بی حوصلگی در پی تکرار موضوع، تلنبار شدن کارها، عقب افتادن از کارها و … رخ می دهد. حالت بی حوصلگی مدتی است و گاهی نیز در پی شکست ها و ناکامی ها رخ می دهد.
از خراب کاری می ترسم و به همین علت بی حوصله شده ام!
برای جلوگیری از این نوع بی حوصلگی، تمرکز پیشگیرانه داشته باشید. قبل از شروع یک کار به خود اطمینان دهید که نتیجه کار عالی و مورد انتظار است. چنین تمرکزی بر روی کارها و وظایف، در علم روانشناسی به عنوان تمرکز ارتقایی خوانده می شود. این گونه اشتیاق و خوش بینی به انجام کارها، سبب رسیدن به نتیجه عالی می شود.
اگر از عاقبت انجام کار خود بترسید، موجی از دلهره در وجود شما رخنه می کند و انگیزه شما را برای رشد کاهش می دهد. تردید را برای همیشه از خود دور کنید. این نوع تمرکز را یک تمرکز پیشگیرانه می نامند.
در این تمرکز پیشگیرانه شما از وقوع عصبانیت رئیس خود جلوگیری می کنید. این ویژگی مربوط به زمانی است که می خواهید رئیس تان در مورد کارتان نظر مثبت داشته باشد.
ورزش کردن نیز با همین اقدامات و تمرکز پیشگیرانه به ثمر می نشیند. به عنوان مثال شما به خود می گویید برای جلوگیری از اضافه وزن و تناسب اندام باید ورزش کنم. در این صورت خود را با اشتیاق وادار به ورزش کردن می کنید.
بهتر است قبل از وقوع اتفاق و یا بی سرانجام کارها، همیشه به دنبال دلیل مثبت برای انجام کار باشید . یعنی بدانید به چه دلیلی این کار را انجام می دهید. آن گاه بر روی دلیل و هدف مثبت خود متمرکز شوید و آن را در ذهن تا مرحله ثمردهی پرورش دهید.
گاهی باید خود را به مرحله نگرانی در مورد نرسیدن به اهداف برسانید. این موضوع سرعت شما را بالا می برد.
احساسات خود را نادید بگیرید و آن ها را از مسیر خود کنار بزنید
اولیور برکمن در کتاب «شادی برای کسانی که تاب و تحمل تفکر مثبت را ندارند»« نوشته است:
وقتی شخصی مدام فکر میکند که نمیتواند صبحهای زود از رختخواب دل بکند یا اصلا نمیتواند به سراغ ورزشکردن برود، درواقع نشان میدهد که دل و دماغ لازم برای انجام این کارها را ندارد. هیچکس شما را به تخت نمیبنند تا نتوانید زود بیدار شوید یا جلوی درب باشگاه ورزشی، مأموری برای ممانعت از ورودتان نیست. تنها چیزی که باعث میشود، میلی به انجام این کارها نداشته باشید، نداشتن حالوحوصلهٔ کافی است.
همه ما این تفکر را داریم که برای شروع باید حال و حوصله داشته باشیم و انگیزه لازم در ما ایجاد شده باشد. این توقع را از خود نداشته باشید. چون بسیاری از موفقیت های شما در پی همین بی حوصلگی اتفاق می افتد.
برکمن در کتاب خود گفته است:
«به دنبال الهام گشتن برای شروع پروژهها، کار افراد غیرحرفهای و آماتور است. بقیهٔ هنرمندان واقعی فقط از جا بلند میشوند و کارشان را شروع میکنند».
تمایل به انجام کار ندارید، چون انجام آن کار سخت، خسته کننده و باب میل تان نیست.
اگر چه گاهی برای شروع یک کار، برنامه ریزی کرده اید اما اوضاع طبق برنامه ریزی پیش نمی رود و همه چیز بر هم می خورد. اگر کسی قادر به انجام کار به شکل بهتر باشد، همان بار اول نیز خواهد توانست کار خود را به اتمام برساند.
برای مبارزه با این قبیل افکار، به دنبال یک طرح برای کار خود باشید. ضمن اینکه مشخص کنید تمایل دارید این کار را چه زمانی انجام دهید. هر کاری را در زمان خود انجام دهید و به تعویق نیندازید.
برای برنامه ریزی صحیح و به جا بر روی این موضوع تمرکز کنید. ضمن اینکه توجه داشته باشید که همه چیز را برای یک کار تا پایان در نظر بگیرید.
منبع : آرگا