگیزه با روحیه خوب و انرژی بالا سر کار حاضر می شوند، بنابراین در برابر سختی های و موانع موجود کاری، مقاومت بیشتری از خود نشان می دهند و روند پیشرفت شغلی برایشان دارای اهمیت می باشد. طبق آمار کارکنان دارای انگیزه تا بیست درصد عملکرد بهتری دارند و بیشترین پتانسیل خود را برای به انجام رساندن کار ها به کار می گیرند.
همچنین، انگیزه بالای کارکنان با ایجاد نوعی تعامل مفیدتر در سازمان در نهایت بهره وری و تمایل برای دستیابی به راه حل های خلاقانه را افزایش می دهد.
مزایای انگیزه در کار
بررسی مزایای انگیزه کاری کمک می کند، تا با اهمیت انگیزه در کار آشنا شوید و بدانید وجود این امر چه نقش تعیین کننده ای می تواند، در یک سازمان یا مجموعه داشته باشد.
افزایش بهره وری
یکی از مهم ترین مزایای و دلایل ایجاد انگیزه در کارکنان افزایش بهره وری می باشد، چرا که وجود انگیزه موجب می شود، تا سرعت و کیفیت کار محول شده افزایش پیدا کند و با صرف حداقل زمان و منابع، امور کاری افراد سازمان به بهترین نحو ممکن شکل بگیرد.
طبق نتایج بدست آمده در این زمینه بهره وری سازمان هایی که کارکنان با انگیزه و متعهد دارند، در قیاس با سایر سازمان ها تا میزان چهل و سه درصد بیشتر می باشد و این امر نشان دهنده اهمیت وجود انگیزه کاری می باشد. بهتر است، اینطور بیان شود، که انگیزه قادر است، فاصله میان توانایی انجام کار و تمایل برای انجام آن را کاهش دهد و با ایجاد میل و انرژی به بهبود کارایی و بهره وری در افراد کمک کند.
خلق نوآوری
هرچه میزان انگیزه در افراد یک سازمان بیشتر باشد، توانایی حل مسئله در کارکنان آن مجموعه افزایش می یابد و می توان ادعا کرد، انگیزه رابطه مستقیمی با خلق نوآوری دارد. انگیزه بالا بر بهبود تمرکز موثر می باشد و این تمرکز راهی برای ایجاد و خلق نوآوری است.
در صورتی که چنین شرایطی برای کارکنان فراهم باشد، قطعا تفکر خلاق در افراد مجموعه رشد پیدا می کند و به دنبال آن ارائه ایده ها و روش های نوین مسیری تازه را برای موفقیت بیشتر سازمان خلق می کند.
کاهش نرخ ترک خدمت
یکی دیگر از مواردی که اهمیت انگیزه در کار خود را به وضوح نشان می دهد، حفظ کارکنان می باشد، این امر یکی از بزرگترین دغدغه های سازمان ها محسوب می شود. ترک کارکنان یک سازمان به معنای خارج شدن افرادی می باشد، که مهارت و توانایی خوبی دارند و این موضوع موجب می شود، تا افراد با تجربه و با مهارت در یک شغل به دلیل عدم وجود انگیزه کافی به دنبال کاری دیگر باشند.
در مقابل، جایگزینی کارکنان سابق با نیروی جدید معضلی زمانبر است، که نیاز به صرف هزینه های بسیاری دارد، برای کاهش این هزینه سازمان ها تلاش می کنند، تا کارکنان خود را حفظ نمایند، شایان ذکر است، که با افزایش پنج درصدی نرخ حفظ کارکنان، سودآوری سازمان بیست و پنج تا هشتاد و پنج درصد افزایش خواهد داشت.
به طبع می توان پیش بینی کرد، که میزان رضایت مندی کارکنان با انگیزه از زندگی حرفه ای و شغلی معمولا بسیار بیشتر از سایرین می باشد، چنین افرادی دارای اهداف کاری می باشند و دست یابی به این اهداف برای آن ها امری مهم تلقی می شود.
در این صورت اگر موانعی نیز بر سر راه شغلی آن ها باشد و یا با اتفاقات ناخوشایندی مواجه شوند، احتمال کمتری برای ترک سازمان توسط چنین افرادی وجود دارد، به همین علت اهمیت انگیزه کاری در کاهش نرخ ترک شغل موثر می باشد.
عوامل موثر بر انگیزش شغلی
عوامل بسیاری بر ایجاد اشتیاق به شغل وجود دارد، با توجه به آشنایی با اهمیت انگیزه در کار بهتر است، با مهمترین مواردی که می تواند، دلیلی برای ایجاد انگیزه شغلی باشد، آشنا شوید.
ارتقا شغلی
ارتقا شغلی و به دنبال آن افزایش حقوق می تواند، تا میزان قابل قبولی انگیزه بیرونی کارکنان را افزایش دهد، فردریک هرزبرگ معتقد است، اعطای مسئولیت های بیشتر به کارکنان موجب افزایش انگیزه در کارکنان می شود و به دنبال آن کارکنان با تصوری بهتر از نقش خود در سازمان روبرو می شوند.
جالب است، بدانید برخی از کارمندان با دست یابی به فرصتی برای غلبه بر چالش های پیچیده، انگیزه بیشتری پیدا می کنند و وجود چالش را به فرصتی برای رشد در زندگی شخصی و کاری بدل می نمایند. علاوه بر این عبور موفقیت آمیز از چالش ها موجب برانگیختن احساس شعف و غرور می شود و انگیزه درونی برای انجام کار را افزایش می دهد. هرچند در این میان نباید مهارت های بین فردی و تاثیر آن در موفقیت های شغلی را نیز دست کم گرفت.
چنین عواملی ارتقای شغلی را به همراه خواهد داشت و افرادی که می توانند، به این موفقیت برسند، این شانس را در مسیر حرفه ای خود پیدا می کنند، که با استقلال بیشتر و نظارت کمتر به همراه نوعی احساس خودمختاری بستر مناسبی برای بروز استعداد های خود فراهم کنند و تمامی این موارد تنها با انگیزه در کار معنا می یابد.
معنا و هدف
در صورتی که افراد یک سازمان معنا و هدفی را در پشت امور محول شده به خود بیایند، معمولا بسیار با انگیزه تر از زمانی می باشند، که چنین حسی از کار خود دریافت نمی کنند. چنانچه افراد از نتیجه امور محول شده به خود رضایت داشته باشند و احساس کنند، دستاورد های آن ها در رشد کلی سازمان سودمند می باشد، انگیزه بیشتری برای به انجام رساندن امور به بهترین شکل در وجود خود می یابند.
علاوه بر این یکی از موارد مهم در حفظ انگیزه شغلی، هم راستا بودن اهداف فردی با پیشرفت شخصی می باشد، در این صورت فردی که دریابد، نتایج و دستاورد های کاری او نقش مهمی در فرایند ها و پیشرفت موفقیت سازمان ایفا می کند و معنایی عمیق تر از انجام وظایف برای کسب درآمد در آن نهفته است، احساس رضایت و انگیزه بیشتری در زمینه کاری به دست خواهد آورد.
با توجه به آنچه گفته شد، برخورداری از کاری معنادار از بارزترین عوامل ایجاد انگیزه به شمار می رود، اهمیت این امر زمانی بهتر قابل درک می باشد، که فرد با تنگنا ها و سختی های چالش برانگیز کاری مواجه شود. چرا که در چنین مواقعی هیچ فردی حاضر نیست، دست از کاری بکشد، که دارای معنا می باشد و اهدافی در آن نهفته است.
اراده
اهمیت انگیزه در کار با اراده در ارتباط می باشد، اما این اشتباه است، اگر گمان کنید، انگیزه عاملی برای تقویت اراده است، در حقیقت ماجرا دقیقا برعکس این امر می باشد و افراد بسیاری در این اشتباه به سر می برند. کال نیوپورت اظهار می دارد، اشتیاق فراوان بعد از تلاش فراوان برای عالی شدن در کاری ارزشمند، به سراغتان می آید نه قبل از آن.
پس بهتر است، اینطور بگوییم:« تقویت اراده ممکن است، به شکلی بدون واسطه بر افزایش انگیزه شغلی موثر واقع شود.» اراده را باید یک عمل آگاهانه تلقی نمود، حال آنکه انگیزه، احساسی در ناخودآگاه انسان می باشد، بنابراین اراده ماهیچه ای است، که می توان به تقویت آن پرداخت و انگیزه را به شکلی موثر افزایش داد.
هرزبرگ
هرزبرگ استاد مدیریت دانشگاه یوتا بیان می دارد، عوامل بهداشتی و عوامل انگیزشی در میزان رضایت شغلی اهمیت دارد و در این زمینه نیز به نتایج جالبی دست یافته است، در تحقیقات انجام گرفته فردریک هرزبرگ عوامل بهداشتی مربوط به عوامل بیرونی محیط کار چون حقوق و شرایط کاری بود.
نتیجه ای که هرزبرگ به آن دست یافت این بود، وجود شرایط مطلوب شغلی دلیلی برای بهتر کار کردن کارکنان نمی باشد و نمی تواند، باعث شود تا کارکنان عملکرد بهتری در پی وجود شرایط مساعد تر داشته باشد. اما در مقابل عدم وجود این شرایط ایده آل و مطلوب می تواند، نارضایتی کارکنان را به همراه داشته باشد.
در حقیقت نتیجه این تحقیقات نشان می داد، عامل رضایت کارکنان و بهبود عملکرد آن ها به عوامل انگیزشی مرتبط می باشد و اهمیت انگیزه در کار را به خوبی نمایان می کرد، که چنین عواملی با موارد درونی چون قدردانی و موفقیت قابل شناسایی می باشد. پیشنهاد می شود، بر اساس آنچه گفته شد، با افزایش انگیزه شغلی با چند تکنیک طلایی آشنا شوید، تا در بهبود این امر موفق تر عمل کنید و زندگی حرفه ای و کاری موفقی داشته باشید.
منبع : آرگا
