از ژنی که به ارث برده اید گرفته تا تحصیلات پدر و مادرتان، همه می توانند تأثیر زیادی در روح و روان شما داشته باشند و روی ازدواجی که چند دهه پس از تولدتان رخ می دهد نیز اثر داشته باشند. اما گذشته از همه چیزهایی که دست خودتان هست و نیست، ترتیب تولدتان نیز می تواند نقش مهمی را در ارتباط با این موضوع ایفا کند. اینکه شما نخستین فرزند یک خانواده باشید یا این که بعد از برادر و خواهرتان متولدش شوید، تا حد زیادی سرنوشت عاطفی شما را تعیین خواهد کرد. بر همین اساس باید بدانید ازدواج با فرزند اول نیز دارای قانون و قواعد مخصوص به خود است. این مقاله همه چیز را در مورد ازدواج با فرزند اول خانواده بررسی می کند.
فرزندان اول چه ویژگی هایی دارند؟
روانشناسان معتقد هستند از آنجا که بار مسئولیت روی دوش فرزندان اول سنگین تر است، وظایف بیشتری به آن ها محول می شود و دیگران هم از آن ها انتظارات بیشتری دارند و این موضوع فرزندان را توانمندتر می کند. یکی از ویژگی های فرزندان اول رقابت جو بودن آن ها است. علاوه بر این وظیفه شناسی جزو خصوصیات بارز فرزندان اول محسوب می شود.
تفاهم ازدواج در ترتیب تولد
رسیدن به تفاهم در ازدواج به تشابهات و مهارت حل اختلاف نظر زوجین وابسته است. اگر چنین مهارتی نداشته باشید تفاوتی نمی کند که فرزند چندم باشید؛ زیرا سر مسائل ریز و درشت به اختلاف خورده و قادر نخواهید بود آن ها را حل کنید. در صورتی که باید بیاموزید به تفاوت های یکدیگر احترام بگذارید و حتما مهارت حل مسئله را بیاموزید. فرقی نمی کند فرزند اول باشید یا خیر، می توانید مشکلات تان را حل کنید.
-
ازدواج فرزندان اول با هم
یکی از بدترین گزینه ها، ازدواج دو فرزند اول با یکدیگر است. این دو زوج که هر دو سلطه جو هستند به دشواری می توانند به خاطر دیگری از نیازها و خواسته های خود بگذرند و حتی به صورت موقت نیز در بحث ها کوتاه نمی آیند. گرچه احتمالا آن ها به علت توانایی های خود از لحاظ کاری و مالی پیشرفت خوبی داشته باشند، اما جرقه های سلطه طلبی نیز دائما رابطه آن ها را تهدید خواهد کرد.
فرزندان اول به سختی با یکدیگر به تفاهم می رسند. اگر شدت سلطه جو بودن هر دو نفر زیاد و شدت سازگاری کمتر باشد و هر کدام از آن ها بخواهند امور زندگی را در دست بگیرند، بدترین گزینه ازدواج محسوب می شوند و به دشواری به خاطر یکدیگر با هم کوتاه می آیند. اما در صورتی که توانایی سازگاری را افزایش داده باشند به علت اینکه هر دو ویژگی کمال گرایی، مدیریت و حمایت گری را دارند می توانند به موفقیت های مقتدرانه در زمینه کاری و اقتصادی برسند.
-
ازدواج فرزند اول خانواده با فرزند میانی
افرادی که فرزند دوم خانواده هستند باید بدانند ازدواج با فرزند اول برای آن ها آرامش بیشتری را به دنبال دارد، زیرا فرزندان دوم زودجوش و آرام بوده و به سادگی از خواسته های همسر خود اطاعت می کنند و از آنجایی که آن ها به زورگویی و سلطه گری و قدرت بچه های اول عادت دارند، زمانی که با یک دستور بی چون و چرا از سمت آن ها روبرو می شوند، سخت گیری زیادی ندارند و آزرده خاطر نمی شوند.
از سوی دیگر، حمایت های همیشگی فرزندان اول می تواند ترس از زورگویی آن ها را کمرنگ کرده و دلگرمی بیشتری به همسرشان ببخشد. اگر این ویژگی ها حالت افراطی نداشته باشند، ازدواج بین آن ها می تواند ایده آل باشد و به خوبی پیش برود. فرزند اول بیشتر استرس عدم موفقیت را تجربه کرده و در کنار فرزند دوم که ریسک پذیری و آرامش بیشتری دارد می تواند آرامش پیدا کند.
-
ازدواج فرزند اول با آخر
می توان گفت این نوع ازدواج با کمی درک کردن ازدواج خوبی است. فرزند آخر عادت به خدمت کردن دارد و می تواند درخواست های فرزند اول را انجام دهد، از سوی دیگر حمایت طلب و سلطه پذیر است و فرزند اول انتخاب خوبی برای او به شمار می رود. بهتر است بدانید فرزند اول همیشه از ریاست کردن و فرمان دادن لذت می برد. در مقابل فرزند آخر همیشه مورد محبت و توجه دیگر اعضای خانواده است و نیاز به این توجه دارد اما فرزند اول استقلال دارد و این نیاز همسر خود را پای ضعف اش می گذارد. البته در مواردی که فرزند آخر سلطه گر و لوس شده باشد تا حد قابل توجهی نمی تواند با فرزند اول سازگاری داشته باشد.
امیدواریم مطالب این مقاله برای شما عزیزان مفید بوده باشد. در پایان پیشنهاد می کنیم مقالات ازدواج با فرزند آخر، ازدواج با فرزند طلاق و معایب ازدواج فامیلی را نیز مطالعه فرمایید.
منبع : آرگا
