دسته ها
پنج شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

تعریف فرهنگ و آشنایی با مفهوم فرهنگ سخت افزاری و فرهنگ نرم افزاری

  • فاطمه فلاح
  • ۳۰ آذر ۱۳۹۸
  • ۰

جمعه شناسان برای واژه “فرهنگ” معانی زیادی ذکر کرده اند و برخی از این تعاریف مفهوم عام و برخی دیگر مفهوم خاصی از این واژه را بیان می کند. شاید لازم باشد تعریف فرهنگ را در دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار داد تا مفهوم دقیق تری از این پدیده ذهنی و ناملموس به دست آید.

جامعه شناسان برای واژه ی «فرهنگ» معانی زیادی ذکر کرده اند. بعضی از این تعاریف مفهوم عام و برخی دیگر مفهوم خاصی از این واژه را بیان می کند‌. یکی از اولین تعاریف نسبتا جامع از فرهنگ در سال ۱۸۷۱ توسط تایلور ارائه شده است. این مردم شناس انگلیسی اعتقاد داشت که فرهنگ عبارت است از مجموعه پیچیده ای از علوم، دانش ها، افکارها، اعتقادات، قوانین و مقررات، آداب و رسوم سنت ها و به طور خلاصه کلیه آموخته ها و عاداتی که یک نفر به عنوان عضو جامعه اخذ می کند.

تعریف فرهنگ

به اعتقاد (سمئر) جامعه شناس آمریکایی، فرهنگ مجموعه آداب و رسوم و سنت ها و نهادهای اجتماعی است. اسپنسر در کتاب اصول جامعه شناسی خود از فرهنگ به عنوان محیط فوق جسمانی انسان یاد می کرد و درصدد جدا ساختن فرهنگ از عوامل جسمانی و طبیعی است. او اعتقاد داشت که محیط فوق جسمانی خاص انسان است در حالی که انسان از لحاظ دو محیط دیگر (طبیعی و جسمانی) با حیوان دارای وجه مشترک است. شاید لازم باشد تعاریف گوناگونی را که از فرهنگ ارائه گردیده است عنوان کرد، تا مفهوم دقیق تری از این پدیده ذهنی و ناملموس به دست آید.

از تعاریف فوق یک وجه مشترک می توان و آن وجود سلسله ای از باورها و اعتقادات عجین شده در انسان است که ضمیر ناخود آگاه اورا هدایت می کند و به قول (ادگار شاین) لایه مصنوعات و ابداعات، ارزش ها و مقروضات اساسی وجود انسان را اشغال کرده است.

فرهنگ سخت افزاری و فرهنگ نرم افزاری چیست؟

گروهی از جامعه شناسان از فرهنگ تقسیم بندی متفاوتی دارند. و آن را دارای دو جنبه اساسی دانسته اند:

۱.فرهنگ سخت افزاری: شامل ابزارها و اشیایی که ساخته شده است و به ارث گذارده اند.

۲.فرهنگ نرم افزاری: فرهنگ نرم افزاری شامل: رسم و رسوم و اعتقادات می شود که محصول هنر و خط است و کودک ابتدا با فرهنگ سخت افزاری یعین اشیا و ابزارهایی که هر کدام دارای معنایی هستند آشنا می شود و پس از رشد عقلی با فرهنگ غیر سخت افزاری یعنی مفاهیم انتزاعی مثل اخلاق، نژاد، طبقه و آداب و رسوم آشنا می شود و آن ها را می پذیرد. و تاثیر این دو جنبه در شخصیت افراد و رفتارهای آنان انکارپذیر است. مثلا در اختراع ابزارهای دقیقی مانند ساعت و امروزه اختراع کامپیوترها، مردم دانسته و یا ندانسته به علت ارتباطی که با این ابزارها دارند دچار حساسیت نسبت به مکان و زمان شده اند. اعتقادات فرهنگی نرم افزاری باعث پیدایش پدیده های فرهنگی سخت افزاری می شود. به طور مثال در جوامع ابتدایی یا در جوامع روستایی زمان حاضر، اعتقاد به نیروهای غیبی که محافظ جان و مال آدمی اند باعث شده است که مردم این جوامع ابزارهایی مانند انواع نذر قربانی، انگشتر، گلوبند و دستبند را به عنوان نشانه های فرهنگ سخت افزاری برای مصونیت از نیروهای غیبی با خود حمل کنند یا بر سر در خانه یا مزرعه خود نصب کنند. یافتن نقطه اتصال فرهنگ سخت افزاری و نرم افزاری جامعه در بهره برداری آن و در جهت توسعه و یا حتی تصحیح جامعه نقش بسیار مهمی دارد.

  •  آرون گروپس

تعریف فرهنگ چیست؟

فرهنگ دارای کارکردهای ویژه ای می باشد و آن را «اخلاق انسان» نامیده اند. فرهنگ مشخص می کند که خانواده چه ساختی باید داشته باشد، یک مرد حق چند بار ازدواج را دارد و آیا رابطه قبل از ازدواج را باید به حساب مرحله آماده سازی در ازدواج تلقی کرد و آیا عملی مخالف با اخلاق است؟ فرهنگ قواعد و قانون هایی در جهت اجتماعی کردن و مراقبت از فرزندان برقرار می کند: چه وقت مناسب ترین زمان برای از شیر گرفتن کودک می باشد؟ چگونه باید کودکان خود را پرورش دهیم و تا چه اندازه باید به آن ها استقلال بخشید. فرهنگ به وجود آورنده نظام آموزشی می باشد و مشخص می کند که یک کودک باید چه بداند و چه باید انجام دهد. فرهنگ ارزش ها را فراهم می کند تا کودک بتواند صحیح و غلط را تشخیص دهد و هدف های خود را در آینده انتخاب کند.

  • فرهنگ از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
  • از محلی به محل دیگر می رود
  • فرهنگ ماهیتی بسیار پیچیده دارد

شاید بتوان تعریف فرهنگ را در کارکردهای زیر خلاصه کرد:

  • اجتماعی کردن افراد
  • ارزش های درست و غلط
  • باورها و اعتقادات
  • نظام زندگی و خانوادگی
  • هنجارها و آداب و رسوم
  • آموزش و پرورش

منشا فرهنگ

منشا فرهنگ کجاست؟ فرهنگ از کجا تغذیه می شود؟ در یک جامعه چگونه ارزش ها، سنت ها و باورها شکل می گیرد؟ جامعه شناسان پنج عامل را مطرح کرده اند: زبان و ادب، تاریخ و رویداد، دین و آیین، معیشت و اقتصاد، پیرامون و جغرافیا. در حقیقت فرهنگ در میان این پنج عامل شکل می گیرد و آنچه که مطابق با میل خویش است انتخاب می کند و می سازد.

آشنایی با فرهنگ وتعریف آن

فرهنگ چه ویژگی هایی دارد؟

  • فرهنگ آموختی است: فرهنگ را باید از دیگران آموخت. فرهنگ میراث جغرافیایی، محلی و زیستی یک انسان است. انسان در هر کجا که زندگی می کند باید فرهنگ آن جا را بیاموزد و به فرزندان خود آموزش دهد.
  • فرهنگ موجب وحدت و یگانگی می شود: فرهنگ باعث می شود یک همه افرادی که در یک سرزمین زندگی می کنند، یکسان رفتار کنند. و بر همین اساس یکدلی و وحدت را پدید می آورد.
  • فرهنگ سبب خشنودی می شود: هر بخشی از فرهنگ که در یک جامعه باقی می ماند باعث خشنودی می شود و هر فردی که مطابق با ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده در جامعه عمل می کند برای او لذت بخش است و باعث خشنودی می شود.
  • فرهنگ امری اجتماعی می باشد: فرهنگ در میان جمع به وجود می آید.  و تعریف فرهنگ در این است که در خلاء به وجود نمی آید. بر همین اساس باید گروهی از افراد فرهنگ را به وجود بیاورند و آن را تقویت کنند.
  • فرهنگ سبب سازگاری می شود: فرهنگ ویژگی خود تطبیقی دارد. اگر فرهنگ در جایی قرار بگیرد، تلاش می کند تا محیط را با خود سازگار کند. تعریف فرهنگ در همین است که در مقابل تغییرات مقاومت نمی کند و بیشتر قابلیت انعطاف دارد. فرق میان فرهنگ سنتی و فرهنگ پیشرفته در این است که فرهنگ سنتی در مقابل تغییرات بیشتر مقاومت می کند اما فرهنگ پیشرفته در مقابل تغییرات انعطاف پذیری بیشتری دارد.

 ارتباط مستقیم میان دین و فرهنگ

دین چیست؟ دین در لغت به معنای تسلیم، پیروی و جزا می باشد و در اصطلاح به “مجموعه عقاید، اخلاق و قوانین” اطلاق می گردد که برای “اداره امور جامعه و پرورش انسان ها” است. دین کاهی حق یا باطل یا گاهی آمیزهای از حق و باطل است.

تعریف فرهنگ: “فرهنگ” واژه و مرکب از دو جزء (فر _ هنگ) است. “فرگ به معنای شکوه و  عظمت می باشد و اگر به عنوان پیشوند به کار رود به معنای جلو، پیش و بیرون است. “نگ” از ریشه اوستایی سنگ به معنای کشیدن، سنگینی و وقار می باشد. واژه مرکب “فرهنگ” به معنای بیرون کشیدن، بالا کشیدن و برکشیدن است. اصطلاح فرهنگ دارای معانی مختلفی است و بررسی دقیق آن کار بسیار دشواری می باشد و مفهوم فرهنگ در سیر تاریخی خود، معانی متنوعی را به خود گرفته است از جمله ادب، تربیت، معرفت، مکتب و ایدئولوژی، مجموعه آداب و رسوم و آموزش و پرورش.

جامعه شناسان عقیده دارند: “فرهنگ” تفکر جمعی جامعه است که در پدیده ها و رفتارهای اجتماعی بروز می کند و تمامی امور اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی، مادی و معنوی را شامل می شود. با توجه به معنای دین و فرهنگ و نظر به مبانی و اهداف آن دو و عملکرد و نقش دین و فرهنگ و وجه اشتراکی که بین آن دو وجود دارد: می توان به این نتیجه رسید که: دین و فرهنگ یک رابطه ناگسستنی و تنگاتنگ دارند و همانگونه که دین در فرهنگ و تمدن اسنان نقش مهمی دارد، فرهنگ نیز در بهره مندی شایسته و کامل از فعالیت های حیات مادی و معنوی انسان که مستند به طرز تعقل صحیح و احساسات عالی است، انسان را در حیات معقول کمک می کند و باعث رشد و تکامل انسان می شود.

رابطه دین و فرهنگ

تعریف فرهنگ از نظر تایلور

نخستین کسی که فرهنگ را از تعریف کلاسیک خارج کرد و مترادف با تمدن به کار گرفت، «ادوارد تایلور» مردم شناس انگلیسی بود که در سال ۱۸۷۱ با انتشار کتاب Culture Primitive فرهنگ را به عنوان مجموعه ای کامل از دانش، اخلاق، هنر، آداب و رسوم، عقاید و توانایی هایی که بشر به عنوان عضوی از جامعه ان ها را دریافت می کند، معنا کرد. از نظر تایلور، انسان ” بی فرهنگ” و جامعه ی “بی فرهنگ” در کار نیست، زیرا زندگی اجتماعی، یعنی با هم زیستن، به معنای در فرهنگ زیستن است. اگر چه فرهنگ، از نظر صورت و معنا و سادگی یا سادگی و پیچیدگی جوامع گوناگون با هم فرق های اساسی دارد.

فرهنگ از نظر هگل چه مفهومی دارد؟

بر اساس نظر هگل، می توان روح را دارای دو جنبه دانست: «ذهنی» و «عینی» از فرهنگ هنگامی سخن می گوییم که روح بشر، روش ها و فعالیت و رفتارهایش را به نقد می کشد و سعی می کند آن ها را بهبود ببخشد تا از قید و بندها رهایی یابد و هر آنچه را که از درون مانع شکوفایی اش می شود از میان بردارد. از سوی دیگر از تمدن هنگامی سخن می گوییم که روح بشر تجلیات بیرونیش را نقد می کند تا خود را از آن چه که از بیرون مانع تحقق موقعیت راستینش برهاند.

مفهوم فرهنگ از دیدگاه مارکس

بر اساس نظیریه مارکس از فرهنگ، فرهنگ و ایدئولوژی بازتاب های روابط طبقاتی هستند که محتوای آن ها را عقاید و باور های کسانی که قدرت را در دست دارند تعیین می کنند. و دلایل اثبات این موضوع این است که فرهنگ یکپارچه و یکدست است و به خودی خود چندان تأثیری نمی تواند ایجاد کند.

تعریف فرهنگ از نظر اسلاتیکن

اسلاتکین عقیده دارد: تعریف فرهنگ یعنی آداب و رسومی که از دسته ای رفتارها و کردارها که از دیگران آموخته می شوند. هر فرهنگ تنه ای از آداب و رسوم است که در یک جامعه دیده می شود و هر کسی که بر حسب این آداب و رسوم عمل کند ارز آن فرهنگ بهره مند است. و فرهنگ یک جامعه، وسیله ای است که جامعه خود را با با محیط خویش سازگار می کند.

مفهوم فرهنگ از نظر مک کلانک لی

پژوهشگران علوم اجتماعی، پدیده فرهنگ را نتیجه تجربه اجتماعی بشز می دانند و خاطر نشان کرده اند که در دوره تلاش های مداوم انسان برای از بین بردن نیازهای خود به وجود امده و تکامل یافته و شامل تمام ابزارها و مصنوعاتی می شود که بشر در این ادوار به آن نیاز پیدا کرده است.

فرهنگ از دیدگاه متفکران غرب

فرهنگ یعنی آشنا ساختن خودمان با بهترین چیزهایی که در جهان شناخته شده و یا گفته شده و این به معنای شناخت تاریخ و روح انسان است.

منبع : آرگا

مطالب مرتبط
مطالب داغ
همچنین ببینید
مشاهده دیدگاه های این مطلب
دیدگاه های مطلب
۰ دیدگاه برای این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *