نظریه جهان هولوگرافیک یکی از حیرت انگیز ترین نظریه ها می باشد و شنان می دهد که ذخیره شدن اطلاعات خیلی فراتر از چیز هایی می باشد که تا کنون در مورد آن اطلاعاتی بدست آمده است. در واقع در این جهان هولوگرام ها بسیار کاربردی اند. در ادامه اطلاعات دیگری در این زمینه به شما می دهیم و نظریه هایی را در این زمینه بررسی خواهیم کرد.
آشنایی با نظریه جهان هولوگرافیک
جهان هولوگرافیک با ذخیره کردن اطلاعات بر روی هولوگرام ها سر و کار دارد و می توانید تصویر های زیادی را در این زمینه ضبط کنید. در واقع یک سری از تکه های این فیلم ها می تواند باعث شود که خاطره های فراموش شده را بازیابی نمایید و این مورد پس از گذر سال ها قابل تفهیم خواهد بود.
در واقع در این حال شما باید اشعه لیزر را به دو جسم مختلف تابانده و صبر کنید تا این اشعه ها منعکس شده و روی فیلم ضبط نمایید. این تصویر های تداخلی بسیار خارق العاده می باشند و بعد از این مورد اگر شما نور بر روی جسم یک بتابید جسم دو را نیز درون آن مشاهده خواهید کرد. در واقع اگر مغز انسان نیز بدین صورت عمل کند می توان گفت این مورد در بازیابی اطلاعات بسیار دقیق خواهد بود و این مورد نیز از شگفتی های انسان می باشد.
علم کلاسیک
در علم کلاسیک بیان شده است که یک کل به تنهایی کاربردی ندارد و باید اجزایش نیز با یک دیگر هماهنگ باشد. در این میان کوانتوم ها این نظریه را دگرگون ساختند و بیان کردند که کل است که تعیین می کند هر جزء چه رفتاری می تواند داشته باشد. در واقع ذرات ریز اتمی مستقل کار نمی کنند بلکه از یک کل تاثیر می پذیرند. همچنین باید بدانید که پتانسیل کوانتومی جا و مکان خاصی ندارد و اگر جزئی از جزء دیگر جدا باشد همه چیز بی معنا خواهد شد.
دنیای هولوگرام
اولین فردی که به این دنیا وارد شد بوهم بود. در واقع او سوالات بسیار زیادی در این زمینه داشت و وارد این دنیا شد تا بتواند پاسخی برای خود و سوالاتش بیابد. در واقع این فرد مدعی شد که جهان هولوگرافیک روی این اصل ها می چرخد و خودش آنقدر بزرگ و غول پیکر خواهد بود که حتی بخشی از آن در نظر انسان نمی گنجد.
در مورد این دنیا هولوگرافیک باید بدانید که هر بخش از آن مشتمل شده از کل اطلاعاتی می باشد که وجود دارد بنابراین اطلاعاتی لا مکانی نیز وجود دارد. بنابراین اگر این اصل وجود دارد باید بدانید که جهان نیز دارای مختصات های لا مکانی می باشد.
زندگی در این دنیا بسیار ساده می باشد و برای مثال زمانی که شما در آینه به خودتان می نگرید تصویری را در آینه مشاهده می کند که شبیه شما می باشد و این مورد دقیقا خود شما نخواهید بود. این مورد را بر این اساس یادتان باشد که زمانی که شما دست راست خود را درون آینه بالا می آوردید بدین صورت می باشد که تصویر دست چپ را مشاهده خواهید کرد. همین تقارن ها می تواند نشانه ای از نظریه جهان هولوگرافیک باشد.
هولوگرافی تولید و تهیه تصویر های سه بعدی اشاره دارد . این کار به صورت لیزری انجام می شود. هولوگرافیک یکی از روش هایی می باشد که با استفاده از وسیله خاص نور می توان تصاویر سه بعدی ایجاد نمود.
هولوگرافیک و جهان اندر دهه ۱۹۹۰ بیان شد و این داده ها نشان داده شد که هر چیزی که سه بعدی ساخته می شود روی یک سطح دو الی سه بعدی خواهند بود. این مورد می تواند یکی از داده های بسیار خوب در زمینه تقارن باشد.
طبیعت نور باعث می شود که انعکاس شما با خودتان متقارن باشد. در واقع این مثالی است برای تقارن دوگانگی و دوگانگی در این میان به معنای این است که دو چیز با یک دیگر شبیه می باشند و خواص یکی از آن ها می تواند دیگری را نیز تعریف نماید.
نور موج بوده و دارای طول موج می باشد و رنگ آن مشخص است. در واقع طول موج های مختلف می توانند رنگ های مختلفی داشته باشد و امواج نوری نیز می توانند با یک دیگر تداخل هایی داشته باشند. جهان دارای تداخل هایی می باشد و دارای دوگانگی است و قوی ترین نظریه در این زمینه می تواند نظریه جهان هولوگرافیک باشد.
انیشتن و هولوگرافیک
انیشتن در نظریه های خود بیان کرده بود که :
فضا و زمان جدا نمی باشند و در یک کل بزرگ تر قرار دارند و این دو مورد را جزئی از یک کل دانست.
در واقع بوهم نیز در ادامه این نظریه بیان کرده بود که هرچیزی که در جهان هستی جزئی از یک پیوستار بزرگ خواهد بود و این مورد برخلاف جدایی ظاهری از یک کل منسجم پیروی خواهد کرد. در این نظریه خاطر نشان شده است که همگی یک چیز هستند. یک چیز یک پارچه که دست و پای خود را در همه بخش های زندگی وارد نموده است. بوهم نیز بیان کرده است که جهان هستی توده ای عظیم غول آسای متمایز نشده است و همه چیز می تواند بخشی از یک کل تقسیم نشده باشند.
کن دیچواله و هولوگرافیک
دکتر کن دیچواله در مورد نظریه جهان هولوگرافیک بیان کرده است که :
اگر از نزدیک به یک موجود انسانی بنگریم، بی درنگ در می یابیم که او به واقع یک هولوگرام یگانه و خاص خود است، خودکفا، خود زا و خودشناسا. با این حال اگر قرار بود این موجود زنده را از متن سیاره اش خارج سازیم، بلافاصله در می یابیم که شکل انسانی وی بی شباهت به یک ماندالا یا شعری نمادین نیست، زیرا به لحاظ شکل و طرز رفتارش آکنده از اطلاعاتی قابل فهم در باب امور جسمانی، اجتماعی، روانشناختی و تکاملی است اموری که خود در میان آن ها آفریده شده است.
همچنین مثالی که وی در این زمینه زده است عبارت است از :
پیش از این شاید تصاویری از آدم کوچک در کف پا یا دست دیده بودید؛ میکرو سیستم های مستعد طب سوزنی و مرد کوچک توی گوشه نر باستانی طب سوزنی چین استوار بر این اندیشه است که هر عضو و استخوان بدن به نقاط خاصی در سطح بدن متصل است. با فعال ساختن این نقاط مستعد طب سوزنی، با سوزن یا هر نوع محرک دیگر می توان بیماری ها و اختلالات بخش های مختلف بدن را که به این نقاط متصلند تسکین بخشید یا حتی شفا داد. بیش از هزار نقطه مستعد طب سوزنی وجود دارد که روی خطوط فرضی سطح بدن که نصف النهار نامیده می شود، سازمان داده شده است.
نظر نوژیه در مورد هولوگرافیک
نوژیه یکی از متخصصان طب سنتی می باشد و در سال ۱۹۵۷ نیز کتابی در این راستا منتشر کرد و بیان کرد که در هر دو بخش از لاله گوش بخش هایی هست که اگر بتوان ان ها را به یک دیگر متصل کرد می توان نمایی از یک انسان مینیاتوری که مانند نطفه می باش ظاهر نمود.
این مورد را ۴۰۰۰ سال قبل چینی ها کشف کرده بودند و این مورد از روی تفنن نبوده است و از این مورد برای تشخیص دقیق بیماری ها استفاده می شده است. معمولا ۷۵ درصد از بیماری های بدنی در این روش قابل تشخیص بودند.
گوستاو یونگ و هولوگرافیک
کارل گوستاو یونگ یکی از بهترین روانشناسان معاصر می باشد و این ایده را که ارتباط هایی که توضیح ناپذیر می باشند و میان دو یا چند نفر آگاهی می سازد را به صورت نا خود آگاه جمعی بیان کرد.
وی اعتقاد داشت که در این حالت فردی می تواند یک سری از تجربیات و خاطرات را از اجدادش به ارث برده باشد و این مورد در شخصیت او تاثیرات زیادی خواهد داشت. بنابراین نمی توان گفت همه چیز هایی که فرد تجربه می کند و در ناهشیار او هستند مرتبط با کودکی اش می باشد بلکه امکان دارد این مورد از چندین نسل قبل در و بوجود آمده باشد.
اگر از این مطلب رضایت داشتید در ادامه می توانید با کلیک بر روی لینک های نظریه پنجره شکسته و نظریه اسکینر اطلاعاتی در مورد آن ها بدست آورید.
منبع : آرگا
