عشق یک پدیده پیچیده و پویا است که همیشه قابل آنالیز و بررسی نیست. هر شخص و هر رابطه عاطفی دارای مسیر و تجربه های بسیار است و برای حفظ و بهبود آن ها، باید درک عمیق و توجه به جزئیات صورت بگیرد. درک این مفاهیم و اصول اساسی روانشناسی در تکامل عشق به افراد در بهبود روابط و رسیدن به خوشبختی و رضایت در زندگی عاطفی کمک می کند. مراحل تکامل عشق شامل چند مرحله است که در تمامی رابطه ها وجود دارد و مثل یک چرخه رخ می دهد. در این مطلب هر آنچه باید در مورد مراحل تکامل عشق بین زوجین بدانید و مهارت های لازم برای گذراندن این مراحل آورده شده است.
آشنایی با مراحل تکامل عشق
معمولا بیشتر افراد بر این باورند که تمام روابط عاطفی از دیدار با یک فرد جذاب و شیفته او شدن شروع می شود. سپس این رابطه مجموعه ای از آزمون و خطاهای گوناگون را پشت سر گذاشته و سرانجام به خوشبختی و زندگی مشترک ختم خواهد شد. در حقیقت می توان گفت این یک روایت کلیشه ای است که در فیلم ها و سریال های تلویزیونی مشاهده می کنید. عشق سفری است که مقصد نهایی ندارد. بر همین اساس نباید انتظار داشته باشید که در مقطعی از رابطه موانعی را که پشت سر گذاشته اید، مرور کرده باشید و بگویید: پس موفق شدیم. همه موانع را نیز پشت سر گذاشته ایم. زیرا در پس هر موقعیتی که هم اکنون در آن قرار گرفته اید، یک مانع دیگر در انتظار شما است.
به بیان دیگر مراحل تکامل عشق یک رابطه خطی نبوده و کاملا چرخشی هستند. حتی کسانی که به آخرین مرحله یک رابطه، یعنی عشق همه جانبه می رسند، سرانجام خود را در نخستین مرحله می بینند و باید پروسه را دوباره شروع کنند. اما نکته مهمی که باید بدانید این است که آن ها یک بار این مسیر را پشت سر گذاشته اند، همیشه نیز می توانند راه بازگشت خود مجددا پیدا کنند. ما در ادامه مراحل تکامل عشق را مجددا بررسی می کنیم:
مرحله اول) در هم آمیختگی احساسی و هیجان
در اوایل رابطه عاطفی به دلیل هیجان بالا و در هم آمیختگی احساسی که بین دو نفر وجود دارد، همه کارهای طرف مقابل برای تان جذاب است. حتی رفتارهای غلط و عیب و ایرادهای شریک عاطفی خود را نمی بینید. ممکن است در مواردی این ویژگی های منفی سبب علاقه بیشتر ما شود. این رفتار که نوعی جذبه است در اولین دیدارهای طرفین به وجود می آید و به دنبال آن شادی زیادی ایجاد می شود. در این شرایط افراد احساس می کنند که نیمه گمشده خود را پیدا کرده اند. کسی که بیشترین شباهت را با او دارد. در این مرحله دو طرف تمایل دارند با یکدیگر باشند و قسمتی از مرزهای شخصی نیز از بین می رود.
سعی کنید از این مرحله نهایت لذت را ببرید. در حقیقت این ها جزو مواردی هستند که قرار است رابطه و دیدارها با طرف مقابل را برای تان بسیار دلچسب و جذاب کند. از سوی دیگر، لازم است نسبت به احساسات نامعقولانه و شدید خود آگاه باشید. بهتر است بدانید در این مرحله اسکن مغزی نشان می دهد قشر پیشانی مغز که مسئول قضاوت در افراد است، فعالیت کمتری از خود نشان می دهد. این نشان دهنده کم شدن قدرت قضاوت مغز است. در این مرحله انتقال دهنده های عصبی مثل دوپامین در سطوح بالا ترشح می شوند و تأثیر خود را در مغز می گذارند. دوپامین با تولید شادی زیاد سیستم پاداش را در مغز فعال کرده و موجب می شود تصمیمات شخص تحت تأثیر قرار بگیرد و متوجه علائم خطر نشود.
مطالعات نشان می دهد که نخستین مرحله عشق نتیجه تغییرات بیوشیمیایی در مغز است. ترشح زیاد دوپامین، اندورفین و اکسی توسین شیفتگی ایجاد کرده و شخص را در این شرایط نگه می دارد. این حالت به اعتیاد شباهت دارد و موجب نادیده گرفتن ناسازگاری ها و علائم هشدار دهنده خواهد شد.
مرحله دوم) دلبستگی ابتدایی
در مرحله قبل یعنی در هم آمیختگی، عوامل ناخودآگاهی نظیر جذابیت ظاهری و فعال شدن سیستم پاداش کنترل مغز بررسی می شود. در مطالعات براون و فیشر، اسکن مغزی زوجین در مراحل اولیه عشق سطح بالایی از دوپامین را نشان می دهد، یک ماده شیمیایی که با ایجاد حالت شادی تشدید شده و سیستم پاداش مغز را فعال می کند. در این مرحله که دلبستگی ابتدایی نام دارد، بخش های تکامل یافته تر مغز به کنترل امور می پردازند، از جمله ناحیه ونترال پالیدوم یعنی ناحیه ای از مغز که با احساس دلبستگی در ارتباط است و هورمون های دلبستگی نظیر اکسی توسین و وازوپرسین را ترشح می کند. گاهی اوقات این هورمون ها به هورمون عشق نیز معروف هستند.
در این مرحله شما دیگر ۲۴ ساعته به شریک عاطفی خود فکر نمی کنید، بلکه می توانید به کارهای دیگر خود نیز برسید. در این مرحله مفهوم عشق برای دو نفر تغییر می کند. در این نقطه از رابطه طرفین شریک عاطفی خود را خوب می شناسند. برخی از مشکلات خود را حل کرده اند، به دیدگاه ثابتی از طرف خود رسیده اند و در نتیجه وابستگی عمیقی بین آن ها ایجاد خواهد شد.
مرحله سوم) روبرو شدن با تفاوت ها و به وجود آمدن ترس ها و تردیدها
سومین مرحله از یک رابطه عاطفی، روبرو شدن با تفاوت ها و ایجاد ترس ها و تردیدها است که طی آن در نهایت ما متوجه وجود تفاوت هایی بین خود و شریک عاطفی مان می شویم. بخش ترسناک ماجرا این است که ناگهان ما با واقعیت روبرو می شویم و متوجه می شویم برخی از این تفاوت ها نه تنها دیگر جذاب نیستند، بلکه بسیار آزار دهنده هستند. دیگر بی نظمی های او نیز جذاب به نظر نمی رسد و تنها باعث رنجش خاطر ما می شود. در این حالت با رفتار عجیب او مواجه می شویم و سعی می کنیم این رفتار را تغییر دهیم. در این زمان ممکن است به این نتیجه برسید که طرف مقابل به درد شما نمی خورد.
در این مرحله، تسلط بر مهارت های مدیریت تعارض امری کاملا ضروری است. در این جا باید یاد بگیرید که چگونه درگیری ها را کاهش داده و با مشکلات موجود در رابطه مواجه شوید. ضمن اینکه در خصوص همه این اقدامات باید کاملا با احتیاط و احترام با یکدیگر برخورد کنید. دعوا بر سر قدرت و مشاجرات زناشویی قسمت های عادی یک رابطه هستند. وجود آن ها حتما نشانه این نیست که عشق بین شما به پایان رسیده یا اینکه رابطه تان باید تمام شود. شما باید بیاموزید که چگونه بین اختلاف نظرهای سالم و رفتارهای کنترلی ناسالم تمایز قائل شوید. در حقیقت گزینه اول را می توان رفع کرد، در صورتی که ممکن است دومی نشانه ای از جدایی محسوب شود. از آنجایی که در این مرحله شما تفاوت های بین خودتان را تشخیص می دهید، این مرحله زمان مناسبی برای این است که زبان عشق شریک زندگی تان را بیاموزید.
مرحله چهارم) سر خوردگی و ناامیدی
در مرحله سرخوردگی اختلافات زوجین به طور کامل آشکار می شود و معمولا زوجین با یکدیگر اختلاف دارند و با کوچک ترین عاملی وارد دعوا می شوند. برخی افراد در این مرحله نسبت به رفتار و گفتار شریک عاطفی خود دائما هوشیار هستند و آماده اند تا با بروز کوچک ترین عامل تحریک کننده ای دعوا را شروع کنند. ممکن است برخی از زوج ها نیز بی سر و صدا از یکدیگر جدا شوند و برای حفظ رابطه خود انرژی کمتری را صرف کنند و تمرکز خود را روی روابط پیش روی شان نگذارند.
در این دوره، تجربه ما از یک عشق پرشور، یک خاطره دور است. دوباره من ظاهر می شود، حالتی که از تجربه سابق ما آرام بخش تر و امن تر است. با این وجود، ممکن است برخی از زوجین تعهد خود را زیر سؤال نبرند. در عوض، ممکن است آن ها این مرحله را یک پیغام قوی در نظر بگیرند، بدین صورت که همه چیز باید تغییر کند. در این مرحله مشکلات را نباید پنهان کنید. نیازی نیست بحث های دائمی را مدام تکرار کنید. به یاد داشته باشید این مرحله بر خلاف مرحله اول است. در مرحله اول شما فقط خوبی ها و محاسن فرد مقابل را می دیدید و در این مرحله مغز توجه خود را روی منفی ها نیز معطوف می شود. بهتر است این شرایط را با قدردانی و مرور خوبی های شخص مقابل پشت سر بگذارید.
مرحله پنجم) تصمیم گیری
در مرحله تصمیم گیری که پنجمین مرحله از مراحل تکامل عشق به شمار می رود، افراد در نقطه شکننده و حساسی قرار دارند. فروپاشی عاطفی، ترک منزل برای دور شدن از یکدیگر بعد از ایجاد یک بحث و دعوا و رفتارهای محافظتی همه در این مرحله بسیار عادی هستند. از ویژگی های این مرحله می توان به بی تفاوتی و دوری گزیدن اشاره کرد. در واقع زمانی که شروع به فکر کردن درباره جدایی می کنید و حتی برای تمام کردن یک رابطه برنامه ریزی می کنید، شما به مرحله تصمیم گیری وارد شده اید، حتی ممکن است در این مرحله شما برای آغازی دوباره با فردی جذاب نیز آماده باشید. در این مرحله، معمولا تصمیمات مهمی می گیرید. اینکه آیا بروید یا بمانید و برای رفع مشکلات رابطه، اقدامات جدی انجام دهید.
زمانی که زوجین به این مرحله می رسند، بهترین کار تشویق کردن آن ها به قدم گذاشتن در مسیر است، یعنی انجام دادن برخی اقدامات اصلاحی پیش از انجام هرگونه تصمیم گیری در خصوص رابطه تان. بسیاری از اوقات، زوجین احساس می کنند که می خواهند رابطه خود را تمام کنند، اما زمانی که مهارت های برقراری ارتباط مؤثر را بیاموزند، بیشتر بیگانگی ها و کینه ها از بین می رود و ممکن است شروع تازه ای را تجربه کنند. در این مرحله هر کدام یک از طرفین باید بدانند چه نقشی در وخیم کردن شرایط دارند و متعهد شوند که در رابطه تغییرات لازم را ایجاد کنند و نقش خود را نیز به درستی ایفا کنند. حتی اگر زوجین تصمیم دارند از یکدیگر جدا شوند باید به خوبی این کار را انجام دهند.
مرحله ششم) تمرین با هم بودن و نزدیک شدن به یکدیگر
ششمین مرحله از مراحل تکامل عشق، تمرین با هم بودن است، حالتی که رابطه در با ارزش ترین سالم ترین حالت خود قرار می گیرد. این مرحله مانند فصل بهار و شکوفایی عشق در یک رابطه است. زمانی که زحمات زوجین به ثمر رسیده و وقت آن است که مزه عشق را بچشند. زوجین با پذیرفتن طرف مقابل شان به عنوان نیمه تکمیل کننده خودشان، فردیت حقیقی را تجربه می کنند و نقصان های وجودی خودشان و شریک عاطفی شان را کاملا می پذیرند.
در این مرحله نیز چالش ها و مشکلات زیادی برای حل کردن وجود دارد، اما زوجین آموخته اند چگونه به یکدیگر گوش دهند و بدون آن که به یکدیگر حمله کنند، با مسائل ناخوشایند کنار بیایند. همچنین آن ها می توانند شور و شوق هیجان انگیز و شادی های ابتدای رابطه را مجدد از نو شروع کنند، زیرا در این مرحله هر فردی خودش و شریک عاطفی اش را دوباره کشف کرده است و این موضوع به آن ها اجازه می دهد تا از نو عاشق یکدیگر شوند. در این مرحله زوجین باید بتوانند لذت ببرند و از خود مراقبت کنند. مرزهای درستی در رابطه خود بگذارند و به رشد خود نیز اهمیت دهند.
امیدواریم مطالب این مقاله برای شما عزیزان مفید بوده باشد. در پایان پیشنهاد می کنیم مقالات مراحل رشد دلبستگی و ویژگی های عشق سالم را نیز مطالعه فرمایید.
منبع : آرگا