دسته ها
شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

قصه کودکان تصویری و کوتاه برای بچه های خوب

  • یلدا محمدی
  • ۲۸ فروردین ۱۳۹۵
  • ۰

داستان شیرین و دلنشین شنل قرمزی و تصاویر زیبا و عکس های جالب این قصه کودکان را در این مطلب ارائه می دهیم که مطمئنا شنیدن این قصه کودکانه زیبا برای همه بچه ها جذاب و دوست داشتنی خواهد بود.

کوتریموکسازولبیان داستان کودکان توسط والدین و مربیان تاثیرات زیادی بر رشد فکری کودکان دارد و با استفاده از داستان های کودکانه متنوع می توان مفاهیم مختلف و موضوعات متنوع ر ابه کودکان آموزش داد. در این مطلب قصد داریم به بیان داستان شنل قرمزی برای بچه ها بپردازیم که این داستان یکی از زیباترین و جذاب ترین داستان هایی است که می توانید برای کودکتان بیان نمایید. در ادامه با مشاهده این داستان زیبا همراه ما باشید.

قصه کودکان جذاب و خواندنی با تصاویر زیبای مربوط به قصه :

در این مطلب قصد داریم داستان زیبا و خواندنی شنل قرمزی را به عنوان داستان کودکان مطرح نماییم که امیدواریم شما نیز از مطالعه این داستان زیبا لذت ببرید و آن را برای کودکان بخوانید. داستان شنل قرمزی یکی از قصه های کودکانه زیبا و جالب است که در حین بیان این داستان می توان نکات مهمی را به کودکان در رابطه با مراقبت از خود و همچنین حرف شنوی از بزرگترها آموزش داد. در ادامه این قصه کودکانه زیبا و جالب را مشاهده نمایید.

داستان کودکان تصویری شنل قرمزی :

در سالهای پیش دختر کوچک و مهربانی در دهکده ایی در نزدیکی جنگل زندگی می کرد، او همیشه شنلی به رنگ قرمز بر تن داشت که به همین دلیل همه او را شنل قرمزی صدا می زدند. یک روز شنل قرمزی تصمیم گرفت به دیدن مادربزرگش برود. از مادرش اجازه گرفت و با سبدی از خوراکی های خوشمزه به سمت خانه مادربزرگ راه افتاد. اما قبل از رفتن مادرش به او سفارش کرد که در جنگل مواظب خودش باشد و با غریبه ها حرف نزد و مستقیم به سمت خانه مادربزرگ برود.

عکس و قصه شنل قرمزی

شنل قرمزی راه افتاد اما همین که به وسط جنگل رسید شروع به بازیگوشی نمود و حرفهای مادرش را فراموش کرد. گل های زیبا و رنگارنگی چید و به دنبال پروانه ها می دوید و با آنها بازی می کرد.

قصه کودکان

  •  آرون گروپس

در همین حین که مشغول بازی و تفریح بود گرگ گرسنه ایی پشت درخت ها قایم شده بود و حواسش به شنل قرمزی بود. شنل قرمزی با پروانه ها بازی می کرد که گرگ به سمتش امد و از او پرسید به کجا می رود.

قصه کودکانه زیبا و جالب

شنل قرمزی جواب داد که با سبدی از خوراکی های خوشمزه به خانه مادربزرگ که در آن طرف جنگل قرار داشت می رود. گرگ بدجنس نقشه ایی کشید و خیلی سریع و از راه میانبر خود را به خانه مادربزگ رساند.

داستان کودکانه زیبا و جددی

مادربزرگ که منتظر نوه اش بود در خانه را باز گذاشته بود و گرگ از فرصت استفاده کرد و وارد خانه شد و به سمت مادربزرگ حمله کرد. مادربزرگ دوید و در داخل کمد قایم شد و گرگ نتوانست در کمد را باز کند. گرگ بدجنس لباس های مادربزرگ شنل قرمزی را پوشید و در تختخواب مادربزرگ خوابید. شنل قرمزی که از بازی و تفریح خسته شده بود به سمت خانه مادربزرگ رفت و دید در خانه باز است.

قصه کودکانه جدید و آموزنده

وقتی شنل قرمزی وارد خانه شد از اینکه مادربزرگ خوابیده است تعجب کرد و به سمت او رفت اما دید که گرگ بدجنس به جای مادربزرگ در تختخواب است. گرگ که دید نقشه اش لو رفته است به سمت شنل قرمزی دوید و حمله کرد اما شنل قرمزی سریع از خانه خارج شد و فریاد زد: کمک، کمک.

قصه کودکانه شنل قرمزی و مادربزرگ

در همین حال جنگلبان صدای او را شنید و به کمکش آمد. مادربزرگ نیز همین موقع از کمد خارج شد و با چوبی بر سر گرگ بدجنس زد و با کمک جنگلبان گرگ را از خانه بیرون بردند و جنگلبان آن را به منطقه ایی دور برد تا دیگر مزاحمتی برای شنل قرمزی و مادربزرگش ایجاد نکند.

داستان کودکانه شنل قرمزی

بعد از این ماجرا شنل قرمزی و مادربزرگ از خوراکی های خوشمزه خوردند و شنل قرمزی به مادربزرگش قول داد دیگر بازیگوشی نکند و به حرف بزرگتر ها گوش دهد.

داستان شب برای بچه ها

امیدواریم از مطالعه داستان کودکان شنل قرمزی لذت برده باشید و این داستان شیرین و زیبا را برای کودکان نیز تعریف نمایید. همچنین می توایند با مراجعه به بخش داستان شب از دیگر داستان ها و داستان های مناسب کودکان با موضوعات مختلف نیز دیدن فرمایید. موفق باشید.

منبع : آرگا

مطالب مرتبط
مطالب داغ
همچنین ببینید
مشاهده دیدگاه های این مطلب
دیدگاه های مطلب
۰ دیدگاه برای این نوشته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *