در مورد آزادی از زندان از گذشته تا به امروز شاعران زیادی اشعار ناب و دلنشینی گفته اند و همچنین بزرگان متن و جملات نابی نیز گفته اند و در واقع آزادی موضوعی اجتماعی می باشد. بنابراین، اگر شما نیز به دنبال متن درباره آزادی از زندان هستید بهتر است تا پایان مطلب همراه ما باشید.
متن درباره آزادی از زندان با مفاهیم دلنشین
در مورد آزادی از زندان جملات ناب و دلنشینی گفته شده است که می توانید در شبکه های اجتماعی نیز از آن ها استفاده کنید، که در ادامه مطلب متن درباره آزادی را در اختیارتان گذاشته ایم تا بتوانید از بین آن متن های نابی را انتخاب کنید و در شبکه های اجتماعی نیز از آن ها استفاده نمایید.
متن ناب در مورد آزادی از زندان
برای آزادی
لازم نیست
زمین و آسمان را بخرید،
تنها خودتان را نفروشید.
******
در کدامین بند و زندانی،
تو میدانی اسیر؟
با رهایی می توان از دام و بند خود گسست.
همچو لاله دم به دم اسرار هستی را گشود،
زینهمه اندوه و بیم و رنج و غم آزاد بود…
******
متن در مورد آزادی از زندان با مفاهیم ناب
نمی دانی
چه رنجی می کشم
در کنج تنهایی،
مگر روزی بخوانی
خط به خط دیوار زندان را
******
باید که بر دیوار زندان
سر بکوبم،
آه مرا گر بشنوَد
در می گشاید
******
جملات دلنشین در مورد آزادی از زندان
هیچ چیزی شما را زندانی نمی کند،
مگر افکارتان؛
هیچ چیزی شما را محدود نمی کند،
مگر ترستان؛
و هیچ چیزی شما را کنترل نمی کند،
مگر عقایدتان!
******
من هیچ کس را آن سوی دیوارها نداشته باشم
شاید اما در این غروب کسالت بار
هیچ چیز به اندازه ی تلفنی از زندان خوشحالم نمی کند
و مردی که اعتراف کند
گاهی به جای آزادی به من می اندیشد
******
جملات در مورد آزادی از زندان با مفاهیم دلنشین
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیست
آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست
******
خواستن درِ آزادی زندان
نگشایید به رویم ،
که هنوز…
من که برگشته از آیین شمایم ،
پشیمان نیستم
******
جملات سنگین در مورد زندان و قفس
دلم از دست آزادی گرفته
برایم یک بغل زندان بیاور،
مرا از این هیاهو ها بگیر
و برایم جرعه ای ایمان بیاور
*******
پس ِ پشت ِمردمکان ات
فریاد کدام زندانی ست
که آزادی را
به لبان برآماسیده گل سرخی
پرتاب می کند؟
ورنه این ستاره بازی
حاشا چیزی بدهکار
آفتاب نیست
*******
متن سنگین در مورد آزادی از زندان
غبار صد قفس
افتاده است بر بال پروازم،
نمانده جز صدای ناله ای
از بانگ آوازم،
بیا صیاد جان و دل
که طاقت نیست در جانم
در این زندان خاموشی
به جز غم نیست دمسازم…
*******
شده عمریست محراب دلت زندانم
منتظردرطلب دیدن زندان بانم
قفل زندان تو باز است ولی میمانم
تشنه ام،تشنه تو،درطلب بارانم!
سفره ام پرشده باجرعه ای ازعشق به تو
شادمانم که دراین بزم شدی مهمانم
انتظارت بس که شیرینست فرهادشدم
تانفس هست دراین کنج دلت میمانم …
*******
جملات دلتنگی و ناب در زندان
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است!
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان من است…
******
کارگری شغل شرافتمندان ه ای است
انسان نان بازوهایش را میخورد
هرچند خیلی وقت ها!
گرسنه مانده ام
دروغ و ناسزا شنیده ام
بیکار بوده ام
اما هرگز حاضر نیستم!
در ساختمانی کار کنم که قرار است
روزی بر سر در آن بنویسند:
زندان مرکزی…
******
متن سنگین در مورد آزادی
بیمارم دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آن چه از غم هجران تو در جان من است…
******
شدم در گریه، زندان با دلی خیس
چنان چشم انتظاران، با دلی خیس
دو بیتی چتر خود را وا کند کاش
که ماندم زیر باران با دلی خیس!!
******
آزاد نخواهی شد
تقلا نکن
ماهی درون تنگ
دریا فقط
زندان بزرگتری است
******
جملات دلنشین در مورد آزادی
با تو بر مرغان دریایی امیرم
بی تو در زندان تنهایی اسیرم
با تو در کاخ وفا ارباب عشقم
بی تو در کوه جفا سنگی حقیرم…
******
در این سلول انفرادی را بشکن
میخواهم که از خودم فرار کنم!
تو زندانبان خوبی نبودی
برای اسیری که!
تمام نقشههای فرارش
به آغوش تو ختم میشد…
******
مرا صدبار از خود برانی دوستت دارم به زندان خیانت هم گشانی دوستت دارم چه سود از مهر ورزیدن چه حاصل از وفا کردن*مرا لایق بدانی یاندانی دوستت دارم
******
اشعار ناب در مورد آزادی
خیز از جا پی آزادی خویش
خواهر من ز چه رو خاموشیخیز از جای که باید زین پس
خون مردان ستمگر نوشیکن طلب حق خود ای خواهر من
از کسانی که ضعیفت خواندنداز کسانی که به صد حیله و فن
گوشه خانه تو را بنشاندند« فروغ فرخزاد »
*******
آزاد شو از بند خویش زنجیر را باور نکن
اکنون زمان زندگیست تاخیر را باور نکنحرف از هیاهو کم بزن از آشتیها دم بزن
از دشمنی پرهیز کن شمشیر را باور نکنخود را ضعیف و کم ندان تنها در این عالم ندان
تو شاهکار خالقی تحقیر را باور نکنبر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش
زیبا و زشتش پای توست تحقیر را باور نکنتصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی
از نو دوباره رسم کن تصویر را باور نکنخالق تو را شاد آفرید آزاد آزاد آفرید
پرواز کن تا آرزو زنجیر را باور نکن« مهدی جوینی »
******
زندگی در بردگی شرمندگی است
معنی آزاد بودن زندگی استسر که خم گردد به پای دیگران
بر تن مردان بود بار گرانبنده حق در جهان آزاده است
مست وی فارغ ز جام و باده است« خلیل الله خلیلی »
******
من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتادم
بیا ای چشم روشن بین که خورشیدی عجب زادمز هر چاک گریبانم چراغی تازه می تابد
که در پیراهن خود آذرخش آسا درافتادمچو از هر ذره ی من آفتابی نو به چرخ آمد
چه باک از آتش دوران که خواهد داد بر بادمتنم افتاده خونین زیر این آوار شب، اما
دری زین دخمه سوی خانه ی خورشید بگشادمالا ای صبح آزادی به یاد آور در آن شادی
کزین شب های ناباور منت آواز میدادمدر آن دوری و بد حالی نبودم از رخت خالی
به دل می دیدمت وز جان سلامت میفرستادمسزد کز خون من نقشی بر آرد لعل پیروزت
که من بر درج دل مهری به جز مهر تو ننهادمبه جز دام سر زلفت که آرام دل سایه ست
به بندی تن نخواهد داد هرگز جان آزادم“هوشنگ ابتهاج”
******
شما دوستان به منظور مطالعه متن درباره آزادی زنان و کپشن درباره آزادی می توانید روی لینک کلیک مورد نظرتان نمایید و در شبکه های اجتماعی نیز از آن ها استفاده کنید.
منبع : آرگا