نشانه های خود خرابکاری و دلایل بروز آن

خود خرابکاری رفتاری مخرب است و یک اختلال روانشناختی به شمار می رود، وجود این نوع رفتار قابلیت این را دارد، که انسان را از دست یابی به پتانسیل کامل خود محروم کند. درگیر شدن با چنین رفتار هایی پیامد های روحی، عاطفی و یا جسمی در پی خواهد داشت. این دسته از رفتار ها می توانند، به دو صورت خودآگاه یا ناخودآگاه در انسان بروز کنند و اصولا این حس را در ما به وجود می آورند، که خارج از کنترل می باشند، روانشناسان برای مقابله و درمان هر نوع اختلالی راه حل های ارائه می دهند.

زمانی که با وجود هر نوع پیشرفتی در زندگی خود را مقصر بدانیم، در واقع در حال شکل دادن این اتفاق می باشیم، که به خود ویرانگری برسیم، بنابراین با وجود رشد و ترقی فرد آسیب روانی به خود وارد می کند و این وضع می تواند، ریشه در دوران کودکی فرد داشته باشد، البته نباید از یاد برد که بروز رفتار مخرب یک بخش کاملا طبیعی از طبیعت انسان است و تفاوت هایی بین این بخش از زندگی انسان و بروز اختلال در روان او وجود دارد.

همه چیز درباره خود خرابکاری

اختلال های روان زمانی بروز پیدا می کنند، که احتمال وقوع آن را ناچیز می دانید و می تواند، متاثر از هر عاملی باشد. برای این که بدانیم، این اصطلاح به چه معنا می باشد، باید بیشتر به معنای آن بپردازیم و آگاه شویم، این اختلال دقیقا به چون نوع رفتار هایی اطلاق می شود. برای این که رفتار خرابکارانه در جهت آسیب به خود فرد روی دهد، فرد از روش های خود فریبی، نادیده گرفتن و سایر راهکار ها استفاده می کند.

به این معنی که پیروی از رژیم غذایی سالم همیشه به فردا موکول می شود و رفتن به باشگاه ها از شنبه هایی نوید داده می شود که وجود ندارد، این اصطلاح در روانشناسی تقریبا نو ظهور می باشد، تقریبا در یک دهه پیش روانشناسان اظهار داشتند، افرادی که سن آن ها بالای سی سال می باشد، ترجیج می دهند دیگر بزرگ نشوند.

 لودمیلا پترانوفسایاآن که یک روانشناس می باشد، خود خرابکاری  را ضربه روحی یک نسل بزرگ قلمداد می کند، که معمولا شامل افرادی می شود، که زودتر از آنچه که باید از کودکی خود جدا شده اند، و این مسئله را یکی از مشکلات شایع جامعه مدرن بیان می کند، اریش فروم معتقد بود، انسان تشنه خود ویرانگری می باشد و در کنار آن غریزه ای نسبتا قوی برای حفظ خود و زندگی اش دارد، بنابراین تلاش می کنیم، خودمان را تخریب کنیم، اما نه تا آخر گویی این کار یک سرگرمی است.

برای مثال بسیاری از انسان ها سیگار می کشند، اما در فواصل مرتب نه یک جا، زیرا آشکارا می دانند، سیگار مضر است و در نهایت از عمر انسان می کاهد، اما با لذت خاصی به استعمال سیگار می پردازد، یعنی سلامتی خود را به خطر می اندازد، اما آن را از خود نمیگیرند. و این رفتار یک مصداق بارز از رفتار خود تخریبی می باشد.

نشانه های تشخیص اختلال

محققان در ژاپن دست به تحقیقاتی زدند، تا بتواند علت بروز این اختلال را کشف کنند و طی تحقیقاتی که انجام گرفت، مشخص شد، بخش معینی از مغز مسئول به وجود آوردن این اختلال بود “میدان برادمن ۲۵” مسئول نهایی شناخته شد، این بخش از مغز وظایف دیگری چون رساندن سروتونین به هیپوتالاموس، ساقه مغز و کنترل خواب، اشتها و تاثیرات خلق و خو و عزت نفس را نیز بر عهده دارد.

همچنین مشخص گردید، مردان بیشتر از خانم ها مستعد خود خرابکاری می باشند و خانم ها معمولا بعد از اینکه با نوعی شکست انگیزه زندگی خود را از دست بدهند، به این اختلال دچار می شوند. برای شنایی وجود این اختلال باید آگاه باشید و الگو های رفتاری خودتریبی را شناسایی کنید، به محیط یا محرک هایی که منجر به بروز این رفتار می شوند، دقت داشته باشید.

سعی کنید دریابید، چه شرایطی موجب می شود، تا به سمت این نوع از رفتار ها سوق پیدا کنید و پیامد های رفتار مخرب خود را فهرست کنید، ببینید این رفتار ها چه هزینه ای برای شما دارد، آینده نگری کنید و دریابید که اگر چنین رفتار هایی را ادامه دهید، چه انسانی خواهید بود؟ برای مثال پنج سال دیگر خود را متصور شوید، در حالی که به خود تخریبی می پردازید، کجا خواهید بود؟

دلایل بروز اختلال

پرسش اصلی در این جا به وجود می آید، که چرا انسان دست به چنین رفتار هایی می زند و علت این امر چیست؟ احتمال می رود، دلیل اصلی شامل مواردی چون ترس از شکست، همسو نبودن ارزش ها با رفتار ها و این دست مشکلات باشد.

ترس از شکست: ممکن است، اهدافی را مشخص کنید و برای آن برنامه ریزی دقیقی نیز داشته باشید و هدف را بر سایر خواسته ها اولویت دهید، اما در مقابل به شکلی ناخودآگاه از انجام کار های مهم فهرست شده سرباز زنید، چرا که می ترسید، با یک شکست احتمالی مواجه شوید، به عنوان مثال می دانیم، فردا آزمون مهمی در پیش داریم، اما به جای مطالعه به تماشای فیلم می نشینیم یا بیشتر می خوابیم.

رابطه ضعیف با خود: افرادی که رابطه ضعیفی با خود دارند، نیز احتمالا رفتار خود خرابکاری را از خود نشان دهند، در مواقعی انسان برای خودش ارزشی قائل نیست و گمان می کند، لیاقت رسیدن به هدفش را ندارد و در نتیجه رفتار مناسبی که در شان خودش باشد ندارد.

همسو نبودن ارزش ها و رفتار ها: ممکن است، در زندگی در مسیری قدم گذاشته باشیم و برای هدفی تلاش کنیم، که خواسته و ارزش های واقعی ما نباشد و خود واقعی ما دلبستگی درونی به آن نداشته باشد و تنها به این دلیل به دنبال رسیدن به آن باشیم، که تحت تاثیر فشار های اجتماعی یا خانوادگی قرار گرفته ایم.

تلاش کنید،  به خودآگاهی برسید. رسیدن به این آگاهی یقینا با تلاش به دست می آید،  البته نباید در این راه خود را قضاوت کنید،  بلکه باید به مشاهده افکارف احساسات، گفتار و اعمال خود بپردازید، تلاش کنید از دور به خود نگاه کنید و الگو های رفتاری خودکار را حذف کنید و فرصتی برای خود مهیا کنید،  تا به انتخاب بپردازید و تصمیم بگیرید،  که چه چیزی می خواهید. افزایش خودآگاهی راهی برای افزایش رضایت از زندگی می باشد.

مقابله با ترس

از ترس های خود آگاه باشید و این اجازه را بدهید،  که آن ها هم وجود داشته باشند و با آن ها به زندگی خود مشغول شوید،  بدون این که ترس را به عمق وجود خود راه دهید، در حقیقت پیش از انجام کاری که ترس مانع آن می شود،  از خود بپرسید از چه چیزی می ترسم؟ یا چرا نمی خواهم طبق برنامه پیش بروم؟ مهم ترین نکته در این است،  که ترس خود را درک کنید،  با این روش ترس را به کار می گیردید و قانونی حاصل می شود (می ترسم، اما این کا را انجام می دهم).

منع سرزنش

منبع : آرگا