دسته ها
یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳

تعریف عشق و نظریه عشق از نظر فروید

  • محدثه خاکشور
  • ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • ۰

زیگموند فروید عصب شناس و روانکاو اتریشی می باشد و از شاخص ترین و مهم ترین شخصیت های مطرح در علم روانشناسی است که در این مطلب به نظریه عشق از نظر فروید می پردازیم.

روانشناسی یکی از علومی است که امروزه حسابی مورد توجه قرار گرفته و تاثیر زیادی در زندگی انسان ها دارد. عشق که یکی از اصلی ترین و مهمترین نیازهای ما انسان ها بوده و دارای ابعاد و اشکال مختلفی است، نظریه های متفاوتی را از دانشمندان، روانشناسان و حتی شاعران و نویسندگان نسبت به خود دریافت نموده است. و زیگموند فروید پدر روانکاوی هم در این مورد نظریه جالبی را بیان کرده است. در ادامه به نظریه عشق از نظر فروید می پردازیم.

نظریه عشق فروید و تعریف عشق از زبان وی

نگاهی به نظریه عشق از نظر فروید

نظریه فروید درمورد عشق بیشتر دارای چند وجه و پیچیدگی بوده که از یک سو وی عشق را بعنوان نیرویی زیستی و روانی قدرتمند می دانست که انسان را به طرف رشد، تولید مثل و حفظ زندگی هدایت می کرد از طرفی او تعیین کرد که عشق قادر است منبع تنش و کشمکش در درون انسان باشد. وی توصیه نمود که سرمایه گذاری زیاده از حد بر روی فرد و یا وسیله ای وسواس و یا تثبیت به وجود می آورد که قادر است توانایی انسان جهت یک رابطه سالم را مختل نماید.

فروید عشق را چگونه تعریف می کند؟

فروید عشق را والایش (تبدیل چیزی بی ارزش به یک چیز ارزشمند) میل جنسی تعریف می نماید. او نظر خاصی درباره ناخوآگاه، میل جنسی، رویاها و نیز مکانیسم های دفاعی دارد. فروید عشق را این گونه تعریف می نماید که تمامی انسان ها دارای میل و کششی ذاتی جهت دوست داشتن و دوست داشته شدن هستند. وی عشقی را بالغانه می داند که ادغامی از عشق به خود و طرف مقابل بوده و احترام و مواظبت ۲ طرف باشد.

نظریه عشق فروید و نظریه زندگی و مرگ و دوگانه

رابطه میان عشق و رابطه جنسی از نظر فروید

نظریه فروید در مورد عشق و رابطه جنسی به وجود رابطه تنگاتنگ میان آن ها با هم اشاره داشت، فروید باور داشت که عشق و رابطه جنسی فرآیندهای روانشناختی جداگانه ای می باشند که معمولا با یکدیگر تجربه می گردند ولی قابل جدا شدن از یکدیگر هستند. طبق استدلالش عشق و رابطه جنسی در اشخاص سالم در واحدی کلی با هم ترکیب می گردند با وجود این طبق نظر وی در عده ای امکان دارد میان عشق و رابطه جنسی جدایی باشد. عده ای که کشش جنسی را بی هیچ حس و وابستگی احساسی تجربه می نمایند و عده ای دیگر امکان دارد عشق را بی هیچ کشش جنسی تجربه نمایند. و دیگر اینکه از دیدگاه فروید مشکلات و صدمه های زمان کودکی در ترکیب عشق و رابطه جنسی در بزرگسالی فرد را با مشکل روبرو می کند.

نگاهی به ۳ نظریه عشق فروید

فروید در مورد عشق نظریه های متعددی دارد که ما به سه نظریه اصلی آن می پردازیم.

نظریه اروس :(غریزه زندگی)

نظریه اروس، نظریه نخست فروید در مورد عشق می باشد که بعنوان غریزه زندگی و یا میل جنسی هم مطرح می گردد. طبق نظر او غریزه اولیه هر انسانی اروس نام دارد که مسئولیت میل انسان جهت رابطه برقرار کردن و صمیمی شدن با سایر افراد را برعهده دارد. به باور وی اروس تنها انگیزه ای بیولوژیکی نبوده و انگیزه ای روانی می باشد.

مثلا فروید باور داشت که فرزندانی که با مراقب خویش در کودکی رابطه دوستانه و نزدیکی دارند، دارای حس قدرتمند دلبستگی و امنیت عاطفی هستند که تا سنین بالاتر نیز به همین شکل ادامه دارد و در نتیجه رابطه های سالمی را در آینده در زندگی خواهند داشت.

نظریه تاناتوس :(غریزه مرگ)

نظریه دوم او درمورد عشق تاناتوس می باشد که به غزیره مرگ و یا نیز غریزه ویران کننده شناخته می گردد. تاناتوس یک توانایی می باشد که انسان را به طرف مرگ، زوال و نیستی می کشاند. بر اساس نظر اروس و تاناتوس به یک اندازه قدرتمند هستند ولی معمولا تاناتوس (غریزه مرگ) به اروس (غریزه زندگی) انکار و یا مضمحل می گردد. زیگموند فروید باور داشت که غریزه مرگ مسئولیت انگیزه های ویرانگر و تهاجمی انسان نسبت به دیگر افراد می باشد. با وجود این فروید پی برد که منفی بودن تاناتوس همیشگی نمی باشد و طبق استدلالش پذیرفتن ویژگی فانی بودن رابطه ها حس آرامش ایجاد نموده و قبول کردن ناپایداری زندگی موجب گردد.

نظریه غریزه ۲گانه (تعامل میان تاناتوس و اروس)

نظریه سوم زیگموند درمورد عشق نظریه غریزه ۲گانه می باشد که معلوم می کند تاناتوس و اروس ۲ نیروی قوی بوده که در طی زندگی انسان با هم تعامل دارند. باور دارد که تعادل میان تاناتوس و اروس می تواند از شخصی به شخص دیگر و از یک موقعیت به موقعیت دیگر دارای تفاوت باشد.

نظریه عشق از دیدگاه فروید

جملاتی درباره عشق از نظر فروید

  • همه چیزی مهم است، کار کردن و دوست داشتن می باشد.
  • در هر مذهب چه بسا مذهب عشق افرادی که از اعضای آن نمی باشند، سخت است دوستشان داشته باشند.
  • باید دوست داشته باشیم و یا با مریضی ها سارگاری داشته باشیم.
  • زندگی گروهی افراد دارای ۲ اصل است که یک اصل اجبار جهت فعالیت توسط احتیاج بیرونی و اصل دیگر نیروی دوست داشته شدن می باشد.
  • مرحله های اولیه قادر هستند باز تولید نمایند بنابراین ذهن ابتدایی به مفهوم حقیقی واژه جادویدان می باشد.
  • هر جا که عشق وجود داشته باشد، طلب وجود ندارد، و هر جا که طلب نباشد، عشق وجود نخواهد داشت.
  • فرد دلباخته متواضع می گردد، گفتنی ست که عاشقان از خودشیفتگی خویش مایه می گذارند.
  • هیچ وقت به اندازه زمانی که در مقابل مشکل ها بدون دفاع نمی باشیم که در موقع عشق.
  • عشق و کار، کار و عشق همه چیزی می باشد که وجود دارد.
  • لازم است که ۲ قطبی عشق و نفرت را مدنظر قرار بدهیم؛ ببرسی ها نشان داده نه فقط عشق به صورت منظم و دو قطبی با نفرت می آید و نه فقط در رابطه ها نفرت پشت سر هم شروع عشق بوده، که در موارد زیادی عشق به نفرت و نفرت به عشق تبدیل گردیده است.

آشنایی با نظریه عشق از نظر فروید

در انتهای این مطلب لازم است گفته شود که نظریه فروید درمورد عشق درکی پیچیده از این تجربه انسان را به ما ارائه می دهد. نظریه های وی (غریزه مرگ و زندگی فروید و غریزه دوگانه) بصیرت و درک هایی را درباره بعدهای بیولوژیکی اجتماعی و روانی عشق عرضه می کند. هرچند انتقاداتی به این نظریه ها مطرح است بر بررسی های دوره معاصر موثر هستند. امیدواریم از مطالعه این مطلب روانشناسی لذت برده و اطلاعاتی مفید را در زمینه شناخت احساسات و به کار بردن آن ها به دست آورده باشید. همچنین اگر تمایل دارید با سایر مطالب روانشناسی همچون وابستگی ناسالم و نظریه دلبستگی و مراحل رشد دلبستگی آشنایی یافته و طالعات کسب نمایید، کلیک کنید.

منبع : آرگا

مطالب مرتبط
مطالب داغ
همچنین ببینید
مشاهده دیدگاه های این مطلب
دیدگاه های مطلب
۰ دیدگاه برای این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *