چنانچه اعتماد سازی در سازمان ها به شکلی اصولی و ریشه ای صورت گیرد، این امر به پیشرفت مجموعه بدل می شود. هرگاه در آغاز مسیر شروع یک فعالیت هستیم، به دنبال راهی برای درگیری بیشتر اعضای گروه در آن فعالیت می باشیم تا بتوانیم سرانجام بهتری را برای آن فعالیت برآورده سازیم، خواه این گروه شامل دوستان باشد یا کارکنان و یا حتی اعضای خانواده. زمانی که عملکرد کارکنان را مد نظر قرار دهیم، اعتماد به یکی از اصلی ترین فاکتور هایی بل می شود که باید مورد توجه قرار گیرد و این امر نشان دهنده اهمیت اعتماد به کارکنان می باشد.
اعتماد یک اصل اساسی در تمام روابط و تعاملات محسوب می شود. مجموعه ای که قادر باشد، حس اعتماد را در میان افراد عضو به وجود آورد، قادر است اتفاقات غیر منتظره و رقابت های میان رقبا را به خوبی پشت سر بگذارد و به موفقیت برسد. باید به خاطر داشت، کسب و کار های موفق بر اساس روابط ساخته شده اند. روابط میان کارفرمایان و کارمندان، کارمندان و مشتریان پایه های اصلی و بنیادی یک سازمان می باشند و مهم ترین فاکتور در این روابط، اعتماد است.
اهمیت اعتماد به کارکنان
برای ایجاد اعتماد در بین کارکنان لازم است، تا با همه به شکلی منصفانه رفتار شود و تبعیض میان میان کارکنان وجود نداشته باشد، با رفتار منصفانه می توان پایه های اعتماد در محیط کاری را استوار کرد. در دهه های اخیر اعتماد میان مدیران و کارکنان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. دلیل این توجه تاثیر اعتماد بر موفقیت و پیشرفت سازمان ها می باشد. چنانچه روابط کاری بر اساس اعتماد شکل گیرند، فواید قابل توجهی به دنبال خواهند داشت که در ادامه به بررسی این فواید خواهیم پرداخت.
بهبود عملکرد
در صورتی که کارمندان متوجه اعتماد مدیران به خود شوند، خود را توانمند تر و توانا تر می بیننند و با وجود این احساس با اعتماد به نفس بیشتری به کار خود مشغول می شوند و در نتیجه این اعتماد شاهد، عملکرد موفق تری خواهند بود. بر اساس تحقیقات انجام گرفته در یک آزمایش، آمار نشان داد، ۷۹ درصد از کارکنانی که به مدیران خود اعتماد داشتند، با انگیزه بیشتری به کار خود مشغول بودند و در مقابل این عدد برای افرادی که اعتماد کافی به مدیران خود نداشته اند، ۲۹ درصد از افراد یک مجموعه شامل می شد. ایجاد حس اعتماد می تواند تاثیر قابل توجهی در میزان توجه و علاقه کارکنان به حرفه ایجاد کند و این موضوع دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد.
ارائه ایده های خلاقانه
زمانی که اعتماد کافی در میان کارکنان ایجاد شده باشد، افراد مشغول به کار، تمایل بیشتری به ارائه اندیشه های نوآورانه از خود نشان می دهند. این موضوع با عدم اعتماد به صورت معکوس عمل می کند و در صورتی که ایده ها نادیده انگاشته شوند، به مرور افکار خلاقانه و ایده های و اندیشه های جدید ار بین رفته و به سکوت و خاموشی بدل می شوند. اهمیت اعتماد به کارکنان به قدری تاثیر گذار است، که می تواند تاثیر قابل توجهی بر کار های تیمی در بین کارکنان داشته باشد. بهبود روحیه کار تیمی در بین کارمندان با ایجاد اعتماد شکل خواهد گرفت و انجام کار ها به شکل تیمی نتایج کارآمد تری را به دنبال خواهد داشت.
ارتقا ارتباط سالم
ایجاد اعتماد می تواند, دلیلی برای ارتباط صادقانه تر میان افراد یک مجموعه شود و بهبود روابط در محیط کاری یک گفت و گوی شفاف و کاربردی را به همراه خواهد داشت. چنانچه کارکنان، مدیران را گوش شنوای صحبت خود بیابند، به بیان جزئیات می پردازند و علت مشکلات سریع تر شناسایی می شود، در نتیجه مدیران می تواند تصمیم های موثرتری را اعمال کنند. با ارتقا و بهبود ارتباط ایجاد شده مدت زمان قابل بحث در مورد موضوعات کلیدی کاهش پیدا می کند و این اعتماد کمک می کند تا کارکنان به قضاوت و تخصص همکاران خود اعتماد کنند.
رضایت شغلی و کاهش استرس
همانطور که پیش از این نیز گفته شد در صورتی که کارکنان احساس کنند، که به آن ها اعتماد شده است، انگیزه بیشتری برای کار خود به دست می آورند. این موضوع می تواند، افزایش بهره وری در بین کارکنان را به همراه داشته باشد و باعث می شود تا حرفه خود را بخش مهمی از دستاورد خود به حساب آورند. به وجود آمدن این احساسات باعث افزایش رضایت شغلی در بین کارکنان می شود و در نهایت استرس کاری کاهش پیدا می کند. در صورتی که استرس کمی در محیط کار احساس شود، به طبع روحیه بهتری برای ادامه کار خود به دست می آورند و دستاورد های بهتری خواهند داشت. اهمیت امنیت روانی در محیط کار و نحوه ایجاد آن می تواند در ایجاد رضایت شغلی بسیار موثر باشد.
روش های ایجاد اعتماد در میان کارکنان
ایجاد حس اعتماد تنها با عمل امکان پذیر است و تنها بیان کردن این موضوع که به کارکنان خود اعتماد دارید، نمی تواند مثمر ثمر واقع شود. بذر اعتماد با مشاهده رفتار های همیشگی و صادقانه شروع به رشد و نمو می کند. با آشکار شدن اهمیت اعتماد به کارکنان و جلب اعتماد افراد یک مجموعه می توان شاهد نتایج سودباری چون توانمندسازی کارمندان برای انجام وظایف روزانه، توانایی تصمیم گیری و ارائه پیشنهاد های سودآور و شفاف بودن تصمیمات کلیدی بود.
برای جلب اعتماد کارمندان باید بدانید، که این افراد از شما چه انتظاراتی دارند. کمبود اعتماد ممکن است، باعث تصور اشتباه کارمندان از انتظارات مدیران نسبت به خود شود و این تصور اشتباه دلیل برای ناامیدی نسبت به موفقیت و رسیدن به اهداف است. در صورتی که پایه های اعتماد به شکل استوار تری بنا شود، تصور اشتباهات غلط و غیر منطقی کاهش می یابد و راه رسیدن به اهداف کوتاه تر و عملی تر خواهد بود. برای دستیابی به اعتماد پایدار با کارکنان می توانید ابتدا با اصول اخلاقی محیط کار آشنا شوید، تا دید جامع تری نسبت به موضوع پیدا کنید.
پیدا کردن منشا بی اعتمادی
اعتماد مسئله ای بر پایه شرایط و توانایی می باشد، به بیانی دیگر ممکن است، یک مدیر توانایی فروش کارمند خود را قبول نداشته باشد و در این زمینه به او اعتماد کافی نیز نداشته باشد، اما در مقابل به توانایی های فنی او اعتماد کافی داشته باشد. برای از بین بردن بی اعتمادی در ابتدایی ترین مرحله باید سر منشاء عدم اعتماد را پیدا کرد، چرا که اهمیت اعتماد به کارکنان امروزه بسیار حائز اهمیت می باشد.
به طور کلی اعتماد به سه بخش شایستگی، ثبات و شخصیت تقسیم می شود. شایستگی در معنای اعتماد به توانایی های فرد برای انجام کار می باشد. ثبات اعتماد به گته شخصی می باشد که مسئولیت انجام کاری را بر عهده گرفته است و آن را انجام می دهد و شخصیت اعتماد به صداقت فرد می باشد ضمن این که او نیاز های دیگران را مانند نیاز های خود درک می کند. هر کدام از این سه مورد می توان نقشی کلیدی در برقراری اعتماد به دیگران داشته باشد. بررسی وجود این سه مورد کمک می کند تا قضاوت صحیح تری داشته باشید و بتوانید دلیل بی اعتمادی خود را بیابید.
موقعیت اعتمادساز خلق کنید
به دنبال یافتن شرایطی باشید که موقعیت مناسبی برای کارکنان فراهم کنید، در واقع یک مدیر توانا کارکنان را مسئول کاری که از عهده انجام آن بر نمی آیند، قرار نمی دهد.
با توجه به توانایی های کارکنان باید موقعیت های مناسبی برای آن ها در نظر گرفت تا موقعیت شغلی آن ها متناسب با شایستگی این افراد باشد، به خاطر داشته باشید که باید فرصت کافی به کارکنان بدهید، تا بتوانند در جایگاه مناسب خود شایستگی کافی از خود نشان دهند و موفق به جلب اعتماد کافی شوند.
تاثیر نقش مدیریت در بی اعتمادی
در هر موضوعی باید به تاثیر متقابل آن نیز توجه کرد و تلاش کرد تا با زاویه دید متفاوتی نیز به مسئله نگاه کرد. آیا تا کنون به نقش خود و شیوه مدیریت خود در ایجاد بی اعتمادی توجه کرده اید؟
شاید تنها کارمندان و رفتار آن ها دلیل ایجاد بی اعتمادی به وجود آمده نباشد. با توجه به اهمیت اعتماد به کارکنان باید دقت نظر کافی در ریشه یابی این موضوع داشته باشید. همچنین ممکن است دلیل بی اعتمادی ایجاد شده، رفتار های شما باشد. دلیل این امر می تواند، ابهام در توضیح وظایف و یا برخوردی از جانب شما باشد. شیوه مدیریت می تواند تا حد زیادی در پر رنگ شدن بی اعتمادی نقش داشته باشد.
گفت و گوی شفاف داشته باشید
دلایلی که منجر به بی اعتمادی می شوند، را بیان کنید. با بیان صادقانه و صحبت در رابطه با دلایلی که می توانند باعث ایجاد بی اعتمادی شوند، بروز این رفتار ها کاهش می یابد، تا جایی که ممکن است در بیان این موضوع از مثال های واضح استفاده کنید، تا دیگران به روشنی متوجه منظور شما شوند. این کار می تواند از رفتار هایی که بر طبق عادت صورت می گیرد و باعث ایجاد سوء تفاهم می شود، نیز جلوگیری کند.
تصمیم موثری بگیرید
در نهایت باید به این موضوع توجه داشت، که اهمیت اعتماد به کارکنان تا چه میزان برای شما قابل توجه است و تا چه اندازه می توانید، بی اعتمادی را تحمل کنید. در صورتی که شما تمام اصول برقراری اعتماد را رعایت می کنید و در مقابل با کارمندی رو به رو هستید که قوانین و مقررات را زیر پا می گذارد و باعث از بین رفتن اعتماد می شود، باید تصمیم خود را بگیرید و برای حفظ ساختار سازمان و پیشگیری از آسیب فرهنگ سازمانی او را اخراج کنید. در برخی موارد اخذ یک تصمیم موثر نسبت به فردی که پل های مهمی را پشت سر خود خراب کرده است، شرط حفظ اعتبار و اعتماد بین سایر اعضا می باشد.
منبع : آرگا