اوپنهایمر پدر بمب اتم تلفیقی از درخشش و جنون بود که مسیر جهان را دگرگون کرد. شاید بتوان زندگی اوپنهایمر را در چند کلمه بازتاب داد. رابرت اوپنهایمر بهترین و بدترین شخصیت قرت بیستم قهرمان و شرور داستان زندگی خود است. با عطشی سیری ناپذیر برای علم و احساس عمیق مسئولیت اجتماعی اثری پاک نشدنی و غیر قابل بازگشت بر جهان گذاشت. در ادامه به زندگینامه رابرت اوپنهایمر خواهیم پرداخت.
زندگینامه رابرت اوپنهایمر
جی رابرت اوپنهایمر در تاریخ ۲۲ ماه آوریل ۱۹۰۴ میلادی ( ۲ اردیبهشت ۱۲۸۳) در نیویورک چشم به جهان گشود.
خانواده و کودکی اوپنهایمر
والدین او جولیوس سیلگمان اوپنهایمر تاجر نساجی ثروتمند آلمانی و الا فریدمن هنرمند یهودی تبار اما غیر مذهبی بودند.
جولیوس پدر وی تنها زمانی که یک نوجوان بود با اندکی پول و بدون مدرک کارشناسی و دانش زبان انگلیسی از آلمان به ایالات متحده مهاجرت کرد. در نهایت با استخدام در یک شرکت نساجی و پیشرفت در آن توانست به یکی از ثروتمند ترین نواحی نیویورک در غرب منهتن نقل مکان کند.
زندگینامه رابرت اوپنهایمر خیلی نزدیک به فیلم ها و سریال هاست.
تحصیل در مدرسه
خانواده اوپنهایمر عضو یک انجمن فرهنگی اخلاقی بودند که کانون یهودیان اصلاح طلب بود. این انجمن به رهبری دکتر فلیکس آدلر هدایت می شد. بر ارزش هایی چون عدالت اجتماعی. مسئولیت مدنی و اومانیسم سکولار استوار بود.
رابرت اوپنهایمر در سال ۱۹۱۱ در مدرسه این نهاد مشغول به تحصیل شد.
استعداد تحصیلی او خیلی زود آشکار شد. او به بسیاری از زمینه ها به ویژه ادبیات انگلیسی و فرانسوی و نیز کانی شناسی علاقمند بود و در سن ۱۰ سالگی به مطالعه کانی شناسی فیزیک و شیمی پرداخت.
وی کلاس سوم و چهارم را در عرض یک سال تمام کرد و تنها نیاز بود نیمی از مطالب کلاس هشتم را مطالعه کند.
سخنرانی علمی در ۱۲ سالگی
اوپنهایمر از ۷ سالگی شیفته ساختار و اثر متقابل کریستال ها با نور پلاریزه شد. به یک مجموعه دار سنگ های معدنی تبدیل شد و با ماشین تحریر خانواده خود به مکاتبات با زمین شناسان محلی پرداخت.
یک زمین شناس غافل از اینکه برای یک کودک ۱۲ ساله نامه می نویسد اوپنهایمر را برای سخنرانی در انجمن کانی شناسی نیویورک دعوت نمود. رابرت ابتدا از پدر خود تقاضا کرد که برای انجمن در مورد سن خود توضیح دهد اما پدر تنها رابرت را به شرکت در این مراسم تشویق نمود.
زمین شناسان در ابتدا که متوجه سن رابرت شدند به او خندیدند اما اوپنهایمر ۱۲ ساله سخنرانی خود را اجرا کرد و مورد تشویق همگان قرار گرفت.
بیماری و تعویق در ورود به دانشگاه
اوپنهایمر در سال ۱۹۲۱ از دبیرستان فارغ التحصیل شد. اما با یک مورد تقریبا کشنده اسهال خونی بیمار و مجبور شد ثبت نام دانشگاه هاروارد را به تعویق بیندازد. پس از ماه ها استراحت والدین او ترتیبی دادند که تابستان سال ۱۹۲۲ را در نیومکزیکو بهشتی برای جویندگان سلامت بگذراند.
طی این دوران رابرت در مزرعه ای با معلم دبیرستان هربرت اسمیت اقامت گزید. از آنجا به سفرهای پنج شش روزه با اسب در بیابان می رفت و علاقه فراوانی به اسب سواری در مناطق بیابانی یافت. این تجربه سلامتی رابرت را به او بازگرداند.
ورود به دانشگاه هاروارد
اوپنهایمر زمانی که ۱۸ سال داشت در سپتامبر ۱۹۲۲ در دانشگاه هاروارد ثبت نام کرد. هاروارد دانشجویان را ملزم به تحصیل در دوره های تاریخ ادبیات و فلسفه یا ریاضیات می کرد. او تعویق در شروع تحصیل را با گذراندن شش درس در هر ترم به جای چهار دوره معمول جبران کرد. اگرچه رشته کارشناسی او شیمی بود او با ترمودینامیک که مدرس آن بریچمن بود جذب فیزیک تجربی شود.
اوپنهایمر در سال ۱۹۲۵ تنها پس از سه سال از هاروارد فارغ التحصیل شد.
نحصیل در اروپا
پس از کسب پذیرش کالج کراست اوپنهایمر درخواستی برای کار در آزمایشگاه کاوندیش در کمبریج انگلستان ارسال کرد. اگرچه بریچمن در توصیه نامه اوپنهایمر اشاره کرده است که به دلیل دست و پا چلفتی بودن اوینهایمر نقطه قوت او ننه در فیزیک تجربی بلکه در فیزیک تئوری نهفته است.
در سال ۱۹۲۵ فعالیت خود را در آزمایشگاه آغاز نمود.
دوره افسردگی رابرت
اوپنهایمر یک سیگاری قد بلند و لاغر اندام بود که اغلب در حین تمرکز شدید غذا خوردن را فراموش می کرد. اوپنهایمر در طول زندگی خود در چند دوره به افسردگی دچار شد. گویا اوپنهایمر با اخراج از دانشگاه و اتهامات جنایی احتمالی روبه رو شده بود که مقامات دانشگاه با مداخله و مذاکره پدرش از این موضوع صرف نظر کردند. با این وجود اوپنهایمر مشروط تحصیلی شد و مقرر به گذراندن جلسات منظم با یک روانپزشک گردید.
تغییر گرایش به فیزیک نظری
اوپنهایمر متوجه شد که استعداد او در فیزیک نظری است نه تجربی سرانجام در سال ۱۹۲۶ دعوت مکس بورن مدیر موسسه فیزیک نظری در دانشگاه گوتینگن را پذیرفت تا با او در آلمان همکاری کند.
در آن دوران گوتینگن از برجسته ترین مراکز فیزیک تئوری جهان بود فیزیکدانان اروپایی در آن زمان در حال توسعه نظریه پیشگامانه مکانیک کوانتومی بودند. اوپنهایمر بیش از ۱۲ مقاله در اروپا منتشر کرد که در حوزه جدید مکانیک کوانتومی مفید بودند. او و بورن مقاله معروفی را در مورد تقریب بورن- اوپنهایمر برای توابع موج مولکولی منتشر کردند که دارای بیشترین ارجاع در میان کارهای اوست.
دریافت دکترا و بورسیه هاروارد
اوپنهایمر در سال ۱۹۲۷ دکترای خود را دریافت کرد. در سپتامبر ۱۹۲۷ اوپنهایمر بورسیه شورای تحقیقات ملی ایالات متحده برای موسسه فناوری کالیفرنیا را دریافت کرد. همچنین بریچمن خواهان حضور او در هاروارد بود. بنابراینن طی مصالحه ای او بورس تحصیلی خود را در سال ۱۹۲۷ از هاروارد و در سال ۱۹۲۸ از کاتک دریافت کرد.
استادی اوپنهایمر در برکلی
پیش از شروع به تدریس در برکلی اوپنهایمر به یک نوع سل خفیف مبتلا شد برای استتراحت چند هفته در مزرعه ای در نیومکزیکو همراه با برادرش گذراند. وی بعد تر این مزرعه را خریداری کرد.
پس از بهبود کرسی استادی و مشاوره را در دانشگاه کالیفرنیا برکلی و موسسه فناوری کالیفرنیا پذیرفت.
در برکلی با ارنست لارنس یکی از برترین فیزیکدانان تجربی جهان و مخترع سیکلوترون پیوند دوستی خوبی را ایجاد کرد. اوپنهایمر در سال ۱۹۳۶ به سمت استاد تمامی در برکلی ارتقا یافت.
ورود به دنیای اختر فیزیک
ریچارد تولمن دوست اوپنهایمر او را با اختر فیزیک آشنا کرد. سپس شروع به انتشار مقالاتی در مورد اجرام کیهانی ای کرد که هنوز کشف ننشده بودند. خدمات او به اختر فیزیک شامل پیش بینی های پیشگامانه بود.
خیره کننده ترین پیش بینی اختر فیزیکی او در سال ۱۹۳۹ رخ داد زمانی که اوپنهایمر به همراه دانشجوی خود هارتلند استایدر مقاله ای درباره انقباض گرانشی مداوم ننوشت بر اساس پیش بینی این مقاله در اعماق فضا احتمالا ستاره هایی در حال مرگ وجود دارند که کشش گرانشی بیشتری نسبت به انرژی تولیدی خود دارند. اوپنهایمر جزو اولین نفراتی است که وجود سیاه چاله را پیش بینی کرد.
روابط عاطفی در زندگینامه رابرت اوپنهایمر
ژان تتلاک و اوپنهایمر در یک مهمانی در بهار ۱۹۳۶ یکدیگر را ملاقات کردند. در آن زمان ژان ۲۲ ساله که حدود ده سال از رابرت کوچک تر بود دانشجوی پزشکی استنفورد بود.
در سال ۱۹۳۹ پس از یک رابطه طوفانی تتلاک از اوپنهایمر جدا شد.
در آگوست همان سال با کیتی پیونینگ داننشجوی رادیکال برکلی و عضو سابق حزب کمونیست آشنا شد. کیتی متاهل بود و پیش از این نیز دوبار ازدواج کرده بود. او در تابستان ۱۹۴۰ متوجه شد که از اوپنهایمر باردار است. از همسر خود درخواست طلاق کرد و یک روز بعد در ۱ توامبر با رابرت ازدواج نمود.
اولین فرزند آن ها پیتر در می ۱۹۴۱ و دومینن فرزندشان کاترین در دسامبر ۱۹۴۴ در لوس آلاموس نیومکزیکو متولد شدند.
نامزدی در نوبل
درحالی که دستاوردهای علمی اوپنهایمر شهرت او را به عنوان پدر بمب اتم رساند اوج شهرت جهانی در حوزه علم جایزه نوبل از او دریغ شد. علی رغم سه بار نامزدی در سال های ۱۹۴۵. ۱۹۵۱. ۱۹۶۷ برای دریافت جایزه نوبل فیزیک هرگز برنده نشد.
پروژه منهتن
میل اوپنهایمر برای شکست آلمان او را موجب به هدایت پروژه منهتن در آزمایشگاه لوس آلاموس در نیومکزیکو ساخت پروژه ای برای ساخت فوق سری بمب اتمی آمریکایی.
لوس آلاموس
در ۹ اکتبر ۱۹۴۱ دو ماه قبل از ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم رئیس جمهور فرانکلین دی روزلت برنامه ساخت بمب اتمی را تصویب کرد. در ماه مه ۱۹۴۲ جیمز بی کونانت رئیس کمیته تحقیقات دفاع ملی یکی از اساتید اوپنهایمر در هاروارد از او برای شرکت در این پروژه دعوت نمود.
ترکیبی از فیزیکدانان اروپایی مشغول برنامه ریزی برای ساخت بمب اتم شدند. سرهنگ دوم لزلی گرووز رهبری رابرت اوپنهایمر را یک ضرورت می دانست و او را مدیر پروژه منهتن در سال ۱۹۴۲ انتخاب کرد.
بمباران هیروشیما و ناکازاکی
در سال ۱۹۴۵ ایالات متحده آمریکا بمب اتمی را به هیروشیما و ناکازاکی ژاپن هدایت کرده و آنجا را منفجر نمود. کشف بمب هیدروژنی یکی دیگر از اختراعاتت رابرت اوپنهایمر بود که به همراه دانشمندان و فزیکدانان دیگر به سرانجام رسید.
جلسات دادگاه در زندگینامه رابرت اوپنهایمر
تا اواخر ۲۵ آگوست اف بی آی نگران عملیات اوپنهایمر بود و آنن ها گمان می کردند که شوروی امثال اوپنهایمر را پشت پرده حمایت می کند. در همین حال خود اوپنهایمر از حمایت مردم آمریکا برخوردار شد. اوپنهایمر به آلبرت انیشتین و دیگر دانشمندان و دانشگاهیان برجسته پیوست و به تاسیس آکادمی جهانی هننر و علوم در سال ۱۹۶۰ کمک کرد. او همچنین یه سخنرانی و نوشتن در مورد فیزیک ادامه داد.
مرگ رابرت اوپنهایمر
اوپنهایمر یک سیگاری قهار بود و در اواخر سال ۱۹۶۵ به سرطان گلو مبتلا شد. در ۱۵ فوریه ۱۹۶۷ به کما رفت و کمی بعد در ۱۸ فوریه در خانه خود در پرینستون نیوجرسی در سن ۶۲ سالگی درگذشت.
جسد او سوزانده شد و خاکستر او در یک کوزه گذاشته شد. همسر او خاکستر را به جزیره سنت جان برد و کوزه را در دریا در چشم انداز خانه ساحلی رها کرد. امروزه این ناحیه به ساحل اوپنهایمر معروف است.
منبع : آرگا